گنجور

شمارهٔ ۴۱

شد عقل ز دست و سخت مضطر افتاد
تا موی چو سیم و روی چون زر افتاد
عمری که ز سر غرور سودا پختم
امروز مرا چو کفک با سر افتاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد عقل ز دست و سخت مضطر افتاد
تا موی چو سیم و روی چون زر افتاد
هوش مصنوعی: عقل از دست رفت و انسان در موقعیتی دشوار و ناگوار قرار گرفت، تا جایی که موهایش به رنگ نقره‌ای و چهره‌اش مانند طلا درخشان شد.
عمری که ز سر غرور سودا پختم
امروز مرا چو کفک با سر افتاد
هوش مصنوعی: عمری را که با دلبستگی و خودپسندی به سر بردم، اکنون به مانند چیزی بی‌ارزش و بی‌مقدار به زمین افتاده است.