گنجور

شمارهٔ ۱۶

جان رفت و به ذوق زندگانی نرسید
تن رفت و به هیچ کامرانی نرسید
وین غمکش شبرو که دلش میخوانند
هرگز روزی به شادمانی نرسید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان رفت و به ذوق زندگانی نرسید
تن رفت و به هیچ کامرانی نرسید
هوش مصنوعی: زندگی از دست رفت و نتوانست از آن لذت ببرد، همچنین بدن هم از بین رفت و به هیچگونه شادی و موفقیتی دست نیافت.
وین غمکش شبرو که دلش میخوانند
هرگز روزی به شادمانی نرسید
هوش مصنوعی: این غمگین شب‌رو که به او دل‌باخته‌اند، هرگز فرصتی برای شاد بودن پیدا نکرده است.