گنجور

شمارهٔ ۲۶

جان معنی لطف و قهر نتواند بود
دانندهٔ سرِّ دهر نتواند بود
چون هر که چشید زهر در حال بمرد
کس واقف طعم زهر نتواند بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان معنی لطف و قهر نتواند بود
دانندهٔ سرِّ دهر نتواند بود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند به حقیقت معنای محبت و خشم دست پیدا کند، و هیچ‌کس هم قادر به درک اسرار زمان نیست.
چون هر که چشید زهر در حال بمرد
کس واقف طعم زهر نتواند بود
هوش مصنوعی: هر کسی که زهر را بچشد، در لحظهٔ چشیدن آن خواهد مرد، و هیچ‌کس نمی‌تواند طعم زهر را درک کند.