گنجور

شمارهٔ ۱۸

دل خون شد و سررشتهٔ این راز نیافت
جز غصه ز انجام وز آغاز نیافت
مرغ دل من ز آشیان دور افتاد
ای بس که طپید و آشیان باز نیافت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل خون شد و سررشتهٔ این راز نیافت
جز غصه ز انجام وز آغاز نیافت
هوش مصنوعی: دل به شدت ناراحت و غمگین شد، و نتوانست از این راز بزرگ سر در آورد. تنها چیزی که به دست آورد، اندوهی بود که هم از پایان و هم از آغاز این وضعیت ناشی می‌شد.
مرغ دل من ز آشیان دور افتاد
ای بس که طپید و آشیان باز نیافت
هوش مصنوعی: پرنده‌ی دلم از لانه‌اش دور افتاد، به قدری که آشفتگی‌اش زیاد بود و نتوانست دوباره به لانه‌اش برگردد.