گنجور

شمارهٔ ۱۲

دردا که دلم واقف آن راز نشد
جان نیز دمی محرمِ دمساز نشد
چه غصّه بود ورای آن در دو جهان
کاین چشم فراز گشت و آن باز نشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردا که دلم واقف آن راز نشد
جان نیز دمی محرمِ دمساز نشد
هوش مصنوعی: افسوس که قلبم به آن راز پی نبرد و جانم هم هرگز نتوانست با یار هم‌درد شود.
چه غصّه بود ورای آن در دو جهان
کاین چشم فراز گشت و آن باز نشد
هوش مصنوعی: چه غم و اندوهی است اگر در دو جهان در این روزگار، این چشم که به آسمان دوخته شده، نتواند به آنچه که خواهانش است برسد و باز هم متوجه نشود.