گنجور

شمارهٔ ۱۲

دل را که هزار باره در خون کشمش
وقت است که در خطهٔ بیچون کشمش
وان شاهدِ پردگی که جان دارد نام
مویش گیرم ز پرده بیرون کشمش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل را که هزار باره در خون کشمش
وقت است که در خطهٔ بیچون کشمش
هوش مصنوعی: دل را که بارها آزرده کرده‌ای، اکنون زمان آن رسیده که در جایی بی‌خیالی و آرامش زندگی کنی.
وان شاهدِ پردگی که جان دارد نام
مویش گیرم ز پرده بیرون کشمش
هوش مصنوعی: آن شخصی که زیبا و پر از زندگی است و مانند پرده‌ای است که جان دارد، می‌خواهم موی او را بقاپم و او را از پشت پرده بیرون بیاورم.