گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ
بوعلی طوسی که پیر عهد بود
سالک وادی جد و جهد بود
آن چنان جا کو به ناز و عز رسید
من ندانم هیچکس هرگز رسید
گفت فردا اهل دوزخ زار زار
اهل جنت را بپرسند آشکار
کز خوشی جنت و ذوق وصال
حال خود گویید با ما حسب حال
اهل جنت جمله گویند این زمان
خوشی فردوس برخاست از میان
زانک ما را در بهشت پر کمال
روی بنمود آفتاب آن جمال
چون جمال او به ما نزدیک شد
هشت خلد از شرم آن تاریک شد
در فروغ آن جمال جان فشان
خلد را نه نام باشد نه نشان
چون بگویند اهل جنت حال خویش
اهل دوزخ در جواب آیند پیش
کای همه فارغ ز فردوس و جنان
هرچ گفتید آنچنانست، آنچنان
زانک ما کاصحاب جای ناخوشیم
از قدم تا فرق غرق آتشیم
روی چون بنمود ما را آشکار
حسرت واماندگی از روی یار
چون شدیم اگه که ما افتادهایم
وز چنان رویی جدا افتادهایم
ز آتش حسرت دل ناشاد ما
آتش دوزخ ببرد از یاد ما
هر کجا کین آتش آید کارگر
ز آتش دوزخ کجا ماند خبر
هرک را شد در رهش حسرت پدید
کم تواند کرد از غیرت پدید
حسرت و آه و جراحت بایدت
در جراحت ذوق و راحت بایدت
گر درین منزل تو مجروح آمدی
محرم خلوت گه روح آمدی
گر تو مجروحی دم از عالم مزن
داغ مینه بر جراحت، دم مزن
حکایت خواجهای که از غلامش خواست او را برای نماز بیدار کند: خواجه زنگی را غلامی چست بودحکایت مردی که از نبی اجازهٔ نماز بر مصلایی گرفت: از نبی در خواست مردی پر نیاز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوعلی طوسی که پیر عهد بود
سالک وادی جد و جهد بود
هوش مصنوعی: بوعلی طوسی که در زمان خود کسی سالک و جویای علم و تلاشگر بود.
آن چنان جا کو به ناز و عز رسید
من ندانم هیچکس هرگز رسید
هوش مصنوعی: به جایی رسیدم که در آنجا به زیبایی و عظمت دست یافتهام، اما نمیدانم آیا کسی دیگر نیز به چنین جایی رسیده است یا خیر.
گفت فردا اهل دوزخ زار زار
اهل جنت را بپرسند آشکار
هوش مصنوعی: فردا کسانی که در جهنم هستند، با ناراحتی و گریه از بهشتیها میپرسند.
کز خوشی جنت و ذوق وصال
حال خود گویید با ما حسب حال
هوش مصنوعی: از شوق بهشت و لذت وصال، حال و روز خود را با ما در میان بگذارید.
اهل جنت جمله گویند این زمان
خوشی فردوس برخاست از میان
هوش مصنوعی: همه اهل بهشت میگویند که این زمان، خوشی و رضایت بهشتی از درون برخاست.
زانک ما را در بهشت پر کمال
روی بنمود آفتاب آن جمال
هوش مصنوعی: توجه کن که ما در بهشت، زیبایی و کمال را از چهرهای شگفتانگیز دریافت کردیم؛ چرا که همچون آفتابی، آن جمال بر ما تابید.
چون جمال او به ما نزدیک شد
هشت خلد از شرم آن تاریک شد
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی او به ما نزدیک شد، هشت بهشت از شرم به حالت تاریکی درآمد.
در فروغ آن جمال جان فشان
خلد را نه نام باشد نه نشان
هوش مصنوعی: در نور آن چهره زیبا، بهشت نه نامی دارد و نه نشانی.
چون بگویند اهل جنت حال خویش
اهل دوزخ در جواب آیند پیش
هوش مصنوعی: وقتی اهل بهشت از حال خود میگویند، اهل جهنم در پاسخ به آنها میآیند و حرفی میزنند.
کای همه فارغ ز فردوس و جنان
هرچ گفتید آنچنانست، آنچنان
هوش مصنوعی: ای کسانی که از بهشت و نعمتهای آن بینیازید، هر چه گفتید درست است و همانطور که بیان کردید، حقیقت همین است.
زانک ما کاصحاب جای ناخوشیم
از قدم تا فرق غرق آتشیم
هوش مصنوعی: ما مانند دوستانی هستیم که در جای نامناسبی قرار داریم؛ از سر تا پا در آتش غرق شدهایم.
روی چون بنمود ما را آشکار
حسرت واماندگی از روی یار
هوش مصنوعی: هنگامی که چهرهام را به نمایش میگذارم، حسرت و اندوهی که از دوری محبوب در دلم هست، به راحتی قابل مشاهده است.
چون شدیم اگه که ما افتادهایم
وز چنان رویی جدا افتادهایم
هوش مصنوعی: با افتادن ما، احساس میکنیم که از چنان چهرهای، جدا شدهایم.
ز آتش حسرت دل ناشاد ما
آتش دوزخ ببرد از یاد ما
هوش مصنوعی: از درد و حسرت دل خوشحال ما، آتش جهنم نیز در یاد ما نمیماند.
هر کجا کین آتش آید کارگر
ز آتش دوزخ کجا ماند خبر
هوش مصنوعی: هر جا که این آتش خشم و کینه شعلهور شود، دیگر از عذاب آتش دوزخ خبری نخواهد بود.
هرک را شد در رهش حسرت پدید
کم تواند کرد از غیرت پدید
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر خود دچار حسرت و آرزوهای ناچیز شده باشد، نمیتواند از قدرت و غیرت واقعی خود بهرهوری کند.
حسرت و آه و جراحت بایدت
در جراحت ذوق و راحت بایدت
هوش مصنوعی: برای رسیدن به شادی و آرامش، باید از درد و افسوس گذشت و آنها را تجربه کرد.
گر درین منزل تو مجروح آمدی
محرم خلوت گه روح آمدی
هوش مصنوعی: اگر در این مکان دچار آسیب یا زخم شدهای، به محفل خاصی که روح در آن مینشیند وارد شدهای.
گر تو مجروحی دم از عالم مزن
داغ مینه بر جراحت، دم مزن
هوش مصنوعی: اگر زخمی شدهای، از درد و غم خود صحبت نکن. بر جای زخمات داغ نگذار و برایش زاری نکن.
خوانش ها
گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ به خوانش آزاده
حاشیه ها
1391/12/04 06:03
امیر م
در بیت سیزدهم "آگه" صحیح است.