حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست
محتسب آن مرد را میزد به زور
مست گفت ای محتسب کم کن تو شور
زانک کز نام حرام این جایگاه
مستی آوردی و افکندی ز راه
بودیی تو مستتر از من بسی
لیک آن مستی نمیبیند کسی
در جفای من مرو زین بیش نیز
داد بستان اندکی از خویش نیز
دیگری گفتش که ای سرهنگ راه
زو چه خواهم گر رسم آن جایگاه
چون شود بر من جهان روشن ازو
میندانم تا چه خواهم من ازو
از نکوتر چیز اگر آگاهمی
چون رسیدم من بدو، آن خواهمی
گفت ای جاهل نهای آگاه ازو
زو که چیزی خواهد، او را خواه ازو
مرد را درخواست آگاهی به است
کو زهر چیزی که میخواهی به است
در همه عالم گر آگاهی ازو
زو چه به دانی که آن خواهی ازو
هرک در خلوت سرای او شود
ذره ذره آشنای او شود
هرک بویی یافت از خاک درش
کی به رشوت بازگردد از درش
حکایت عاشقی که عیب چشم یار را پس از نقصان عشق دید: بود مردی شیردل خصم افکنیگفتهٔ بوعلی رودبار در وقت مرگ: وقت مردن بوعلی رودبار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
محتسب آن مرد را میزد به زور
مست گفت ای محتسب کم کن تو شور
هوش مصنوعی: محتسب آن مرد را به شدت مجازات میکرد. مرد مست به او گفت: "ای محتسب، لطفا شدت عمل خود را کمتر کن."
زانک کز نام حرام این جایگاه
مستی آوردی و افکندی ز راه
هوش مصنوعی: چون نام ناپسند و حرامی را در این مکان آوردی، باعث شدی که از مسیر درست دور شوی و به حال مستی درآیی.
بودیی تو مستتر از من بسی
لیک آن مستی نمیبیند کسی
هوش مصنوعی: شما به مراتب بیشتر از من در حالت مستی هستید، اما هیچکس آن حالت مستی شما را نمیبیند.
در جفای من مرو زین بیش نیز
داد بستان اندکی از خویش نیز
هوش مصنوعی: به خاطر ظلم و جفای من، بیش از این دور نشو و کمی از خواستههایت را هم به من ببخش.
دیگری گفتش که ای سرهنگ راه
زو چه خواهم گر رسم آن جایگاه
هوش مصنوعی: دیگری به او گفت: ای سرهنگ، اگر به آن مکان برسم چه خواهم کرد؟
چون شود بر من جهان روشن ازو
میندانم تا چه خواهم من ازو
هوش مصنوعی: زمانی که جهان به واسطه او برای من روشن و واضح میشود، نمیدانم که چه چیزی از او میخواهم.
از نکوتر چیز اگر آگاهمی
چون رسیدم من بدو، آن خواهمی
هوش مصنوعی: اگر از بهترین چیزها آگاه شوم، وقتی به آن برسم، آن را میخواهم.
گفت ای جاهل نهای آگاه ازو
زو که چیزی خواهد، او را خواه ازو
هوش مصنوعی: ای نادان، تو از حقیقت و اندیشههای عمیق آگاه نیستی. هر کس چیزی میخواهد، باید از همان منبعی که خواستهاش از آنجا میآید، استفاده کند.
مرد را درخواست آگاهی به است
کو زهر چیزی که میخواهی به است
هوش مصنوعی: مرد باید از آگاهی و دانش خود بهرهمند باشد، زیرا فهمیدن و شناختن حقیقت، از هر خواستهای مهمتر است.
در همه عالم گر آگاهی ازو
زو چه به دانی که آن خواهی ازو
هوش مصنوعی: اگر در تمام جهان بدانی که او کیست، پس چه لازمی دارد که از او چیزی بخواهی؟
هرک در خلوت سرای او شود
ذره ذره آشنای او شود
هوش مصنوعی: هر کسی که در تنهایی و نزدیکی خداوند قرار گیرد، به آرامی و به تدریج با او آشنا میشود.
هرک بویی یافت از خاک درش
کی به رشوت بازگردد از درش
هوش مصنوعی: هر کسی که بویی از خاک در خانهاش بگیرد، آیا از در خانهاش به خاطر رشوت بازمیگردد؟
خوانش ها
حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست به خوانش آزاده
حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1391/12/23 06:02
امیر م
در بیت آخر، کتابت صحیح تر احیانا "به رشوت" است.
1398/01/04 11:04
گلی
غلط های زیادی تو حکایات هست.
مثلا همین حکایت بیت دوم اینطور هست:
زانکه گر مال حرام این جایگاه
مستی آوردی و افکندی به راه