حکایت عزیزی که از داشتن خداوند شادی میکرد
آن عزیزی گفت شد هفتاد سال
تا ز شادی میکنم و از ناز حال
کین چنین زیبا خداوندیم هست
با خداوندیش پیوندیم هست
چون تو مشغولی بجویایی عیب
کی کنی شادی به زیبایی غیب
عیب جویا، تو به چشم عیب بین
کی توانی بود هرگز غیب بین
اولا از عیب خلق آزاد شو
پس به عشق غیب مطلق شاد شو
موی بشکافی به عیب دیگران
ور بپرسم عیب تو کوری در آن
گر به عیب خویشتن مشغولیی
گرچه بس معیوبیی مقبولیی
حکایت دیوانهای که در کوهسار با پلنگان انس کرده بود: بود مجنونی عجب در کوه سارحکایت مستی که مست دیگر را بر مستی ملامت میکرد: بود مستی سخت لایعقل، خراب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن عزیزی گفت شد هفتاد سال
تا ز شادی میکنم و از ناز حال
هوش مصنوعی: عزیز من گفت که برای شادی و لذت، هفتاد سال زندگی کردهام و این حال خوش را تجربه کردهام.
کین چنین زیبا خداوندیم هست
با خداوندیش پیوندیم هست
هوش مصنوعی: خداوند زیبایی و کمال است و ما نیز به عظمت و وجود او متصل هستیم.
چون تو مشغولی بجویایی عیب
کی کنی شادی به زیبایی غیب
هوش مصنوعی: وقتی تو خودت مشغول هستی، به دنبال عیبها نخواهی رفت و از زیباییها لذت نخواهی برد.
عیب جویا، تو به چشم عیب بین
کی توانی بود هرگز غیب بین
هوش مصنوعی: اگر همیشه به دنبال عیبها و نقصها باشی، هرگز نمیتوانی ببینی که در حقیقت چه چیزهای مثبت و خوبی وجود دارد.
اولا از عیب خلق آزاد شو
پس به عشق غیب مطلق شاد شو
هوش مصنوعی: ابتدا از نواقص و کاستیهای خود رهایی یاب و سپس با عشق به حقیقت مطلق، خوشحال و شاداب باش.
موی بشکافی به عیب دیگران
ور بپرسم عیب تو کوری در آن
هوش مصنوعی: اگر به عیبهای دیگران اشاره کنی و خودت را در این زمینه مورد پرسش قرار ندهی، در واقع به نوعی خود را از درک عیوب خود محروم کردهای.
گر به عیب خویشتن مشغولیی
گرچه بس معیوبیی مقبولیی
هوش مصنوعی: اگر به عیبهای خود مشغول باشی، هرچند که نقصهای زیادی داری، باز هم مورد قبول هستی.
خوانش ها
حکایت عزیزی که از داشتن خداوند شادی میکرد به خوانش آزاده
حکایت عزیزی که از داشتن خداوند شادی میکرد به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1392/11/16 09:02
شفیق الرحمن قاصری
میزلت خواهی مگو عیب کسان چون آیینه
صدل محفل می نشیند هرکسی چون شانه شد
اعتبارات جهان "سودا" به نیرنگ نیست
راست گویان در شمار کودن و دیوانه شد
برات محمد "سودا"