عقیدهٔ مردی پاکدین دربارهٔ مبتدی
پاک دینی گفت آن نیکوترست
مبتدی را کو به تاریکی درست
تا به کلی گم شود در بحر جود
پس نماند هیچ رشدش در وجود
زانک چیزی گر برو ظاهر شود
غره گردد وان زمان کافر شود
آنچ در تست از حسد و از خشم تو
چشم مردان بیند اونه چشم تو
هست در تو گلخنی پر اژدها
تو ز غفلت کرده ایشان را رها
روز و شب در پرورششان مانده
فتنهٔ خفت و خورششان مانده
اصل تو از خاک وز خون شد تمام
وی عجب هر دو ز بیقدری حرام
خون که او نزدیکتر آمد به تو
هم نجس هم مختصر آمد به تو
هرچ در بعد دلست از قرب حس
هم حرام افتد بلا شک هم نجس
گر پلیدیی درون میبینیی
این چنین فارغ کجا بنشینیی
حکایت رازجویی موسی از ابلیس: حق تعالی گفت با موسی به رازشیخی که از سگی پلید دامن در نچید: در بر شیخی سگی میشد پلید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پاک دینی گفت آن نیکوترست
مبتدی را کو به تاریکی درست
هوش مصنوعی: شخصی که در آغاز مسیر یادگیری قرار دارد، اگر با صداقت و پاکی دین را دنبال کند، از دیگران بهتر است. او با وجود اینکه در تاریکی قرار دارد، در جستجوی حقیقت و راه درست است.
تا به کلی گم شود در بحر جود
پس نماند هیچ رشدش در وجود
هوش مصنوعی: تا زمانی که تماماً در نعمت و بخشش غرق شود، دیگر هیچ نشانی از رشد و ترقی او در دنیا باقی نخواهد ماند.
زانک چیزی گر برو ظاهر شود
غره گردد وان زمان کافر شود
هوش مصنوعی: چون چیزی در ظاهر نمایان گردد، انسان به آن مغرور میشود و در آن لحظه به مانند یک کافر به نظر میآید.
آنچ در تست از حسد و از خشم تو
چشم مردان بیند اونه چشم تو
هوش مصنوعی: آنچه در وجود تو باعث حسد و خشم دیگران میشود، در چشمان آنها نمیدرخشد.
هست در تو گلخنی پر اژدها
تو ز غفلت کرده ایشان را رها
هوش مصنوعی: در وجود تو فضایی شگفتانگیز وجود دارد که پر از چالشها و خطرات است، اما تو از این مشکلات غفلت کرده و آنها را کنار گذاشتهای.
روز و شب در پرورششان مانده
فتنهٔ خفت و خورششان مانده
هوش مصنوعی: روز و شب در حال تربیت و پرورش آنها هستیم، در حالی که مشکلات و چالشها بر سر راه خواب و روزشان هنوز باقی مانده است.
اصل تو از خاک وز خون شد تمام
وی عجب هر دو ز بیقدری حرام
هوش مصنوعی: وجود تو از خاک و خون ساخته شده است، اما گوشهای از این دو ماده بیارزش، چیزی شگفتانگیز را به وجود آورده است.
خون که او نزدیکتر آمد به تو
هم نجس هم مختصر آمد به تو
هوش مصنوعی: هر چه که به تو نزدیکتر میشود، هم ناپاکتر میشود و هم کوتاهتر میشود.
هرچ در بعد دلست از قرب حس
هم حرام افتد بلا شک هم نجس
هوش مصنوعی: هر چیزی که از محبت و نزدیکی دل دور باشد، به یقین از حس و احساس نیز محروم خواهد بود و به نوعی ناپاک و بیثمر خواهد شد.
گر پلیدیی درون میبینیی
این چنین فارغ کجا بنشینیی
هوش مصنوعی: اگر در درون خود زشتیهایی را میبینی، پس چگونه میتوانی در آرامش و بیخیالی بنشینی؟