گفتار شیخ خرقان در دم آخر
دردم آخر که جان آمد به لب
شیخ خرقان این چنین گفت ای عجب
کاشکی بشکافتندی جان من
باز کردندی دل بریان من
پس به عالمیان نمودندی دلم
شرح دادندی که درچه مشکلم
تا بدانندی که با دانای راز
بت پرستی راست ناید، کژ مباز
بندگی این باشد و دیگر هوس
بندگی افکندگیست ای هیچ کس
نه خدایی میکنی نه بندگی
کی ترا ممکن شود افکندگی
هم بیفکن خویش و هم بنده بباش
بنده و افکنده شو ، زنده بباش
چون شدی بنده به حرمت باش نیز
در ره حرمت بهمت باش نیز
گر درآید بنده بی حرمت به راه
زود راند از بساطش پادشاه
شد حرم بر مرد بیحرمت حرام
گر به حرمت باشی این نعمت تمام
حکایت خواجهای که بایزید و ترمذی را در خواب دید: خواجهای کز تخمهٔ اکاف بودحکایت بندهای که با خلعت شاه گرد راه از خود پاک کرد و بردارش کردند: بندهای را خلعتی بخشید شاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دردم آخر که جان آمد به لب
شیخ خرقان این چنین گفت ای عجب
هوش مصنوعی: وقتی درد و رنج من به اوج خود رسید و به مرز جان رسید، شیخ خرقان با تعجب گفت: چه شگفتانگیز است!
کاشکی بشکافتندی جان من
باز کردندی دل بریان من
هوش مصنوعی: ای کاش میتوانستند جان من را بشکافند و دل آتشینم را نمایان کنند.
پس به عالمیان نمودندی دلم
شرح دادندی که درچه مشکلم
هوش مصنوعی: پس دل من را به مردم نشان دادند و برایشان توضیح دادند که در چه وضعی هستم و چه مشکلاتی دارم.
تا بدانندی که با دانای راز
بت پرستی راست ناید، کژ مباز
هوش مصنوعی: تا زمانی که بفهمی که پرستش بتی که دانای عمیق رازها نیست، صحیح نمیباشد و باطل است.
بندگی این باشد و دیگر هوس
بندگی افکندگیست ای هیچ کس
هوش مصنوعی: اینکه بندگی یعنی خود را به خدای خود سپردن و از خواستههای دیگر صرفنظر کردن. در غیر این صورت، اگر به خواستههای دیگر توجه کنیم، خود را در بند غفلت و گرفتاری خواهیم انداخت. پس حقیقت بندگی در تسلیم و رهایی از شهوات و خواستههاست.
نه خدایی میکنی نه بندگی
کی ترا ممکن شود افکندگی
هوش مصنوعی: نه تو رفتار خدایی داری و نه به عنوان بندهای از خدا عمل میکنی. پس چگونه ممکن است که در این وضعیت به حالت افتادگی و گمگشتگی بیفتی؟
هم بیفکن خویش و هم بنده بباش
بنده و افکنده شو ، زنده بباش
هوش مصنوعی: خودت را رها کن و در عین حال در خدمت دیگران باش. به عنوان یک خدمتگزار باش و آزاد و زنده زندگی کن.
چون شدی بنده به حرمت باش نیز
در ره حرمت بهمت باش نیز
هوش مصنوعی: وقتی که به خاطر احترام کسی بندگی کردی، باید در مسیر احترام به او نیز با تمام وجود تلاش کنی.
گر درآید بنده بی حرمت به راه
زود راند از بساطش پادشاه
هوش مصنوعی: اگر بندهای بدون احترام وارد شود، پادشاه او را به سرعت از جمع خود دور میکند.
شد حرم بر مرد بیحرمت حرام
گر به حرمت باشی این نعمت تمام
هوش مصنوعی: اگر کسی بیاحترام باشد، حرم (مکان مقدس) برای او حرام میشود. اما اگر به حرمت و احترام بروی، از نعمتهای آن مکان بهرهمند میشوی.