گفتار نایبی در دم مرگ
نایبی را چون اجل آمد فراز
زو یکی پرسید کای در عین راز
حال تو چونست وقت پیچ پیچ
گفت حالم میبنتوان گفت هیچ
بار پیمودم همه عمرتمام
عاقبت با خاک رفتم والسلام
نیست درمان مرگ را جز مرگ بوی
ریختن دارد بزاری برگ و روی
ما همه از بهر مردن زادهایم
جان نخواهد ماند و دل بنهادهایم
آنک عالم داشت در زیر نگین
این زمان شد توتیا زیرزمین
وانک در چرخ فلک خون ریز بود
گشت در خاک لحد ناچیز زود
جملهٔ زیرزمین پرخفتهاند
بلک خفته این هم آشفتهاند
مرگ بنگر تا چه راهی مشکل است
کاندرین ره گورش اول منزل است
گر بود از تلخی مرگت خبر
جان شیرینت شود زیر و زبر
سوگواری پسری که در مرگ پدر: پیش تابوت پدر میشد پسرگفتگوی عیسی با خم آب: خورد عیسی آبی از جویی خوش آب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نایبی را چون اجل آمد فراز
زو یکی پرسید کای در عین راز
هوش مصنوعی: وقتی زمان مرگ فرا رسید و نمایندهای را دیدند، یکی از حاضران از او پرسید: ای نماینده، در این زمان پر رمز و راز چه کار میکنی؟
حال تو چونست وقت پیچ پیچ
گفت حالم میبنتوان گفت هیچ
هوش مصنوعی: حال تو چگونه است؟ وقتی به پیچ و تاب میافتد، نمیتوانم حال خودم را به درستی بیان کنم.
بار پیمودم همه عمرتمام
عاقبت با خاک رفتم والسلام
هوش مصنوعی: تمام عمر را در سفر و تلاش گذراندم، اما در نهایت با خاک و سرنوشت خودم روبهرو شدم و این یعنی پایان کار.
نیست درمان مرگ را جز مرگ بوی
ریختن دارد بزاری برگ و روی
بوی: آرزو
ما همه از بهر مردن زادهایم
جان نخواهد ماند و دل بنهادهایم
هوش مصنوعی: ما همه برای مرگ به این دنیا آمدهایم؛ جان ما همیشگی نیست و دلمان را به چیزهای گذرا سپردهایم.
آنک عالم داشت در زیر نگین
این زمان شد توتیا زیرزمین
توتیا: مواد معدنی
وانک در چرخ فلک خون ریز بود
گشت در خاک لحد ناچیز زود
هوش مصنوعی: اگر در جهان دایرهای پر از بلا و کشتار وجود داشته باشد، در نهایت زندگی به خاک و نابودی ختم میشود و این سریع و ناچیز است.
جملهٔ زیرزمین پرخفتهاند
بلک خفته این هم آشفتهاند
هوش مصنوعی: همهٔ زیرزمین پر از خواب هستند، اما در این خواب هم بینظمی و آشفتگی وجود دارد.
مرگ بنگر تا چه راهی مشکل است
کاندرین ره گورش اول منزل است
هوش مصنوعی: به مرگ نگاه کن و ببین که چقدر مسیرش سخت و دشوار است، چراکه در این راه، گور اولین ایستگاه است.
گر بود از تلخی مرگت خبر
جان شیرینت شود زیر و زبر
هوش مصنوعی: اگر از تلخی مرگت آگاه باشی، زندگی شیرینت به هم میریزد.