گنجور

حکایت بازاریی که سرای زرنگار کرد

کرد آن بازاریی آشفته کار
از سر عجبی سرایی زر نگار
عاقبت چون شد سرای او تمام
دعوتی آغاز کرد از بهر عام
خواند خلقی را به صد ناز و طرب
تا سرای او ببینند ای عجب
روز دعوت ، مرد بی‌خود می‌دوید
از قضا دیوانه‌ای او را بدید
گفت خواهم این زمان کایم به تگ
بر سرای تو ریم ای خام رگ
لیک مشغولم، مرا معذور دار
این بگفت و گفت زحمت دور دار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کرد آن بازاریی آشفته کار
از سر عجبی سرایی زر نگار
هوش مصنوعی: بازاری که در کارش ناآرامی و به هم ریختگی وجود دارد، از روی تعجب و شگفتی، زندگی را مانند سرایی پر از طلا و زیبایی می‌بیند.
عاقبت چون شد سرای او تمام
دعوتی آغاز کرد از بهر عام
هوش مصنوعی: سرانجام وقتی که خانه‌اش به پایان رسید، جشن و دعوتی برای مردم آغاز کرد.
خواند خلقی را به صد ناز و طرب
تا سرای او ببینند ای عجب
هوش مصنوعی: مردم را با ناز و شادی دعوت کرد تا خانه‌اش را ببینند؛ چه شگفت‌انگیز است!
روز دعوت ، مرد بی‌خود می‌دوید
از قضا دیوانه‌ای او را بدید
هوش مصنوعی: در روزی که مردم برای یک مراسم دعوت شده بودند، مردی به شدت مشغول دویدن و بی‌خود شده بود. در این حین، ناگهان شخص دیوانه‌ای او را دید.
گفت خواهم این زمان کایم به تگ
بر سرای تو ریم ای خام رگ
هوش مصنوعی: در این لحظه می‌گویم که به زودی به خانه‌ات می‌رسم، ای کسی که در بی‌خبری هستی.
لیک مشغولم، مرا معذور دار
این بگفت و گفت زحمت دور دار
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مشغولم، مرا ببخش و این صحبت را نکن، همچنین از زحمت دور باش.

حاشیه ها

1402/01/08 07:04
م شریعتی

در بیت پنجم، مصرع دوم، به نظر میاد «رویم» به‌جای «ریم» صحیح باشه🤔

1402/02/30 11:04
MoRy Kessler

درود دوست من 

خیر بزرگوار منظور از (ریَم) در اینجا رویم نیست 

یک عمل است (💩) با ایموجی مشخص کردم که اشکالی برای درج حاشیه پیش نیاد 

موفق باشید 

1402/02/02 07:05
م شریعتی

ممنون از پاسخ تون🙏🙏