اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن دو روبه چون به هم هم برشدند
پس به عشرت جفت یک دیگر شدند
هوش مصنوعی: دو روباه وقتی که به یکدیگر رسیدند، خوشحال و با شادی کنار هم قرار گرفتند.
خسروی در دشت شد با یوز و باز
آن دو روبه را ز هم افکند باز
هوش مصنوعی: یک پادشاه در دشت به همراه یوز و بازش به دنبال شکار بود و آن دو حیوان را از هم جدا کرد.
ماده میپرسد ز نر، کی رخنهجوی
ما کجا با هم رسیم، آخر بگوی
هوش مصنوعی: زن در برابر مرد میپرسد که ما کجا میتوانیم به هم برسیم و باید ببینیم که چگونه به هم خواهیم رسید.
گفت اگر ما را بود از عمر بهر
بر دکان پوستین دوزان شهر
هوش مصنوعی: اگر ما زمانی برای زندگی داشتیم، آن را در دکان پوستیندوزان شهر مصرف میکردیم.
دیگری گفتش که ابلیس از غرور
راه بر من میزند وقت حضور
هوش مصنوعی: یک نفر به دیگری گفت که ابلیس به خاطر غرورش در زمان حضور من مانع راهم میشود.
من چو با او برنمیآیم به زور
در دلم از غبن آن افتاد شور
هوش مصنوعی: زمانی که نمیتوانم با او کنار بیایم، در دل من از ناراحتی و حسرت به شدت به هم ریخته است.
چون کنم کز وی نجاتی باشدم
وز می معنی حیاتی باشدم
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از او نجات یابم و به زندگیای پرمعنا دست پیدا کنم؟
گفت تا پیش توست این نفس سگ
از برت ابلیس نگریزد به تگ
هوش مصنوعی: تا زمانی که در حضور تو هستم، این نفس (یا نفس اماره) مانند سگی از ابلیس دور خواهد شد و نمیتواند به او نزدیک شود.
عشوهٔ ابلیس از تلبیس تست
در تو یک یک آرزو ابلیس تست
هوش مصنوعی: فریبندگی ابلیس در نیرنگ توست و در تو هر کدام از آرزوهایت نشانهای از وسوسههای ابلیس است.
گر کنی یک آرزوی خود تمام
در تو صد ابلیس زاید والسلام
هوش مصنوعی: اگر تمام آرزوهایت را تنها در یک چیز خلاصه کنی، در درون تو صدها شیطنت و وسوسه به وجود میآید.
گلخن دنیا که زندان آمدست
سر به سر اقطاع شیطان آمدست
هوش مصنوعی: دنیا به مانند یک زندان است که تمامی آن پر از مشکلات و شرارتهای شیطانی است.
دست از اقطاع او کوتاه دار
تا نباشد هیچ کس را با تو کار
هوش مصنوعی: از سرزمین و اموال او دوری کن تا هیچ کس به کار تو نیفتد.
حاشیه ها
منطور روباه نر از اینکه بیان میدارد در دکان پوستین دوزان شهر اینست که ان دو روباه نر و ماده را می کشند و پوست انها را می کنند و پوست انها در دکان پوستین دوز برهم دوخته یا برهم انداخته میشود .مس چرا میگوید (گر بود از عمر بهر ) متناقض است .اگر از عمر بهره ببرند که کارشان به دکان پوستین دوز نمیرسد
در جواب آرمین:
اینکه می گوید :گفت اگر ما را بود از عمر بهر ، از جهت افزودن به جنبه کنایی ، اغراق و طنز کلام است دقیقا مثل اینکه امروز می گوییم : اگر خیلی شانس بیاوریم شش گل از آرژانتین می خوریم.اینجا روباه نر می گوید اگر خیلی شانس بیاوریم پوست های کنده شده ما توی دکان پوستین دوزی با هم ملاقات می کنندکنایه از ینکه کارمان زار است و دیگر هیچگونه امید خلاصی وجود ندارد.
اقطاع: غلبه کردن بحجت بر کسی
سرزنش نمودن