گنجور

گفتار عباسه دربارهٔ نفس

یک شبی عباسه گفت ای حاضران
این همه گر پر شوند از کافران
پس همه از ترکمانی پر فضول
از سر صدقی کنند ایمان قبول
این تواند بود، اما آمدند
انبیا این صد هزار و بیست و اند
تا شود این نفس کافر یک زمان
یا مسلمان یا بمیرد در میان
این نیارستند کرد و آن رواست
در میان چندین تفاوت از چه خاست
ما همه در حکم نفس کافریم
در درون خویش کافر پروریم
کافریست این نفس نافرمان چنین
کشتن او کی بود آسان چنین
چون مدد می‌گیرد این نفس از دو راه
بس عجب باشد اگر گردد تباه
دل سوار مملکت آمد مقیم
روز و شب این نفس سگ او را ندیم
اسب چندانی که می‌تازد سوار
بر بر او می‌دود سگ در شکار
هرک دل از حضرت جانان گرفت
نفس از دل نیز هم چندان گرفت
هرک این سگ را به مردی کرد بند
در دو عالم شیرآرد در کمند
هرک این سگ را زبون خویش کرد
گرد کفشش را نیابد هیچ مرد
هرک این سگ را نهد بندی گران
خاک او بهتر ز خون دیگران

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک شبی عباسه گفت ای حاضران
این همه گر پر شوند از کافران
هوش مصنوعی: عباس گفت: ای کسانی که اینجا هستید، اگر افرادی از بی‌دین‌ها به این جمع بیایند و تعدادشان زیاد شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پس همه از ترکمانی پر فضول
از سر صدقی کنند ایمان قبول
هوش مصنوعی: همه به خاطر بزرگواری و دلسوزی ترکمان، حاضرند ایمان خود را بپذیرند و به او احترام بگذارند.
این تواند بود، اما آمدند
انبیا این صد هزار و بیست و اند
هوش مصنوعی: این ممکن است باشد، اما پیامبران آمدند و تعداد زیادی از آنها وجود دارند.
تا شود این نفس کافر یک زمان
یا مسلمان یا بمیرد در میان
هوش مصنوعی: این عبارت به دنبال تغییر وضعیت نفس انسان است، به گونه‌ای که یا به حالت ایمان و مسلمانی درآید یا در میانه راه ناپدید شود و بمیرد. به عبارتی دیگر، تأکید بر تحول روحی و معنوی فرد دارد و نشان می‌دهد که می‌توان در مسیر ایمان و کفر حرکت کرد.
این نیارستند کرد و آن رواست
در میان چندین تفاوت از چه خاست
هوش مصنوعی: این ابیات به این معنی هستند که در زندگی و در میان انسان‌ها شرایط و تفاوت‌هایی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. این که برخی کارها مجاز و برخی دیگر نادرست هستند، نشانه‌ای از پیچیدگی‌های روابط انسانی و دلایل گوناگونی است که باعث می‌شود افراد نسبت به یکدیگر واکنش‌های متفاوتی داشته باشند. به طور کلی، این موضوع به معانی عمیق‌تری در باب رفتار و انتخاب‌های انسانی اشاره دارد.
ما همه در حکم نفس کافریم
در درون خویش کافر پروریم
هوش مصنوعی: ما همه به نوعی نسبت به ایمان و باورهای خود تردید داریم و در درون هر یک از ما، نیروی شک و کفر وجود دارد که ما را به چالش می‌کشد.
کافریست این نفس نافرمان چنین
کشتن او کی بود آسان چنین
هوش مصنوعی: این نفس سرکش و rebellious است و کشتن و از بین بردن آن کار ساده‌ای نیست.
چون مدد می‌گیرد این نفس از دو راه
بس عجب باشد اگر گردد تباه
هوش مصنوعی: این نفس که از دو مسیر کمک می‌گیرد، جای تعجب دارد اگر به خطر بیفتد یا نابود شود.
دل سوار مملکت آمد مقیم
روز و شب این نفس سگ او را ندیم
هوش مصنوعی: دل مانند یک حاکم در سرزمین وجود انسان، شب و روز در حال زندگی است و نفس به عنوان خدمتکار وفادار او، همیشه در کنار اوست.
اسب چندانی که می‌تازد سوار
بر بر او می‌دود سگ در شکار
هوش مصنوعی: اسب تندرو به سرعت در حال دویدن است و سوارکارش بر روی او نشسته. در همین حال، سگی نیز در حال دنبال کردن شکار است.
هرک دل از حضرت جانان گرفت
نفس از دل نیز هم چندان گرفت
هوش مصنوعی: هر کسی که از محبوب خود دل سیر شود، نفسش نیز از دلش به همان اندازه دور می‌شود.
هرک این سگ را به مردی کرد بند
در دو عالم شیرآرد در کمند
هوش مصنوعی: هر کس این سگ را به خود راه دهد و محدودش کند، در دو جهان بهترین چیزها را به دست خواهد آورد.
هرک این سگ را زبون خویش کرد
گرد کفشش را نیابد هیچ مرد
هوش مصنوعی: هر کس که به این سگ بی‌زبان آسیب بزند و او را بیاحترام کند، هیچ مردی نخواهد توانست گرد پای آن افراد بیافتد و خود را به آن‌ها نزدیک کند.
هرک این سگ را نهد بندی گران
خاک او بهتر ز خون دیگران
هوش مصنوعی: هر کس که این سگ را زنجیری سنگین بزند، خاک او بهتر از خون دیگران است. این جمله به این معناست که ارزش و مقام یک شخص که به او اهمیت داده می‌شود، حتی بیش از جان دیگران است.

خوانش ها

گفتار عباسه دربارهٔ نفس به خوانش آزاده
گفتار عباسه دربارهٔ نفس به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1389/08/14 14:11
مرتضی

این شعر در سلسلۀ متوالی اشعار جا افتاده است. ( شعر ماقبل این شعر به شعر مابعد آن لینک شده است.)

1392/04/28 01:06
امین کیخا

یارستن یعنی جرات کردن اما لغت زیبای یارایی را کسی به کار نمیبرد یعنی شهامت و نترسی

1392/04/28 01:06
امین کیخا

یازیدن یعنی امتداد داشتن ، تجاوز کردن پس یازنده می توان متجاوز باشد ، یازش تجاوز

1397/06/23 00:08
نورالله

پس همه ترکمانی از فضول
از سر صدق کنند ایمان قبول
اشاره دارد به اینکه تنها قومی از ترکان که بدون جنگ و جدال و بحثی از روی صدق و راستی ایمان آوردند و ترک ایمان نام گرفتند که بعدا ترکمان تلفظ می شد .
اشاره دارد اگر خداوند میخواست چنان فضیلتی که به تورکمان ها داد به تمام کافران می داد تا همه از روی صدق اسلام می آوردند ولی از آنجاییکه خواست خدا چیز دیگری بود انبیا از برای آن آمدند .

1397/06/23 00:08
نورالله

اصلاح میکنم
پس همه از ترکمانی پر فضول
اشتباه تایپی در متن بالا داشتم