گفتهٔ مجنون که دشنام لیلی را بر آفرین همهٔ عالم ترجیح میداد
گفت مجنون گر همه روی زمین
هر زمان بر من کنندی آفرین
من نخواهم آفرین هیچ کس
مدح من دشنام لیلی باد و بس
خوشتراز صد مدح یک دشنام او
بهتر از ملک دو عالم نام او
مذهب خود با توگفتم ای عزیز
گر بود خواری چه خواهد بود نیز
گفت برق عزت آید آشکار
پس برآرد از همه جانها دمار
چون بسوزد جان به صد زاری چه سود
آنگهی از عزت و خواری چه سود
بازگفتند آن گروه سوخته
جان ما و آتش افروخته
کی شود پروانه از آتش نفور
زانک او را هست در آتش حضور
گرچه ما را دست ندهد وصل یار
سوختن ما را دهد دست، اینت کار
گر رسیدن سوی آن دلخواه نیست
پاک پرسیدن جز اینجا راه نیست
سیمرغ در پیشگاه سیمرغ: زین سخن مرغان وادی سر به سرپاسخ پروانه به پرندگان که او را از سوختن منع میکردند: جملهٔ پرندگان روزگار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
گفتهٔ مجنون که دشنام لیلی را بر آفرین همهٔ عالم ترجیح میداد به خوانش آزاده
گفتهٔ مجنون که دشنام لیلی را بر آفرین همهٔ عالم ترجیح میداد به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1397/12/14 21:03
علی عادلفر
اصلاح بیت سوم :
مذهب خود با تو گفتم ای عزیز
گر بُوَد خاری چه خواهد بود تیز
شرح:
مذهب من این است که گفتم، حال اگر مشکل و سختی ای هم در این راه باشد، قابل تحمل است و سختی آن احساس نمی شود
و درود بر عارف الحق، عطار نیشابوری