گنجور

بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)

چون ز عزّت خلعت آدم بداد
تاج اسرارش روان بر سر نهاد
گفت ای جبریل این سه تحفه را
بر بنزد آدم خاکیّ ما
گوی کاین سه تحفه از حق آمده
از برای دید مطلق آمده
تا بتو باشند خود یار وندیم
هم بتو باشند در معنی مقیم
تو بایشان باش و با ایشان نشین
تا که حاصل گرددت اسرار دین
پس نظر کرد آدم معنی در آن
دید نور عالم معنی در آن
گفت آدم با ملایک در ملا
کاین سه جوهر را که آمد از خدا
عقل خواهم تا جدار من شود
علم خواهم در دلم محکم شود
خود حیا را جابچشم خویش کرد
او نظر در حرمت او بیش کرد
منزلی کردند خود هر یک قبول
شرح این معنی همی داند رسول
گفت هر کس علم دارد جان بود
خود حیا یک شعبه از ایمان بود
هر که او با عقل باشد متّقی است
این شقاوت بیشکی از احمقی است
هر کرا با عقل همراهی بود
دیدنش از ماه تا ماهی بود
هر کرا علم از معانی بوده است
عالم و اسرار دانی بوده است
هر کرا عقل و حیا همراه اوست
آدم معنی دل همراه اوست
هر که دارد عقل و دین همراه اوست
خود مقام فضل منزلگاه اوست
عقل با علم و حیا چون جمع شد
سینه‌ها روشن از او چون شمع شد
هر که دارد عقل این دو پیروند
پس حیا و علم باوی بگروند
هر که دارد عقل راه شه رود
نی چو بی‌عقلان درون چه رود
رو تو از بی‌عقل و نادان کن کنار
تا چو حیوان می نباشی در قطار
خود حیا اهل معانی را بود
علم و عقلت از حیا ظاهر شود
جان من دان پرتو انوار اوست
زانکه او را علم معنی یار اوست
عقل با علم و حیا همخانه شد
هم می و میخانه و جانانه شد
از من و میخانه عشق آمد برون
گشت او درملک معنی رهنمون
گفت با جان که بیا تا برپریم
خرقهٔ تن را سراسر بردریم
خیز تا با هم می معنی خوریم
پس بسوی ملک معنی ره بریم
دل ز باطل پاک کن آنگه درون
تا نیندازندت از خانه برون
ظاهر و باطن بمعنی پاک ساز
بعد از آن اندر مساجد کن نماز
گر نماز پاک خواهی پاک شو
ورنه اندر بند جسمت خاک شو
گلشن جان را بعشقش پاک دار
تا بروید گل بمعنی صدهزار
شوق ما از حالت مستان بود
جان ما از شوق او نالان بود
سرّ اسرارش نهانی آمده
جوهر ذاتش عیانی آمده
صدهزاران راز دارم در دورن
لیک بستم باب معنی از برون
ای همه مشغول صورت آمده
جملگی محض کدورت آمده
در نظر غیر خدا را پست کن
دفتر معنی ما را دست کن
تو بخوان و گوش کن اسرار من
تا بیابی کلبهٔ عطّار من
کلبهٔ عطّار جای عاشقانست
واند او ظاهر سرور عارفانست
اهل صوت نیست اندر منزلم
گفتهٔ ایشان نباشد حاصلم
من از این صورت برون رفتم تمام
صورت و معنی او دارم مدام
من کتاب صورت خود شسته‌ام
چشم صورت بین خود را بسته‌ام
علم حال من همه عالم گرفت
بلکه تار و رشته آدم گرفت
علم من در عرش حوران خوانده‌اند
نی گرفتاران دوران خوانده‌اند
علم صورت از رهت بیرون برد
علم معنی بر سر گردون برد
علم صورت معنیت ویران کند
صد هزاران رخنه در ایمان کند
علم صورت اهل صورت را نکوست
لیک در معنی بغایت نانکوست
علم معنی در دل خود جای کن
علم صورت را بزیر پای کن
علم معنی را بخود همراه بین
علم صورت را ز بهر جاه بین
علم معنی عشق رادارد عیان
علم صورت عقل را دارد زیان
علم معنی عالم جانها گرفت
علم صورت در زمین مأوی گرفت
علم معنی خود حیا در چشم داشت
علم صورت تخم جهل و عجب کاشت
علم معنی کرد جانم را شکار
تا دهد او را بباز شهریار
علم معنی آمد و شیطان گریخت
در درون من همه ایمان بریخت
علم معنی آمد و عالم گرفت
در حقیقت کشور آدم گرفت
علم معنی آمد و جانیم داد
مهر سلطان در درون من نهاد
علم معنی آمد و گفتار شد
پیش احمد آمد و کردار شد
علم معنی سرفراز دین ماست
در دو عالم آیهٔ تلقین ماست
علم معنی با دل من راز گفت
قصّهٔ آدم بیک دم باز گفت
علم معنی عشق را در برگرفت
رفت و کیش ساقی کوثر گرفت
علم معنی کفر ودین از من ربود
گفت رو این دم بکن حق را سجود
علم معنی آمد و احمد شنید
گفت با حیدر نبی در عین دید
علم معنی آمد و شرعش گرفت
بعد از آن از اصل و از فرعش گرفت
علم معنی با محمّد راز گفت
بعد از آن با شاه مردان بازگفت
علم معنی کرد درعالم ظهور
بعداز آن او برد موسی را بطور
علم معنی بود اسرار خدا
علم معنی بود انوار هدی
علم معنی مصطفی را شرع داد
بعد از آن با مفتی ما فرع داد
علم معنی با علی همراه بود
خود نبیّ الله از آن آگاه بود
علم معنی را رسول الله دید
او علی را اندر آن همراه دید
علم معنی را که این عطّار گفت
جملگی از گفتهٔ کرّار گفت
علم معنی کاف و ها یا عین و صاد
هست در معنی بقرآنت گشاد
علم معنی در طریقت راست بود
در نهان سرّ حقیقت را نمود
علم معنی در دلم معنی شکافت
بعد از آن در مظهر انسان بتافت
علم معنی را زمعنیها بپرس
در حقیقت روز از نادا بپرس
علم معنی خود کلام الله خواند
بر زبان ذکر ولیّ الله خواند
علم معنی گشت در بازار عشق
یافت اوسر رشتهٔ اسرار عشق
علم معنی راه هدایت کار کن
خیز ورو خود را باو تو یار کن
علم معنی پادشاه علم بود
ز آن فقیر بینوا را حلم بود
علم معنی کاروان سرّ غیب
دامن من چاک کرده تا به جیب
علم معنی را بدل عطّار یافت
زان معانی گوهر اسرار یافت
علم معنی را شریعت خانه‌ای
غیر آن خانه همه ویرانه‌ای
علم معنی خانهٔ دلها گرفت
واندر آنجا منزل و مأوی گرفت
علم معنی گوش کرده جبرئیل
هست گفتار نبیّ الله دلیل
علم معنی قاف تا قاف آمده
ز آن همه معنی می صاف آمده
علم معنی در درونم زد علم
ز آن سبب برهم زنم لوح و قلم
علم معنی بود اسرار نهفت
شاه مردانش درون چاه گفت
علم معنی نی شد و آواز کرد
اهل معنی را بخود همراز کرد
علم معنی گشت بانی همنشین
این زمان گفتار او در من ببین
علم معنی را ندانستی چه بود
خویش را بر باد دادی همچو دود
علم معنی با علی گفتا نبی
این چنین اسرار کی داند ولی
علم معنی مرتضا(ع) را جام داد
بعد از آن در راه او آرام داد
علم معنی با علی اسرار گفت
بعد از آنش حیدر کرّار گفت
علم معنی با علی (ع) همدم شده
در میان جان و دل محرم شده
علم معنی پیش او خود روشن است
بعد از آن در جان عاشق روزن است
علم معنی را ز مظهر پرس و رو
و آنگهی اسرار ربّانی شنو
علم معنی را ز مظهر گوش کن
بعد از آن چون جوهری در گوش کن
علم معنی را عبادتخانه‌ایست
واندر آن خانه خدا را دانه‌ایست
علم معنی را محبّت دانه شد
بعد از آنش آدمی همخانه شد
علم معنی گفتگو دارد بسی
مثل این مظهر ندارد خود کسی
علم معنی رو بخود همراه کن
بعد از آنی جان ودل آگاه کن
علم معنی گفتگو دارد بسی
خود نخوانده مثل این مظهر کسی
علم معنی مهدیم دارد بغیب
زآنکه آن شه سرّها دارد بجیب
علم معنی داشت حیدر در یقین
زآنکه او بد مظهر اسرار دین
علم معنی دان تو علم اوّلین
هم باو ختم است علم آخرین
علم معنی دان تو باب اولیا
زآنکه او بوده است نفس مصطفی
علم معنی دان که معنی روح تست
شهسوار لو کشف خود نوح تست
علم معنی مهدی من شد بعلم
هست از مهدی مرا خود علم و حلم
علم معنی مهدیم دارد ز غیب
زانکه آن شه سرّها دارد به جیب
علم معنی دان و ترک جاه کن
خیز و فکر توشهٔ این راه کن
علم معنی دان و سرگردان مشو
همچو کوران جهان ترسان مشو
علم معنی دان و راه حق برو
و از ولیّ الله کلام حق شنو
علم معنی دان چو شاه لو کشف
تا شود بر تو حقایق منکشف
علم معنی دان و از صوری گذر
تا خلاصی یابی از نار سقر
علم معنی دان و از بد کن حذر
زآنکه ایندنیا ندارد ره بدر
علم معنی دان وخارج را مبین
گر همی خواهی که بایش پاک دین
علم معنی دان و از صورت گذر
زانکه صورت بین شده خود در بدر
علم معنی دان و معنی فاش کن
همچو منصوری که گفته است این سخن
علم معنی دان و از خود کن حذر
زآنکه خود بین را نباشد ثمر
علم معنی دان که معنی سهل نیست
همچو صوری او همه بر جهل نیست
علم معنی دان و راه شرع رو
تابری از جمله اهل دین گرو
علم معنی دان بحکم مرتضی
گر همیخواهی که باشی باصفا
علم معنی دان زجعفر در جهان
زآنکه با او بوده علم حق عیان
علم معنی دان وصادق را شناس
پس ز علم او بنه در دین اساس
علم معنی دان و خاک راه باش
تو محبّ و دوستدار شاه باش
علم معنی دان و خود را تو مدان
زانکه این دانش ترا دارد زیان
علم معنی دان و حق در خویش بین
زآنکه این معنی ندارد خویش بین
علم معنی دان و عقل از حال گیر
وانگهی گفت مرا زو فال گیر
علم معنی دان و چون عطار باش
در میان چشم دل دیدار باش
علم معنی دان و چون خورشید شو
پس برو در ملک او جمشید شو
علم معنی دان و رفض او مبین
زآنکه دارد دُرّ حق را در نگین
علم معنی دان به نورم در سخن
این معانی خود زجوهر فهم کن
علم معنی دان وفتوی گوش کن
حبّ او باشد مرا خود بیخ دین
هر که دارد حبّ او ایمان برد
ورنه ایمانش همه شیطان برد
رو تو حبّش در درون دل بکار
تا درخت نور بینی بی شمار
رو تو حبّش دار و صیقل زن دلت
تا نروید خار غفلت ازگلت
راه او را جو اگر مرتد نه‌ای
همچو مفتی زمان تو رد نه‌ای
ازمنافق دور باش او را مبین
گر همی خواهی که باشی پاکدین
رو تو شهبازی بمعنی پر برآر
ورنه باشی در دو عالم خوار و زار
ای پسر تو روح را شهباز کن
نه مثال خرمگس پرواز کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون ز عزّت خلعت آدم بداد
تاج اسرارش روان بر سر نهاد
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند به آدم مقام و شرافت بخشید، تاج اسرار و دانش او را بر سرش گذاشت.
گفت ای جبریل این سه تحفه را
بر بنزد آدم خاکیّ ما
هوش مصنوعی: جبریل، این سه هدیه را به آدم خاکی ما ببر.
گوی کاین سه تحفه از حق آمده
از برای دید مطلق آمده
هوش مصنوعی: این سه نعمت از سوی خداوند به ما داده شده‌اند و هدف از آن‌ها، دیدن حقیقت مطلق است.
تا بتو باشند خود یار وندیم
هم بتو باشند در معنی مقیم
هوش مصنوعی: ما با تو صمیمی و دوست هستیم و در عمق وجودمان همواره با تو خواهیم بود.
تو بایشان باش و با ایشان نشین
تا که حاصل گرددت اسرار دین
هوش مصنوعی: با آنها همراه باش و در جمعشان حضور پیدا کن تا این که به معرفت و رازهای دین دست یابی.
پس نظر کرد آدم معنی در آن
دید نور عالم معنی در آن
هوش مصنوعی: آدم به دقت به آن نگاه کرد و در آن مفهوم عمیقی را دید که همان نور و روشنی عالم حقیقت و معنا بود.
گفت آدم با ملایک در ملا
کاین سه جوهر را که آمد از خدا
هوش مصنوعی: آدم به فرشتگان گفت که این سه جوهر از جانب خدا به وجود آمده‌اند.
عقل خواهم تا جدار من شود
علم خواهم در دلم محکم شود
هوش مصنوعی: من به عقل نیاز دارم تا مرزهای ذهنی‌ام را بشکنم و به دانشی احتیاج دارم که در دلم ریشه‌دار و محکم شود.
خود حیا را جابچشم خویش کرد
او نظر در حرمت او بیش کرد
هوش مصنوعی: او حیا را در دنیای خود جاگذاری کرد و به خاطر احترام و ارزش او، بیشتر به او نگاه کرد.
منزلی کردند خود هر یک قبول
شرح این معنی همی داند رسول
هوش مصنوعی: هر کسی منزلگاهی برای خود ساخته و مفهومی را که درک کرده، پیامبر آن را می‌داند.
گفت هر کس علم دارد جان بود
خود حیا یک شعبه از ایمان بود
هوش مصنوعی: هر کسی که علم و دانش دارد، در حقیقت روح و جانش قوی‌تر است و همچنین حیا، بخشی از ایمان او به حساب می‌آید.
هر که او با عقل باشد متّقی است
این شقاوت بیشکی از احمقی است
هوش مصنوعی: هر کسی که با عقل و درایت رفتار کند، پرهیزکار است و این بدبختی و شقاوت تنها نصیب افراد نادان می‌شود.
هر کرا با عقل همراهی بود
دیدنش از ماه تا ماهی بود
هوش مصنوعی: هر کسی که همراه با عقل و خرد زندگی کند، مشاهده‌ی او به اندازه‌ی دیدن ماه در آسمان زیبا و دلنشین است.
هر کرا علم از معانی بوده است
عالم و اسرار دانی بوده است
هوش مصنوعی: هر کسی که به حقایق و معانی علوم آگاه باشد، دارای علم و دانش است و اسرار را می‌فهمد.
هر کرا عقل و حیا همراه اوست
آدم معنی دل همراه اوست
هوش مصنوعی: هر کسی که عقل و حیا در کنار او باشد، انسانی پاک و با دل است.
هر که دارد عقل و دین همراه اوست
خود مقام فضل منزلگاه اوست
هوش مصنوعی: هر کسی که عقل و دین را داشته باشد، در واقع از مقام و منزلت بالایی برخوردار است.
عقل با علم و حیا چون جمع شد
سینه‌ها روشن از او چون شمع شد
هوش مصنوعی: وقتی که عقل، علم و حیا در کنار هم قرار بگیرند، دل‌ها مانند شمع روشن و نورانی خواهند شد.
هر که دارد عقل این دو پیروند
پس حیا و علم باوی بگروند
هوش مصنوعی: هرکسی که عقل دارد، باید شرم و دانش را به خود جذب کند.
هر که دارد عقل راه شه رود
نی چو بی‌عقلان درون چه رود
هوش مصنوعی: هر کسی که دارای عقل و دانش باشد، به راهی می‌رود که به او نور و روشنی می‌بخشد. اما کسانی که عقل ندارند، در دنیای بی‌دلی سرگردان خواهند شد و نمی‌توانند به درستی راه خود را پیدا کنند.
رو تو از بی‌عقل و نادان کن کنار
تا چو حیوان می نباشی در قطار
هوش مصنوعی: تو را از نادانی و بی‌عقلی دور کن تا مانند یک حیوان در صف نایستی.
خود حیا اهل معانی را بود
علم و عقلت از حیا ظاهر شود
هوش مصنوعی: حیا خود از موارد مهم و باارزش در دل معانی است و هر چه انسان عاقل‌تر باشد، حیا در او بیشتر نمایان می‌شود.
جان من دان پرتو انوار اوست
زانکه او را علم معنی یار اوست
هوش مصنوعی: جان من تحت تأثیر نورهای اوست، زیرا او به حقیقت وجودی و معنای یار خود آگاه است.
عقل با علم و حیا همخانه شد
هم می و میخانه و جانانه شد
هوش مصنوعی: عقل، علم و حیا به یکدیگر پیوسته‌اند و در کنار هم زندگی می‌کنند. در این فضا، نوشیدنی و میخانه و عشق نیز وجود دارد.
از من و میخانه عشق آمد برون
گشت او درملک معنی رهنمون
هوش مصنوعی: عشق از من و میخانه بیرون آمد و او در دنیای حقیقت و معنی هدایت کرد.
گفت با جان که بیا تا برپریم
خرقهٔ تن را سراسر بردریم
هوش مصنوعی: بیایید با جانمان تلاش کنیم تا از قید و بندهای جسم خود رها شویم و به ساحت بالاتری دست یابیم.
خیز تا با هم می معنی خوریم
پس بسوی ملک معنی ره بریم
هوش مصنوعی: بیدار شو و با هم به درک عمیق‌تری از واقعیت‌ها دست پیدا کنیم، سپس به سوی دنیای معنوی و مفهوم برویم.
دل ز باطل پاک کن آنگه درون
تا نیندازندت از خانه برون
هوش مصنوعی: دل خود را از زشتی‌ها و بی‌هوده‌گی‌ها پاک کن و بعد وارد درون خود شو، تا دیگران نتوانند تو را از خانه‌ات بیرون کنند.
ظاهر و باطن بمعنی پاک ساز
بعد از آن اندر مساجد کن نماز
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن خود را پاک کن و سپس در مساجد نماز بخوان.
گر نماز پاک خواهی پاک شو
ورنه اندر بند جسمت خاک شو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی نمازت خالص و پاک باشد، باید خودت را از آلودگی‌ها پاک کنی؛ در غیر این صورت، روح و جانت در قید و بند جسمت به خاک می‌افتد.
گلشن جان را بعشقش پاک دار
تا بروید گل بمعنی صدهزار
هوش مصنوعی: به باغ جانت عشق را خالص نگه‌دار تا هزاران گل زیبا در آن شکوفا شود.
شوق ما از حالت مستان بود
جان ما از شوق او نالان بود
هوش مصنوعی: علاقه و اشتیاق ما به صورت سرمستی بود، و جان ما به خاطر همین اشتیاق به او، در حال ناله و شکایت بود.
سرّ اسرارش نهانی آمده
جوهر ذاتش عیانی آمده
هوش مصنوعی: رازهای عمیق و پنهان او آشکار شده و حقیقت وجودش به وضوح نمایان گشته است.
صدهزاران راز دارم در دورن
لیک بستم باب معنی از برون
هوش مصنوعی: من در درون خود هزاران راز دارم، اما برای دیگران از درون خود پرده‌پوشی کرده‌ام و باب فهم را بسته‌ام.
ای همه مشغول صورت آمده
جملگی محض کدورت آمده
هوش مصنوعی: ای همه کسانی که به ظواهر و شکل‌ها مشغولید، آمده‌اید که تنها از روی کدورت و ناراحتی زندگی کنید.
در نظر غیر خدا را پست کن
دفتر معنی ما را دست کن
هوش مصنوعی: در دید دیگران، مقام و شأن خدا را پایین بیاور و حقیقت وجودی ما را آشکار کن.
تو بخوان و گوش کن اسرار من
تا بیابی کلبهٔ عطّار من
هوش مصنوعی: تو به شنیدن و درک رازهای من بپرداز تا بتوانی به خانهٔ من و عطرها و رازهای من راه پیدا کنی.
کلبهٔ عطّار جای عاشقانست
واند او ظاهر سرور عارفانست
هوش مصنوعی: کلبهٔ عطّار مکانی برای عاشقان است و در آن، حال و هوای خوشی برای عارفان حاکم است.
اهل صوت نیست اندر منزلم
گفتهٔ ایشان نباشد حاصلم
هوش مصنوعی: در خانه‌ام خبری از صدا و نوا نیست و نظرات و حرف‌های دیگران برای من ثمری ندارد.
من از این صورت برون رفتم تمام
صورت و معنی او دارم مدام
هوش مصنوعی: من از ظواهر دنیوی فاصله گرفته‌ام و اکنون تنها به درک عمیق و معنای واقعی او مشغولم.
من کتاب صورت خود شسته‌ام
چشم صورت بین خود را بسته‌ام
هوش مصنوعی: به تغییر و دگرگونی خود پرداخته‌ام و از ظواهر و شکل‌ها فاصله گرفته‌ام. به جای تماشای ظاهر و صورت‌های بیرونی، به عمق وجود خود نگاه می‌کنم.
علم حال من همه عالم گرفت
بلکه تار و رشته آدم گرفت
هوش مصنوعی: دانش من آن‌قدر گسترده و عمیق است که تمامی موجودات را تحت تأثیر قرار داده و حتی باعث شده تا روابط و پیوندهای انسانی نیز دچار تغییر و تحول شوند.
علم من در عرش حوران خوانده‌اند
نی گرفتاران دوران خوانده‌اند
هوش مصنوعی: در آسمان‌های بهشت، دانش من را ستایش کرده‌اند و حالا من فقط به خاطر مشکلات زندگی و سختی‌های این دنیا، به سراغ آن دانش نرفته‌ام.
علم صورت از رهت بیرون برد
علم معنی بر سر گردون برد
هوش مصنوعی: دانش ظاهری تو را از راه حق منحرف کرد و دانش باطنی تو را به عرش و مقام بلند هدایت کرد.
علم صورت معنیت ویران کند
صد هزاران رخنه در ایمان کند
هوش مصنوعی: علم می‌تواند با توجه به ظواهر، جوهره ایمان را خراب کند و باعث ایجاد هزاران تردید و شک در آن شود.
علم صورت اهل صورت را نکوست
لیک در معنی بغایت نانکوست
هوش مصنوعی: دانش و علم درباره ظاهراً خوب و پسندیده است، اما در عمق و معنا بسیار نادر و نامناسب می‌باشد.
علم معنی در دل خود جای کن
علم صورت را بزیر پای کن
هوش مصنوعی: دانش واقعی را در دل خود نگه‌دار و ظاهر و فرماهای ظاهری را اهمیت نده.
علم معنی را بخود همراه بین
علم صورت را ز بهر جاه بین
هوش مصنوعی: علم واقعی به معنای درک و فهم عمیق است، در حالی که علم ظاهری و صورت‌گونه تنها به خاطر مقام و موقعیت است. اگر هدف از علم تنها به دست آوردن موقعیت اجتماعی باشد، ارزشی نخواهد داشت.
علم معنی عشق رادارد عیان
علم صورت عقل را دارد زیان
هوش مصنوعی: دانش به وضوح معنای عشق را می‌شناسد، اما دانشی که به ظواهر بسنده کند، از عقل و خرد بهره‌ای ندارد.
علم معنی عالم جانها گرفت
علم صورت در زمین مأوی گرفت
هوش مصنوعی: دانش مفهوم وجود را در جان‌ها جای داد و دانش ظاهری را در زمین قرار داد.
علم معنی خود حیا در چشم داشت
علم صورت تخم جهل و عجب کاشت
هوش مصنوعی: دانش و علم، خود باعث حیا و نجابت است، در حالی که نادانی و غرور، تنها ظاهری از جهل و خودبینی را به بار می‌آورد.
علم معنی کرد جانم را شکار
تا دهد او را بباز شهریار
هوش مصنوعی: دانش به من فهماند که روح من مانند شکار است، تا این که او بتواند آن را به دست شهریار بسپارد.
علم معنی آمد و شیطان گریخت
در درون من همه ایمان بریخت
هوش مصنوعی: با ورود علم و دانش به درون من، شیطان و وسوسه‌ها از بین رفتند و تمام ایمان و اعتقادم تقویت شد.
علم معنی آمد و عالم گرفت
در حقیقت کشور آدم گرفت
هوش مصنوعی: دانش و معنای واقعی وجود پیدا کرد و کسی که به علم دست یافت، در حقیقت سرزمین انسانیت را به تصرف خود درآورد.
علم معنی آمد و جانیم داد
مهر سلطان در درون من نهاد
هوش مصنوعی: دانش به من معنا بخشید و عشق سلطان را در درونم قرار داد.
علم معنی آمد و گفتار شد
پیش احمد آمد و کردار شد
هوش مصنوعی: علم به معنای دانایی، به جلو آمد و سرشت و رفتار خود را به شکل گفتار نشان داد. در واقع، علم به احمد نزدیک شد و نشان داد که اعمال و کردار او تحت تأثیر علم است.
علم معنی سرفراز دین ماست
در دو عالم آیهٔ تلقین ماست
هوش مصنوعی: دانش، نشانه‌ی بزرگ و باعزت دین ما در این دنیا و آن دنیا است و خود به نوعی نشانه‌ای از تعلیم ما به شمار می‌آید.
علم معنی با دل من راز گفت
قصّهٔ آدم بیک دم باز گفت
هوش مصنوعی: دانش به قلب من پیام رساند و داستان آدم را به یکباره برایم بازگو کرد.
علم معنی عشق را در برگرفت
رفت و کیش ساقی کوثر گرفت
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی، مفهوم عشق را در خود جای داد و به دنبال آن، طرز فکر و روش خاصی مانند روش ساقی کوثر را برگزید.
علم معنی کفر ودین از من ربود
گفت رو این دم بکن حق را سجود
هوش مصنوعی: علم به من فهماند که کفر و دین یکی هستند، و گفت: در این لحظه به حق سجده کن.
علم معنی آمد و احمد شنید
گفت با حیدر نبی در عین دید
هوش مصنوعی: دانش به معنای واقعی خود حاضر شد و احمد (محمد) آن را شنید و گفت که در کنار حیدر (علی) در عین (شناخت و بصیرت) قرار دارد.
علم معنی آمد و شرعش گرفت
بعد از آن از اصل و از فرعش گرفت
هوش مصنوعی: دانش به وجود آمد و شریعت آن را پذیرفت، سپس از اصول و فروع آن استفاده کرد.
علم معنی با محمّد راز گفت
بعد از آن با شاه مردان بازگفت
هوش مصنوعی: علم به معنای واقعی به پیامبر محمد (ص) رازهایی را گفت و پس از آن، این مطالب را با کسانی که از مردان بزرگ و با فضیلت بودند، دوباره در میان گذاشت.
علم معنی کرد درعالم ظهور
بعداز آن او برد موسی را بطور
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی در دنیا ظاهر شد و پس از آن، او موسی را به سوی خودش برد.
علم معنی بود اسرار خدا
علم معنی بود انوار هدی
هوش مصنوعی: علم، به معنای درک عمیق و فهم رازهای الهی است، و همین‌طور، علم نور هدایت و رهنمودی است که به انسان‌ها راه را نشان می‌دهد.
علم معنی مصطفی را شرع داد
بعد از آن با مفتی ما فرع داد
هوش مصنوعی: علم معنای رسول خدا (مصطفی) را پس از آن به پیامبر داده شد و سپس با فتوای فقها، جزئیات آن بیان گردید.
علم معنی با علی همراه بود
خود نبیّ الله از آن آگاه بود
هوش مصنوعی: دانش و علم واقعی همواره با حضرت علی(ع) همراه بود و پیامبر خدا نیز از این حقیقت آگاهی داشت.
علم معنی را رسول الله دید
او علی را اندر آن همراه دید
هوش مصنوعی: رسول الله علم و دانش را مشاهده کرد و در آن، علی را به عنوان همسفر و همراه خود دید.
علم معنی را که این عطّار گفت
جملگی از گفتهٔ کرّار گفت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تمام محتوای علمی و معرفت موجود، از سخنان فردی به نام کرّار الهام گرفته شده و عطار نیز آن را بیان کرده است. در واقع، این اشاره به عمق و اهمیت دانش و افکار inspires می‌کند که در تاریخ شناخته شده‌اند.
علم معنی کاف و ها یا عین و صاد
هست در معنی بقرآنت گشاد
هوش مصنوعی: علم، معنای حروفی مانند کاف، ها، عین و صاد را در آیه‌ای از قرآن شرح می‌دهد و در حقیقت، درک عمیق‌تری از خود قرآن ارائه می‌کند.
علم معنی در طریقت راست بود
در نهان سرّ حقیقت را نمود
هوش مصنوعی: در راه سیر و سلوک، دانش به درستی نمایانگر معناست و راز حقیقت را در درون خود نشان می‌دهد.
علم معنی در دلم معنی شکافت
بعد از آن در مظهر انسان بتافت
هوش مصنوعی: دانش و فهم عمیق در دلم شکوفا شد و پس از آن در وجود انسان نمایان گشت.
علم معنی را زمعنیها بپرس
در حقیقت روز از نادا بپرس
هوش مصنوعی: از علم و دانش، مفهوم درست را از معانی دیگر بگیر و در واقعیت، حقیقت را از بی‌نهایت بپرس.
علم معنی خود کلام الله خواند
بر زبان ذکر ولیّ الله خواند
هوش مصنوعی: دانش، معانی آیات الهی را بر زبان بیان کرد، اما ذکر و یاد ولیّ خدا را نیز بر زبان آورد.
علم معنی گشت در بازار عشق
یافت اوسر رشتهٔ اسرار عشق
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی در دنیای عشق به وجود آمد و او توانست با این علم، کلید رمز و رازهای عشق را پیدا کند.
علم معنی راه هدایت کار کن
خیز ورو خود را باو تو یار کن
هوش مصنوعی: علم و دانش، راهی برای هدایت انسان است. بنابراین باید دست به کار شوی و خودت را با علم آشنا کنی تا به عنوان یاری برای خودت عمل کنی.
علم معنی پادشاه علم بود
ز آن فقیر بینوا را حلم بود
هوش مصنوعی: علم، مثل پادشاهی است که بینش و درک عمیق را در دست دارد. اما آن فقیر بیچاره، با صبر و بردباری خود به مقابله با مشکلات می‌پردازد.
علم معنی کاروان سرّ غیب
دامن من چاک کرده تا به جیب
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی به من کمک کرده‌اند که رازهای پنهان را درک کنم و این موضوع باعث شده است که قلبم دچار دگرگونی و شگفتی شود.
علم معنی را بدل عطّار یافت
زان معانی گوهر اسرار یافت
هوش مصنوعی: علم به معناها، جایگزین عطّار شد و از آن معانی، گوهرهای اسرارآمیز به دست آورد.
علم معنی را شریعت خانه‌ای
غیر آن خانه همه ویرانه‌ای
هوش مصنوعی: معرفت و دانش واقعی، اساس دین و شریعت است و بدون آن، همه چیز بیهوده و ویران به نظر می‌رسد.
علم معنی خانهٔ دلها گرفت
واندر آنجا منزل و مأوی گرفت
هوش مصنوعی: دانش و علم به حقیقت قلب‌ها پی برد و در آنجا برای خود جایگاهی پیدا کرد.
علم معنی گوش کرده جبرئیل
هست گفتار نبیّ الله دلیل
هوش مصنوعی: دانش و علم، پیام جبرئیل را به گوش خود شنیده و کلام پیامبر خدا، برهان و دلیل آن است.
علم معنی قاف تا قاف آمده
ز آن همه معنی می صاف آمده
هوش مصنوعی: علم به معنای دانش و فهم است، و قاف به عنوان نشانه‌ای از سفر و حرکت در نظر گرفته می‌شود. در اینجا بیان می‌شود که از میان تمام معانی و مفاهیم موجود، یک معنی خالص و ساده به ما رسیده که نشان‌دهنده عمق و گستردگی علم است. این به نوعی تأکید بر اهمیت دانش و فهم روشن از مفاهیم در زندگی است.
علم معنی در درونم زد علم
ز آن سبب برهم زنم لوح و قلم
هوش مصنوعی: درون من معنایی عمیق و غنی وجود دارد که به قدری قوی است که می‌تواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل است که می‌توانم همه نوشتارها و یادداشت‌هایم را کنار بگذارم.
علم معنی بود اسرار نهفت
شاه مردانش درون چاه گفت
هوش مصنوعی: علم و دانش، معنای اصلی را تشکیل می‌دهند و رازهای پنهان این علم همچون شاهانی هستند که در عمق چاهی مخفی شده‌اند.
علم معنی نی شد و آواز کرد
اهل معنی را بخود همراز کرد
هوش مصنوعی: علم، دیگر معنای خود را از دست داده و شروع به صحبت کرد. افرادی که به معنای واقعی می‌پردازند، را به نزد خود دعوت کرد و با آنها هم‌راز شد.
علم معنی گشت بانی همنشین
این زمان گفتار او در من ببین
هوش مصنوعی: علم به اندازه‌ای پیشرفت کرده است که در کنار خود انسان‌ها می‌نشیند. حالا به سخنان او در درون من نگاه کن و ببین چه تأثیری دارد.
علم معنی را ندانستی چه بود
خویش را بر باد دادی همچو دود
هوش مصنوعی: اگر نفهمی که علم و معانی چیست، خود را بیهوده از دست می‌دهی، مثل دودی که به سرعت ناپدید می‌شود.
علم معنی با علی گفتا نبی
این چنین اسرار کی داند ولی
هوش مصنوعی: علم و دانش معنای خود را با علی در میان گذاشت، پیامبر گفت که تنها اوست که می‌تواند به این اسرار پی ببرد.
علم معنی مرتضا(ع) را جام داد
بعد از آن در راه او آرام داد
هوش مصنوعی: علم، معنای فضیلت و برتری را به او عطا کرد و پس از آن در مسیر او، آرامش بخشید.
علم معنی با علی اسرار گفت
بعد از آنش حیدر کرّار گفت
هوش مصنوعی: علی به علم و دانشی که دارد، اسرار را توضیح داد و پس از او حیدر کرّار درباره آن صحبت کرد.
علم معنی با علی (ع) همدم شده
در میان جان و دل محرم شده
هوش مصنوعی: علم و دانش با علی (ع) پیوند خورده و در درون جان و دل، به راز و رمزهایی دست یافته است.
علم معنی پیش او خود روشن است
بعد از آن در جان عاشق روزن است
هوش مصنوعی: دانش و حقیقت در پیش او کاملاً واضح و روشن است و پس از آن، در روح عاشق نوری وجود دارد که راه را نشان می‌دهد.
علم معنی را ز مظهر پرس و رو
و آنگهی اسرار ربّانی شنو
هوش مصنوعی: بپرس از مظهر علم و درک حقیقت، و سپس به شنیدن اسرار الهی بپرداز.
علم معنی را ز مظهر گوش کن
بعد از آن چون جوهری در گوش کن
هوش مصنوعی: دانش و علم را از نشانه‌ها و مظاهر دریافت کن، سپس همان‌طور که یک جوهر را در مایع حل می‌کنی، آن را در دلت جای بده.
علم معنی را عبادتخانه‌ایست
واندر آن خانه خدا را دانه‌ایست
هوش مصنوعی: دانش، مانند مکانی مقدس است و در این مکان، چیزی از خداوند وجود دارد که ارزشمند و گرانبهاست.
علم معنی را محبّت دانه شد
بعد از آنش آدمی همخانه شد
هوش مصنوعی: دانش و فهم به همراه عشق به وجود آمد و بعد از آن، انسان به همسایگی و نزدیکی با این دو خصیصه درآمد.
علم معنی گفتگو دارد بسی
مثل این مظهر ندارد خود کسی
هوش مصنوعی: علم گفتگویی عمیق و معنادار دارد، اما هیچ کس به تنهایی مانند این مظهر (نشانه) نیست.
علم معنی رو بخود همراه کن
بعد از آنی جان ودل آگاه کن
هوش مصنوعی: به علم و دانش اهمیت بده و آن را با خود حمل کن. سپس جان و دل خود را آگاه و روشن کن.
علم معنی گفتگو دارد بسی
خود نخوانده مثل این مظهر کسی
هوش مصنوعی: علم دارای معانی و مفاهیم عمیق و گسترده‌ای است که خود به تنهایی می‌تواند به ما درس‌های زیادی بدهد؛ اما افرادی که بدون مطالعه و یادگیری در این زمینه وارد می‌شوند، در حقیقت نتوانسته‌اند به درستی از این دانش بهره‌مند شوند و مانند کسی هستند که تنها به ظواهر می‌نگرد.
علم معنی مهدیم دارد بغیب
زآنکه آن شه سرّها دارد بجیب
هوش مصنوعی: علم در حقیقت مهدی را در غیبتش می‌شناسد، چرا که آن شاه بزرگ، رازهای بسیاری را در دل خود دارد.
علم معنی داشت حیدر در یقین
زآنکه او بد مظهر اسرار دین
هوش مصنوعی: حیدر (علی) در علم و یقین معنای عمیقی دارد، زیرا او نماینده و تجلی‌گر اسرار دین است.
علم معنی دان تو علم اوّلین
هم باو ختم است علم آخرین
هوش مصنوعی: دانش تو همان معنای علم است و تمام علوم از گذشته تا حال به او ختم می‌شود.
علم معنی دان تو باب اولیا
زآنکه او بوده است نفس مصطفی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی معنای علم و دانش را درک کنی، باید بدانی که او (علم) از طریق اولیا و پیامبر بزرگ اسلام، حضرت محمد، منتقل شده است.
علم معنی دان که معنی روح تست
شهسوار لو کشف خود نوح تست
هوش مصنوعی: علم، معنای حقیقت را بشناس که روح توست؛ همچون سوارکاری که در جستجوی خود، به کشف عمیق‌تری از هستی می‌پردازد.
علم معنی مهدی من شد بعلم
هست از مهدی مرا خود علم و حلم
هوش مصنوعی: دانش و معرفت من به مهدی (ع) مربوط می‌شود و از او نشئت گرفته است. همچنین خودم هم علم و حلم (بردباری) را از وجود مهدی (ع) به دست آورده‌ام.
علم معنی مهدیم دارد ز غیب
زانکه آن شه سرّها دارد به جیب
هوش مصنوعی: علم و دانش به طور عمیق و از دل اسرار، به مهدی ارتباط دارد، زیرا او دارای رازی است که در دل خود نگه داشته است.
علم معنی دان و ترک جاه کن
خیز و فکر توشهٔ این راه کن
هوش مصنوعی: دانش را درک کن و به مقام و جایگاه اجتماعی خود اهمیتی نده، برخیز و به فکر جمع‌آوری توشه‌ای برای سفر این مسیر باش.
علم معنی دان و سرگردان مشو
همچو کوران جهان ترسان مشو
هوش مصنوعی: علم را بشناس و به دنبال حقیقت برو، همچون کسانی که در تاریکی سرگردان هستند، نترس و دلسرد نشو.
علم معنی دان و راه حق برو
و از ولیّ الله کلام حق شنو
هوش مصنوعی: دانش را بشناس و راه حقیقت را بپیمای و از ولی خدا سخن حق را بشنو.
علم معنی دان چو شاه لو کشف
تا شود بر تو حقایق منکشف
هوش مصنوعی: علم و دانش را چون شاهی در نظر بگیر که پرده را کنار می‌زند و حقایق را برای تو آشکار می‌کند.
علم معنی دان و از صوری گذر
تا خلاصی یابی از نار سقر
هوش مصنوعی: علم را بشناس و به ظاهر آن نپرداز، تا اینکه از عذاب و رنج رهایی یابی.
علم معنی دان و از بد کن حذر
زآنکه ایندنیا ندارد ره بدر
هوش مصنوعی: دانش را به درستی دریاب و از کارهای ناپسند پرهیز کن، زیرا این دنیا راهی به سوی سعادت ندارد.
علم معنی دان وخارج را مبین
گر همی خواهی که بایش پاک دین
هوش مصنوعی: دانش را درونی و معنای آن را بشناس، اما نباید به ظواهر آن توجه کنی. اگر می‌خواهی دینی پاک و خالص داشته باشی، باید از دل و جان به علم و معرفت بپردازی.
علم معنی دان و از صورت گذر
زانکه صورت بین شده خود در بدر
هوش مصنوعی: علم را به معنای واقعی دریاب، و از ظاهر آن فراتر برو؛ زیرا اگر فقط به ظواهر توجه کنی، خودت را در ظلمات گم می‌کنی.
علم معنی دان و معنی فاش کن
همچو منصوری که گفته است این سخن
هوش مصنوعی: دانش را بشناس و مفهوم آن را آشکار کن، همچون منصور که این حرف را بیان کرده است.
علم معنی دان و از خود کن حذر
زآنکه خود بین را نباشد ثمر
هوش مصنوعی: علم را بشناس و از خودخواهی دوری کن، زیرا کسی که فقط به خود می‌نگرد، به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید.
علم معنی دان که معنی سهل نیست
همچو صوری او همه بر جهل نیست
هوش مصنوعی: دانش را درک کن، زیرا فهم آن آسان نیست. مانند تصویرهایی که وجود دارند، همه بر پایه نادانی بنا نشده‌اند.
علم معنی دان و راه شرع رو
تابری از جمله اهل دین گرو
هوش مصنوعی: علم را بشناس و به قوانین دین پایبند باش، که این مسیر تو را به جمع اهل ایمان و دیانت خواهد رساند.
علم معنی دان بحکم مرتضی
گر همیخواهی که باشی باصفا
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی با صفا و پاکی زندگی کنی، علم و دانش را با درک و فهم عمیق بیاموز؛ مانند مرتضی.
علم معنی دان زجعفر در جهان
زآنکه با او بوده علم حق عیان
هوش مصنوعی: دانش و علم از معنای جعفر در دنیا روشن است، زیرا او با علم حقیقت آشنا بوده و آن را به وضوح درک کرده است.
علم معنی دان وصادق را شناس
پس ز علم او بنه در دین اساس
هوش مصنوعی: شناسایی و درک معنای علم و صدق افرادی که در دانش متبحر هستند، مهم است. بر اساس این علم و شناخت، باید اساس دین را بنا کرد.
علم معنی دان و خاک راه باش
تو محبّ و دوستدار شاه باش
هوش مصنوعی: به علم و دانش اهمیت بده و در مسیر حق با humility و فروتنی قدم بردار، همچنین دوستی و محبت نسبت به مقام والای حق را در دل داشته باش.
علم معنی دان و خود را تو مدان
زانکه این دانش ترا دارد زیان
هوش مصنوعی: دانش را خوب بشناس و خود را بر اساس آن نبهان، زیرا این علم می‌تواند به تو آسیب برساند.
علم معنی دان و حق در خویش بین
زآنکه این معنی ندارد خویش بین
هوش مصنوعی: دانش را بفهم و حقیقت را در وجود خود جستجو کن، زیرا کسی که حقیقت را در خود نبیند، در واقع معنای حقیقی را درک نکرده است.
علم معنی دان و عقل از حال گیر
وانگهی گفت مرا زو فال گیر
هوش مصنوعی: دانش را دریاب و به عقل خود توجه کن، سپس از او نشانه‌ای بگیر.
علم معنی دان و چون عطار باش
در میان چشم دل دیدار باش
هوش مصنوعی: علم را به عنوان یک مفهوم عمیق درک کن و همچون عطار، با دیده دل به درون و زیبایی‌های معنوی نگاه کن.
علم معنی دان و چون خورشید شو
پس برو در ملک او جمشید شو
هوش مصنوعی: دانش را خوب دریاب و مانند خورشید درخشان شو؛ سپس به سرزمین پادشاهی جمشید برو.
علم معنی دان و رفض او مبین
زآنکه دارد دُرّ حق را در نگین
هوش مصنوعی: علم را به عنوان شناخت و دانایی در نظر بگیر و نادیده گرفتن آن را ناپسند بدان، زیرا علم مانند در مرواریدی با ارزش است که در یک نگین گرانبها قرار دارد.
علم معنی دان به نورم در سخن
این معانی خود زجوهر فهم کن
هوش مصنوعی: به دانش و فهم خود چگونگی را بیاموز و با نور دانایی به معانی عمیق کلمات خود پی ببرید. این معانی را با درک و فطرت خود لمس کنید.
علم معنی دان وفتوی گوش کن
حبّ او باشد مرا خود بیخ دین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که علم و دانش را باید به خاطر درک واقعی آن آموخت و به فتاوی (احکام دینی) توجه کرد و عشق به خداوند باید برای انسان به عنوان اساس دینش در نظر گرفته شود.
هر که دارد حبّ او ایمان برد
ورنه ایمانش همه شیطان برد
هوش مصنوعی: هر کس که محبت او را در دل دارد، واقعاً ایمان دارد؛ وگرنه ایمان او تحت تأثیر شیطان قرار می‌گیرد.
رو تو حبّش در درون دل بکار
تا درخت نور بینی بی شمار
هوش مصنوعی: عشق تو را در دل خود بکار تا برکت و نور بسیاری را مشاهده کنی.
رو تو حبّش دار و صیقل زن دلت
تا نروید خار غفلت ازگلت
هوش مصنوعی: برای این‌که محبت او در دل‌ات باقی بماند و باعث رشد نیکی‌ها شود، باید قلبت را سخت کار کنی و از هر نوع غفلت دوری کنی تا ناخالصی‌ها و مشکلات از آن دور شوند.
راه او را جو اگر مرتد نه‌ای
همچو مفتی زمان تو رد نه‌ای
هوش مصنوعی: اگر دنبال حقیقت هستی و از ایمان خود دور نشده‌ای، مانند مفتیان زمانه‌ات به او پشت نکن.
ازمنافق دور باش او را مبین
گر همی خواهی که باشی پاکدین
هوش مصنوعی: از آدم‌های دورو و متظاهر دوری کن و آن‌ها را نبین، اگر می‌خواهی که دینی پاک و بی‌آلایش داشته باشی.
رو تو شهبازی بمعنی پر برآر
ورنه باشی در دو عالم خوار و زار
هوش مصنوعی: اگر تو مانند یک پرنده زیبا و با شکوه پرواز کنی، می‌توانی به اوج برسی؛ در غیر این صورت، در این دو جهان حقیر و بی‌ارزش خواهی بود.
ای پسر تو روح را شهباز کن
نه مثال خرمگس پرواز کن
هوش مصنوعی: ای پسر، تو باید مانند یک پرنده‌ی با شکوه به روح خود پر و بال بدهی، نه اینکه مانند یک خرمگس بی‌هدف و بی‌اثر پرواز کنی.