گنجور

بخش ۴۷ - عقد اخوت مصطفی با مرتضی

گفت روزی مصطفی اصحاب را
عقد میفرمود با هم در اخا
گفت او با یکدگر یاری کنید
خود بهم عهد و وفاداری کنید
چون شوم من یارتان حق یار شد
از بدیهای شما بیزار شد
گفت ای صدّیق هستی یار من
در مغاره بوده یار غار من
گفت با فاروق کی چست آمده
در طریق شرع من رست آمده
هر دو را با یکدگر بیعت بداد
پس برادر کردشان و عهد داد
پس بذوالنورین گفت ای یار ما
کاتب وحی منی پیشم بیا
پس بعبدالله او را عقد داد
جمله را با یکدگر دادی وداد
دو بدو با یکدگرشان عقد داد
می‌شدند از صحبت هم جمله شاد
جملهٔ اصحاب کردندی خروش
بود اندر گوشه‌ای حیدر خموش
گفت با او مصطفی گو حال گو
خود چنین ساکت چرائی ای نکو
گفت ما را یا نبیّ المرسلین
تا بکی تنها گذاری این چنین
جملگی گشتند با هم همنشین
من شده در گوشه‌ای تنها چنین
گفت ای نورولایت درنهان
جبرئیل آمد بگفتا کن چنان
بعد از آن گفت ای تو محبوب الاه
بند خود عقد اخوّت را بشاه
ز آنکه حق این عقد را در عرش بست
ای سر هر سروری پیش تو پست
جملهٔ کرّوبیان حاضر بدند
ماه و خورشید اندر آن ناظر بدند
حوریان خود جمله جان افشان شدند
در رخ این هر دو شه حیران شدند
حق تعالی بیعت ما بسته است
تو نپنداری که این خود رسته است
پس نبی دست علی را چون گرفت
صیغهٔ عقد اخوت را بگفت
بعد از آن گفتا که شو فارغ ز غم
ما چو موسائیم و چون هارون بهم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت روزی مصطفی اصحاب را
عقد میفرمود با هم در اخا
هوش مصنوعی: روزی پیامبر اکرم (ص) به اصحاب خود گفت تا با یکدیگر پیوند برادرانه و دوستانه برقرار کنند.
گفت او با یکدگر یاری کنید
خود بهم عهد و وفاداری کنید
هوش مصنوعی: او گفت که با همدیگر کمک کنید و به یکدیگر قول و وفاداری بدهید.
چون شوم من یارتان حق یار شد
از بدیهای شما بیزار شد
هوش مصنوعی: وقتی که من به محبوبتان تبدیل شوم، حق دیگر با شما نیست و از بدی‌هایتان دوری می‌کند.
گفت ای صدّیق هستی یار من
در مغاره بوده یار غار من
هوش مصنوعی: تو ای دوستِ راستین، مانند یارم در غار، در دشواری‌ها نیز یار من هستی.
گفت با فاروق کی چست آمده
در طریق شرع من رست آمده
هوش مصنوعی: او گفت که با فاروق، کسی که در مسیر دین و شریعت قرار دارد، از راه درست و صحیح آمده است.
هر دو را با یکدگر بیعت بداد
پس برادر کردشان و عهد داد
هوش مصنوعی: هر دو نفر با یکدیگر پیمان بستند و پس از آن، به یکدیگر برادرانه رفتار کردند و عهد و پیمانی بینشان برقرار شد.
پس بذوالنورین گفت ای یار ما
کاتب وحی منی پیشم بیا
هوش مصنوعی: پس بذوالنورین گفت: ای دوست، من نویسنده وحی هستم، نزد من بیا.
پس بعبدالله او را عقد داد
جمله را با یکدگر دادی وداد
هوش مصنوعی: عبدالله به او نکاح کرد و همه را به یکدیگر داد.
دو بدو با یکدگرشان عقد داد
می‌شدند از صحبت هم جمله شاد
هوش مصنوعی: دو نفر در حال دویدن به سمت همدیگر بودند و در حین صحبت کردن، با خوشحالی یکدیگر را به عقد درمی‌آوردند.
جملهٔ اصحاب کردندی خروش
بود اندر گوشه‌ای حیدر خموش
هوش مصنوعی: همه دوستان و یاران در شور و هیجان بودند، ولی حیدر در گوشه‌ای آرام و خاموش نشسته بود.
گفت با او مصطفی گو حال گو
خود چنین ساکت چرائی ای نکو
هوش مصنوعی: گفت به او که ای مصطفی، حال خود را بگو. چرا اینقدر ساکت نشسته‌ای، ای خوب.
گفت ما را یا نبیّ المرسلین
تا بکی تنها گذاری این چنین
هوش مصنوعی: گفتند ای پیامبر بزرگ، چرا همچنان ما را به حال خود رها کرده‌ای؟
جملگی گشتند با هم همنشین
من شده در گوشه‌ای تنها چنین
هوش مصنوعی: همه با هم به جمع من پیوستند و در گوشه‌ای تنها نشسته‌ام.
گفت ای نورولایت درنهان
جبرئیل آمد بگفتا کن چنان
هوش مصنوعی: ای نور روشنی، جبرئیل در خفا به تو گفت: کاری چنین انجام بده.
بعد از آن گفت ای تو محبوب الاه
بند خود عقد اخوّت را بشاه
هوش مصنوعی: سپس گفت: ای محبوب خدا، با من پیمان برادری ببند.
ز آنکه حق این عقد را در عرش بست
ای سر هر سروری پیش تو پست
هوش مصنوعی: به این دلیل که خداوند این پیمان را در آسمان‌ها برقرار کرده است، پس هر یک از بزرگان و مقام‌داران در مقابل تو کوچک و بی‌ارزش‌اند.
جملهٔ کرّوبیان حاضر بدند
ماه و خورشید اندر آن ناظر بدند
هوش مصنوعی: تمام فرشته‌ها در آنجا حضور داشتند و ماه و خورشید هم در آنجا نظاره‌گر بودند.
حوریان خود جمله جان افشان شدند
در رخ این هر دو شه حیران شدند
هوش مصنوعی: زنان بهشتی همه فریفته‌ی زیبایی این دو شدند و در چهره‌ی آن‌ها شگفت‌زده و مبهوت گشتند.
حق تعالی بیعت ما بسته است
تو نپنداری که این خود رسته است
هوش مصنوعی: حق تعالی با ما پیمانی بسته است و تو گمان نکن که این پیوند خود به خود ایجاد شده است.
پس نبی دست علی را چون گرفت
صیغهٔ عقد اخوت را بگفت
هوش مصنوعی: پس وقتی پیامبر دست علی را گرفت، پیمان دوستی و برادری را اعلام کرد.
بعد از آن گفتا که شو فارغ ز غم
ما چو موسائیم و چون هارون بهم
هوش مصنوعی: پس از آن گفت که از غم ما آزاد شو، ما همچون موسی و هارون به هم پیوسته‌ایم.