بخش ۳۰ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «ان لحوم بنی فاطمه محرمة علی السباع»
هر که در اصل از نبی دارد مقام
بر درنده گوشتش آمد حرام
آل پیغمبر بقول آن امام
باشد ایمن از سباع و از هوام
پس خلیفه گفت این دم میرویم
تا حدیث مصطفی را بکرویم
اندر این جا خانهٔ پر شیر هست
پیش شیران میکنیم این دم نشست
خلق بغداد از یکی تا صدهزار
جمله رفتند از عقبشان بیشمار
آن امام دین ابا خلق آن زمان
شد بسوی خانهٔ شیران روان
گفت کذّابه که تو خود پیش رو
زانکه هستی پیشوا و پیش رو
رفت شاه و پیش آن شیران رسید
گفت امروز است ما را روز عید
چونکه بوی آدمی بشنید شیر
جمله برجستند از جاشان دلیر
چونکه چشم شیر چشم شاه دید
گفت چشمم این زمان الله دید
بود او نور خدا و مصطفی
خلق عالم بر ولای او گوا
همچو گربه پیش شه غلطان شدند
خلق بغداد اندر آن حیران شدند
پیش شیران رفت شاه دلنواز
در میانشان کرد دو رکعت نماز
شیری آمد با دو چشم آبناک
روی خود مالید نزد شه بخاک
نالهها میکرد و عرض حال گفت
گفت نبود راز من از تو نهفت
پیرم و دندان ندارم این زمان
طعمهام را میخورند این دیگران
امر فرما که مرا این دم جدا
طعمه بخشند این گروه باجفا
با خلیفه گفت سیّد حال را
مردمان کردند فرمانش روا
زینب ملعونه را در پیش خواند
او ز بیم زخم شیر از دور ماند
چون بدیدند آن چنانش مردمان
پیش شیرانش کشیدند آن زمان
زن چو اندر چنگ شیران افتاد
پیش شیران دور از جان افتاد
پارهاش کردند و بیجان ساختند
پس بخاکش زود یکسان ساختند
خوش ز هم کندند شیران بلا
زینب ملعونهٔ کذّابه را
بعد از آن شیران همه پیش امام
روی مالیدند برره ز احترام
با زبان حال میگفتند ما
گربهها باشیم از شیر خدا
نقد شیر حق و شاه ذوالفقار
تو زما بی حرمتیها درگذار
مدح جدّ و مادر و باب شما
کرده نقش الله بر ارض و سما
شد شما را ای همه فرخندگان
جنّ و انس از کمترین بندگان
ای که دایم لاف ایمان میزنی
با ولای او دم از جان میزنی
در اطاعت روز و شب بیدار باش
با ولای حیدر کرار باش
حب ایشان را بجان خویش دار
تا بیابی علم معنی بیشمار
رو تو حبّ شاه مردان کن بدل
تا نگردی همچو مردودان خجل
رو تو مدح شاه را میکن نهان
تا شوی از جملهٔ انسانیان
گر تو حبش را خریدار آمدی
از همه خوابی تو بیدار آمدی
رو تو مهرش دار و با ایشان نشین
تا شوی ایمن ز شیران عرین
رو تو حبّش دار چون من در جهان
تا خلاصی یابی از شرّ این زمان
رو تو حبّش ورز چون سلمان فارس
تا نیابی بیم از شیران فارس
رو تو حبّش دار چون محبوب اوست
در جهان جان همه مطلوب اوست
رو تومهرش دار و با او یار باش
وز همه خلق جهان بیزار باش
خلق چون دور از ره ایشان روند
جملگی پی بر پی غولان روند
هرکه حبش چون رضا در جان نهاد
حق تعلای سرّ اعیانش بداد
رو تو حبش را یقین در جان بنه
تا شوی مقبول خاص و عام و که
هر که بر حبّ رضا داده رضا
جنت و فردوس را گشت اوسزا
در درون سینهای یار عزیز
غیر حبّ او ندارم هیچ چیز
ای ز نادانی همه خود بین شده
راه حق گم کرده و بیدین شده
حبّ ایشان نور حق باشد ترا
نور حق را در دل خود ده تو جا
تا خلاصی یابی از شیران بغض
ورنه باشی تیره و حیران بغض
بغض حیدر دین و ایمانت برد
سوی قعر دوزخ آسانت برد
بغض در عالم ترا ویران کند
همچو روبه طعمهٔ شیران کند
هر کرا بغض علی در جان بود
هرگزش کی بهره از ایمان بود
خلق عالم جمله گمراه آمدند
ز آنکه بغضش را هواخواه آمدند
تو تولّادار با حبّش درست
کن تبرّا تو زبغضش از نخست
هر که خود رادشمن آن یار دید
چشم نابینای او خود چار دید
چار دیدن عکس شیطانی بود
دیدن حق راه رحمانی بود
هر که او غیر از یکی در کار دید
هرکجا دید او همه اغیار دید
گر تو نقل از مصطفی داری بیا
غیر یک مذهب کجا باشد روا
مصطفی گفتا که راه راست رو
از دوئی بگذر بیکتائی گرو
هست ذات حق تعالی خود یکی
دو ندانم من خدا را بیشکی
زود باشد تا تو ای روباه نام
خود بچنگ شیر افتی چون غلام
زود باشد تا تو چون زینب شوی
چون نداری رشتهٔ ایمان قوی
زینب کذابه هم دین باشدت
با رضا آن شاه دین کین باشدت
نقش کینه ازدرون خود تراش
ورنه هستی تو بمعنی بت تراش
گر ندارد قلب تو پاکی ز آز
بیشک آرندت بدوزخ در گداز
قلب خود را از کدورت پاک ساز
تاترا گردد نمازی هر نماز
هر که حبّ مصطفی دارد بدل
پیش ذات حق نباشد او خجل
مهراحمد آنکه بر دل زد سجل
حبّ فرزندانش هم دارد بدل
هیچ راضی نیست خود کرّار از او
ورنه باشد مصطفی بیزار از او
در ره دین نبی مردانه باش
وز همه یاران بدبیگانه باش
رو تو ارباب معانی را ببین
دور باش از مفتی محفل نشین
رو تو با درویش دین صحبت بدار
تا نهندت لوح عرفان بر کنار
رو تو واصل شو بدریای یقین
ز آنکه هستت نور معنی در جبین
رو تو علم معنی از قرآن بگیر
زانکه باشد علم قرآن دستگیر
رو تو ازتفسیر این مشتی حمار
دور باش و معنی قرآن بیار
رو تودوری کن ازین مشتی پلید
شد کلام حق از ایشان ناپدید
بین کلید حیلهشان اندر بغل
بر حذر میباش از این مشتی دغل
راه شرع مصطفی ویران کنند
کفر را گیرند و نام ایمان کنند
شرع میگویند فرماید چنین
رای خود را شرع پندارند و دین
رو تو کار خود بیزدان راست کن
راه خود در طور مردان راست کن
رو تو با حق راست گوی و راست باش
دور باش از خودپسند و خودتراش
رو تو از قاضی بددوری گزین
ز آنکه میگیرد برشوت از تودین
گویدت بامن اگر داری تو کار
دین ما را گیرودین خود گذار
گر تو این ره از رضای حق روی
شرع در ظاهر شود بر تو قوی
شرع باطن مصطفی دارد نه تو
شرع ظاهر را بگردان تا مگو
راه باطل بهر دنیائی روی
نیست اسلام تو درمعنی قوی
هست دنیائی پلید و راهزن
حبّ دنیائیت سازد کم ز زن
مفتی آورده کتاب حیله را
پر ز رشوت کرده قاضی کیله را
خود مدرّس زحمت شبها کشید
روزها هم علّت سودا کشید
تا رسد وجهش زوقفی بر مدام
هست اندر مذهب این احترام
خود نه آخر این حدیث مصطفی است
طالب دنیا چو سگ باشد رواست
ای برادر حیلهٔ شرعی میار
دست از این جیفهٔ دنیا بدار
ورنه از قول رسول هاشمی
دور گردی از طریق مردمی
بخش ۲۹ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «ان لحوم بنی فاطمة محرمة علی السباع»: چون بیان کرد آن بزرگ دین سخنبخش ۳۱ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «الدنیا جیفة وطالبها کلاب»: جیفهٔ دنیا چو مردار آمده
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که در اصل از نبی دارد مقام
بر درنده گوشتش آمد حرام
هوش مصنوعی: هر کسی که از نبی (پیامبر) مقام و جایگاه داشته باشد، گوشت او بر جانوران درنده حرام است.
آل پیغمبر بقول آن امام
باشد ایمن از سباع و از هوام
هوش مصنوعی: آل پیامبر به گفته آن امام، از حیوانات درنده و موجودات مضر همیشه در امان هستند.
پس خلیفه گفت این دم میرویم
تا حدیث مصطفی را بکرویم
هوش مصنوعی: پس خلیفه گفت حالا میرویم تا سخن پیامبر را بیان کنیم.
اندر این جا خانهٔ پر شیر هست
پیش شیران میکنیم این دم نشست
هوش مصنوعی: در این مکان، خانهای پر از شیر وجود دارد و ما در کنار شیرها در این لحظه نشستهایم.
خلق بغداد از یکی تا صدهزار
جمله رفتند از عقبشان بیشمار
هوش مصنوعی: ساکنان بغداد، از یک نفر تا صدها هزار نفر، به دنبال آنها افرادی بسیار زیادی حرکت کردند.
آن امام دین ابا خلق آن زمان
شد بسوی خانهٔ شیران روان
هوش مصنوعی: امام دین که مورد احترام مردم است، در زمانی به سوی خانهی شیران حرکت کرد.
گفت کذّابه که تو خود پیش رو
زانکه هستی پیشوا و پیش رو
هوش مصنوعی: گفت که تو دروغگو هستی، چرا که خودت در جلو هستی، چون تو رهبر و پیشوای این جمعی.
رفت شاه و پیش آن شیران رسید
گفت امروز است ما را روز عید
هوش مصنوعی: شاه رفت و به آن شیران رسید و گفت: امروز برای ما روز جشن و شادی است.
چونکه بوی آدمی بشنید شیر
جمله برجستند از جاشان دلیر
هوش مصنوعی: وقتی که شیر بوی انسان را استشمام کرد، همه آنها به سرعت از جا برخاستند و آماده نبرد شدند.
چونکه چشم شیر چشم شاه دید
گفت چشمم این زمان الله دید
هوش مصنوعی: وقتی چشم شیر، چشم شاه را دید، گفت که در این لحظه، چشمانم خدا را دیدهاند.
بود او نور خدا و مصطفی
خلق عالم بر ولای او گوا
هوش مصنوعی: او نور خداوند بود و پیامبر (مصطفی) بر محبت و دوستی او گواهی میدهد که جهان به واسطه او خلق شده است.
همچو گربه پیش شه غلطان شدند
خلق بغداد اندر آن حیران شدند
هوش مصنوعی: مردم بغداد مانند گربهای که بر زمین میغلتد، در اعتراض به حاکم به طور پراکنده و گیج به دور او جمع شدند.
پیش شیران رفت شاه دلنواز
در میانشان کرد دو رکعت نماز
هوش مصنوعی: شاه دلنواز با آرامش و اطمینان به میان شیران رفت و در آنجا دو رکعت نماز خواند.
شیری آمد با دو چشم آبناک
روی خود مالید نزد شه بخاک
هوش مصنوعی: یک شیر با چشمان آبی و درخشان به سوی پادشاه آمد و رویش را بر خاک مالید.
نالهها میکرد و عرض حال گفت
گفت نبود راز من از تو نهفت
هوش مصنوعی: او با نالهها و آه و فغان حال خود را بیان میکرد و از آنچه در دل دارد، چیزی را از تو پنهان نکرده بود.
پیرم و دندان ندارم این زمان
طعمهام را میخورند این دیگران
هوش مصنوعی: من پیر شدهام و دندان ندارم، اکنون افراد دیگر از من بهره میبرند.
امر فرما که مرا این دم جدا
طعمه بخشند این گروه باجفا
هوش مصنوعی: به من دستور بده تا در این لحظه تنها، از این گروه بیرحم طعمهای بیابم.
با خلیفه گفت سیّد حال را
مردمان کردند فرمانش روا
هوش مصنوعی: با خلیفه صحبت کرد سید، و مردم فرمان او را پذیرفتند.
زینب ملعونه را در پیش خواند
او ز بیم زخم شیر از دور ماند
هوش مصنوعی: او زینب ملعون را فراخواند، اما از ترس زخم شیر، به دور ماند.
چون بدیدند آن چنانش مردمان
پیش شیرانش کشیدند آن زمان
هوش مصنوعی: وقتی مردم او را به آن صورت دیدند، او را نزد شیران کشاندند.
زن چو اندر چنگ شیران افتاد
پیش شیران دور از جان افتاد
هوش مصنوعی: زنی که در برابر شیران قرار میگیرد، وقتی در چنگ آنها میافتد، از ترس جانش به شدت نگران و بیدفاع میشود.
پارهاش کردند و بیجان ساختند
پس بخاکش زود یکسان ساختند
هوش مصنوعی: آن را پارهپاره کردند و بیحالت نمودند، سپس به سرعت آن را به خاک فرستادند و به حالت اولش برگرداندند.
خوش ز هم کندند شیران بلا
زینب ملعونهٔ کذّابه را
هوش مصنوعی: شیرانِ ستمگر، زینب، که دروغگو و ملعون است، را به شدت مجازات کردند.
بعد از آن شیران همه پیش امام
روی مالیدند برره ز احترام
هوش مصنوعی: پس از آن، تمام شیران به نشانه احترام، به پیشگاه امام نزدیک شدند و در خاک افتادند.
با زبان حال میگفتند ما
گربهها باشیم از شیر خدا
هوش مصنوعی: گربهها با حالتی ناخوش میگفتند که ما از نعمتهای بزرگ خداوند برخورداریم و در حقیقت به آن افتخار میکنند.
نقد شیر حق و شاه ذوالفقار
تو زما بی حرمتیها درگذار
هوش مصنوعی: ای اهل حقیقت و مقام، لطفاً به دیگر بیاحترامیها توجه نکنید و از زحمات ما و مقام والای شیر حق و شاه ذوالفقار بگذرید.
مدح جدّ و مادر و باب شما
کرده نقش الله بر ارض و سما
هوش مصنوعی: سخن دربارهی ویژگیهای برجسته و نیکیهای جد، مادر و پدر شما گفته شده که نشان از بزرگی آنها دارد و در حقیقت، این سرنوشت و آثارشان در زمین و آسمان به تصویر کشیده شده است.
شد شما را ای همه فرخندگان
جنّ و انس از کمترین بندگان
هوش مصنوعی: ای فرخندگان جن و انس، شما از بندگان کممقدار شدهاید.
ای که دایم لاف ایمان میزنی
با ولای او دم از جان میزنی
هوش مصنوعی: ای کسی که همواره از ایمان خود صحبت میکنی و در مورد عشق به او جانفشانی میکنی.
در اطاعت روز و شب بیدار باش
با ولای حیدر کرار باش
هوش مصنوعی: در هر لحظه از شب و روز باید به فرمانبرداری بیدار باشی و به ولایت و رهبری حضرت علی (ع) اختصاص پیدا کنی.
حب ایشان را بجان خویش دار
تا بیابی علم معنی بیشمار
هوش مصنوعی: عشق به آنها را در دل خود نگهدار تا به درک عمیق و معانی فراوانی دست یابی.
رو تو حبّ شاه مردان کن بدل
تا نگردی همچو مردودان خجل
هوش مصنوعی: روی خود را به محبت شاه مردان تغییر بده تا مانند کسانی که طرد شدهاند، شرمنده نشوی.
رو تو مدح شاه را میکن نهان
تا شوی از جملهٔ انسانیان
هوش مصنوعی: مدح و ستایش شاه را به طور پنهانی انجام بده تا از دیگر انسانها متمایز شوی.
گر تو حبش را خریدار آمدی
از همه خوابی تو بیدار آمدی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال عشق حقیقی هستی و آن را درک کردی، از خواب غفلت بیدار شدهای و به آگاهی و حقیقت رسیدهای.
رو تو مهرش دار و با ایشان نشین
تا شوی ایمن ز شیران عرین
هوش مصنوعی: با محبت و دوستی با آنها بگذار که در کنارشان باشی، تا از خطرات و مشکلات در امان باشی.
رو تو حبّش دار چون من در جهان
تا خلاصی یابی از شرّ این زمان
هوش مصنوعی: عشق به تو را در دل داشته باش، مانند من، تا از بدیهای این زمان رهایی یابی.
رو تو حبّش ورز چون سلمان فارس
تا نیابی بیم از شیران فارس
هوش مصنوعی: به او همانقدر عشق و محبت بورز که سلمان فارسی برگزید، تا اینکه از شیران فارس هرگز نترسی.
رو تو حبّش دار چون محبوب اوست
در جهان جان همه مطلوب اوست
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو به او باید چنان باشد که او در این دنیا همچون محبوبی است که جان و زندگی همه چیز به او وابسته است.
رو تومهرش دار و با او یار باش
وز همه خلق جهان بیزار باش
هوش مصنوعی: با او مهربان باش و در کنار او قرار بگیر و از جمعیت و مردم دیگر کنارهگیری کن.
خلق چون دور از ره ایشان روند
جملگی پی بر پی غولان روند
هوش مصنوعی: وقتی که مردم از مسیر درست دور میشوند، همه به دنبال ریشههای نادرست و مشکلات میروند.
هرکه حبش چون رضا در جان نهاد
حق تعلای سرّ اعیانش بداد
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق او را مانند رضا در درون خود نهاد، حق تعالی سرّ وجودش را به او عطا فرمود.
رو تو حبش را یقین در جان بنه
تا شوی مقبول خاص و عام و که
هوش مصنوعی: اگر عشق تو را در دل خود نهادینه کنم، به محبوبی خاص و عام بدل میشوم.
هر که بر حبّ رضا داده رضا
جنت و فردوس را گشت اوسزا
هوش مصنوعی: هر کسی که در محبت و رضایت خداوند قرار گیرد، مقام و پاداشی چون بهشت و نعمتهای آن را به دست خواهد آورد.
در درون سینهای یار عزیز
غیر حبّ او ندارم هیچ چیز
هوش مصنوعی: در دل من فقط عشق تو وجود دارد و هیچ چیز دیگری برایم اهمیت ندارد.
ای ز نادانی همه خود بین شده
راه حق گم کرده و بیدین شده
هوش مصنوعی: ای انسان که به خاطر نادانیات تنها به خودت توجه میکنی، راه درست را گم کرده و از ایمان دور شدهای.
حبّ ایشان نور حق باشد ترا
نور حق را در دل خود ده تو جا
هوش مصنوعی: عشق به آنها نوری از حقیقت است؛ این نور حقیقت را در قلب خود جای ده.
تا خلاصی یابی از شیران بغض
ورنه باشی تیره و حیران بغض
هوش مصنوعی: برای اینکه از دست شیران خلاص شوی و دچار ناراحتی نشوی، نباید درگیر غم و مشکلات شوی. در غیر این صورت، به حالت سردرگمی و ناامیدی دچار خواهی شد.
بغض حیدر دین و ایمانت برد
سوی قعر دوزخ آسانت برد
هوش مصنوعی: حسرت و غم حیدر، باعث میشود که دین و ایمانت به راحتی به پرتگاه عذاب و گرفتار شدن در دوزخ بکشاند.
بغض در عالم ترا ویران کند
همچو روبه طعمهٔ شیران کند
هوش مصنوعی: غم و اندوه میتواند زندگی را همچون طعمهای در دل جنگل به نابودی کشاند و در آن خرابی به وجود آورد.
هر کرا بغض علی در جان بود
هرگزش کی بهره از ایمان بود
هوش مصنوعی: هر کس که از محبت علی در دلش کینه و بغض وجود داشته باشد، هرگز بهرهای از ایمان نخواهد داشت.
خلق عالم جمله گمراه آمدند
ز آنکه بغضش را هواخواه آمدند
هوش مصنوعی: تمام انسانها در این دنیا به دلیل آنکه محبت و علاقه به او را در دل دارند، گمراه و بیراه شدند.
تو تولّادار با حبّش درست
کن تبرّا تو زبغضش از نخست
هوش مصنوعی: با عشق او به دنیا بیا و از دشمنیاش از همان ابتدا دوری کن.
هر که خود رادشمن آن یار دید
چشم نابینای او خود چار دید
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را دشمن آن دوست ببیند، مثل این است که چشمانش بینوا و ناتوان شده است و او نمیتواند حقیقت را ببیند.
چار دیدن عکس شیطانی بود
دیدن حق راه رحمانی بود
هوش مصنوعی: دیدن تصویر شیطانی به منزلهی تجربهای نامناسب و نادرست است، در حالی که مشاهده حقیقت، به معنای پیمودن مسیری درست و الهی است.
هر که او غیر از یکی در کار دید
هرکجا دید او همه اغیار دید
هوش مصنوعی: هر کسی که غیر از یک حقیقت واحد را در کارها دید، هر جا که نگاه کرد، فقط اشخاص و چیزهای دیگر را مشاهده کرد.
گر تو نقل از مصطفی داری بیا
غیر یک مذهب کجا باشد روا
هوش مصنوعی: اگر تو سخن از پیامبر داشته باشی، بیتردید غیر از یک مذهب، هیچ چیز دیگری مورد قبول نخواهد بود.
مصطفی گفتا که راه راست رو
از دوئی بگذر بیکتائی گرو
هوش مصنوعی: مصطفی فرمود که برای رسیدن به راه صحیح، باید از دوگانگی و جدایی گذر کرده و به یکتایی و وحدت بپیوندی.
هست ذات حق تعالی خود یکی
دو ندانم من خدا را بیشکی
هوش مصنوعی: وجود خداوند یکی است و من نمیتوانم او را به دو بخش تقسیم کنم. با اطمینان میگویم که خداوند یگانه است.
زود باشد تا تو ای روباه نام
خود بچنگ شیر افتی چون غلام
هوش مصنوعی: به زودی به حالتی خواهی رسید که ای روباه، نامت همچون یک خدمتکار به دام شیر بیفتد.
زود باشد تا تو چون زینب شوی
چون نداری رشتهٔ ایمان قوی
هوش مصنوعی: به زودی تو نیز مانند زینب خواهی شد اگر ایمان قوی نداشته باشی.
زینب کذابه هم دین باشدت
با رضا آن شاه دین کین باشدت
هوش مصنوعی: زینب، تو همدین و همپیمان هستی با رضا، آن پادشاه دین که خود دین را تقویت میکند.
نقش کینه ازدرون خود تراش
ورنه هستی تو بمعنی بت تراش
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از کینه و کدورتهایت رها شوی و خود را بسازی، باید به درونیاتت نگاهی عمیقتر بیندازی؛ وگرنه زندگیات مانند زندگی یک مجسمهساز خواهد بود که فقط به ظاهر کار میکند و به عمق وجودش توجهی ندارد.
گر ندارد قلب تو پاکی ز آز
بیشک آرندت بدوزخ در گداز
هوش مصنوعی: اگر قلب تو از آلودگیها پاک نباشد، بیشک تو را به جهنم خواهند برد.
قلب خود را از کدورت پاک ساز
تاترا گردد نمازی هر نماز
هوش مصنوعی: دل خود را از بدیها خالی کن تا هر بار که نماز میخوانی، روحی تازه و معنوی داشته باشی.
هر که حبّ مصطفی دارد بدل
پیش ذات حق نباشد او خجل
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق پیامبر (ص) را در دل دارد، در پیشگاه خداوند شرمنده نخواهد بود.
مهراحمد آنکه بر دل زد سجل
حبّ فرزندانش هم دارد بدل
هوش مصنوعی: مهراحمد کسی است که عشق او در دل نقش بسته و فرزندانش نیز نشانهای از این عشق هستند.
هیچ راضی نیست خود کرّار از او
ورنه باشد مصطفی بیزار از او
هوش مصنوعی: هیچکس از کرّار (خداوند) راضی نیست، وگرنه مصطفی (پیامبر اسلام) از او ناراضی نمیشود.
در ره دین نبی مردانه باش
وز همه یاران بدبیگانه باش
هوش مصنوعی: در مسیر دین و ایمان باید با شجاعت و استقامت پیش بروی و از تمام یاران ناپاک و بدخو فاصله بگیری.
رو تو ارباب معانی را ببین
دور باش از مفتی محفل نشین
هوش مصنوعی: تو را که میبینم، معانی و مفاهیم را در مییابم، پس از افرادی که در جمع هستند و فقط ظاهر را میپرسند، فاصله بگیر.
رو تو با درویش دین صحبت بدار
تا نهندت لوح عرفان بر کنار
هوش مصنوعی: با شخصی زاهد و دیندار گفتگو کن تا به خاطر تلاشهایت، به شناخت و معرفتی عمیق دست یابی و به مقام عرفان نزدیک شوی.
رو تو واصل شو بدریای یقین
ز آنکه هستت نور معنی در جبین
هوش مصنوعی: به سوی دریاچه یقین برو و به عمق آن بپرداز، زیرا در چهرهات نور و معنا وجود دارد.
رو تو علم معنی از قرآن بگیر
زانکه باشد علم قرآن دستگیر
هوش مصنوعی: از تو بخواه که مفهوم واقعی را از قرآن بگیری، زیرا علم قرآن میتواند به تو کمک کند و راهگشا باشد.
رو تو ازتفسیر این مشتی حمار
دور باش و معنی قرآن بیار
هوش مصنوعی: از تفسیر این دسته از افراد بیعلم و نادان دوری کن و به جای آن، معنای واقعی قرآن را بیاور.
رو تودوری کن ازین مشتی پلید
شد کلام حق از ایشان ناپدید
هوش مصنوعی: لباس زیبا و جلوهگری تو باعث میشود که با ناپاکیها و افکار زشت این افراد، کلام حق و حقیقت از بین برود.
بین کلید حیلهشان اندر بغل
بر حذر میباش از این مشتی دغل
هوش مصنوعی: مواظب باش، چون آنان در زیر چهرهای مکارانه کلیدی دارند که میتوانند با آن به تو آسیب برسانند. از این افراد فریبکار دوری کن.
راه شرع مصطفی ویران کنند
کفر را گیرند و نام ایمان کنند
هوش مصنوعی: راه درست و شرعی که پیامبر مقدس (مصطفی) معرفی کرده است را خراب میکنند، در حالی که کفر (نافرمانی) را میپذیرند و خود را مؤمن جلوه میدهند.
شرع میگویند فرماید چنین
رای خود را شرع پندارند و دین
هوش مصنوعی: به اعتقاد عدهای، اگر کسی تصمیمی بگیرد یا نظری داشته باشد، آن را به عنوان قانونی از طرف دین به حساب میآورند.
رو تو کار خود بیزدان راست کن
راه خود در طور مردان راست کن
هوش مصنوعی: زمینۀ درست زندگی و مسیر صحیح را پیدا کن و بر اساس آن قدم بردار تا به هدفهای بزرگتری دست یابی.
رو تو با حق راست گوی و راست باش
دور باش از خودپسند و خودتراش
هوش مصنوعی: به راستی با خداوند صحبت کن و خودت را درست و راستگو نگهدار. از خودخواهی و خودپسندی دوری کن.
رو تو از قاضی بددوری گزین
ز آنکه میگیرد برشوت از تودین
هوش مصنوعی: از تو بهتر است که از داور دوری کنی، زیرا او به خاطر پول، انصاف را زیر پا میگذارد.
گویدت بامن اگر داری تو کار
دین ما را گیرودین خود گذار
هوش مصنوعی: اگر در کار دین خود جدی هستی، پس باید به ما بپیوندی و از اعتقادات خود دست برداری.
گر تو این ره از رضای حق روی
شرع در ظاهر شود بر تو قوی
هوش مصنوعی: اگر در این راه به خواست خدا قدم بگذاری، احکام شرع به صورت واضح و قوی بر تو نمایان خواهد شد.
شرع باطن مصطفی دارد نه تو
شرع ظاهر را بگردان تا مگو
هوش مصنوعی: شرع واقعی و عمیق به صفات باطنی پیامبر اختصاص دارد و نه فقط قواعد ظاهری. پس هرگز به ظاهر دین نپرداز، چون این خطا به جا نخواهد بود.
راه باطل بهر دنیائی روی
نیست اسلام تو درمعنی قوی
هوش مصنوعی: برای دستیابی به دنیا، راه نادرستی وجود ندارد؛ اما برای فهم عمیق اسلام، باید به معنای آن توجه کنیم.
هست دنیائی پلید و راهزن
حبّ دنیائیت سازد کم ز زن
هوش مصنوعی: در این دنیا چیزی جز دنیای پلید و موانع عشق وجود ندارد، و عشق به دنیا کمتر از عشق به زن نیست.
مفتی آورده کتاب حیله را
پر ز رشوت کرده قاضی کیله را
هوش مصنوعی: مفتی کتابی پر از روشهای فریب و تقلب آورده است و قاضی به خاطر رشوهای که گرفته، حکم نادرستی صادر کرده است.
خود مدرّس زحمت شبها کشید
روزها هم علّت سودا کشید
هوش مصنوعی: او در شبها زحمت کشید و درس را یاد گرفت و در روزها نیز به خاطر فکر و خیال خود دچار نگرانی و افسردگی شد.
تا رسد وجهش زوقفی بر مدام
هست اندر مذهب این احترام
هوش مصنوعی: به محض اینکه چهرهاش در نظر بیفتد، همواره از آن لحظه به بعد در دین و مذهب، این احترام وجود دارد.
خود نه آخر این حدیث مصطفی است
طالب دنیا چو سگ باشد رواست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی فقط به دنبال دنیا و مادیات باشد، مانند سگی است که به دنبال به دست آوردن چیزهایی است که برای او ارزش چندانی ندارند. در واقع، این اشارهای است به آنکه علاقه به دنیا و متعلقات آن ممکن است انسان را از اهداف بالاتر و معنوی دور کند.
ای برادر حیلهٔ شرعی میار
دست از این جیفهٔ دنیا بدار
هوش مصنوعی: برادر، اجازه نده که به بهانهٔ دین، فریبکاری کنی. از این دنیای پست و بیارزش دست بردار.
ورنه از قول رسول هاشمی
دور گردی از طریق مردمی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از شرافت و زندگی پاک آن پیامبر دور شوی، هشیارتری که از مسیر واقعی مردم دور نشوی.
حاشیه ها
1395/12/07 08:03
محمدامین
سلام و درود
عالی بود عالی!
ازین شعر در برگردان و ترجمه و تفسیر سوره عادیات بهره بردم.
رو تو علم معنی از قرآن بگیر
زانکه باشد علم قرآن دستگیر
1400/10/20 00:01
سینا
دوست عزیز جعلی بودن انتساب این کتاب به عطار مسلم است.