گنجور

بخش ۵۸ - از سر گرفتن قصه

الا ای هدهد زرّین پر عشق
تویی نامه برو نام آور عشق
ببر این نامه و عزم سبا کن
ولی افسر بنه منصب رها کن
چه میگویم سلیمانی چو برخاست
اگر منصب کنی آید ترا راست
سلیمانت طلب داشت از جهانی
که تو غایب شدی از وی زمانی
چو تو در پرده چندین جاه داری
چرا پیوسته سر در راه داری
تویی جبریل هم بر فرش ادریس
چرا پیکی کنی در عرش بلقیس
اگر پیکی، چو جبریل امین شو
بیک دم زاسمان سوی زمین شو
فلک از عشق پر آوازه گردان
جهان از نامهٔ گل تازه گردان

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای هدهد زرّین پر عشق
تویی نامه برو نام آور عشق
هوش مصنوعی: ای هدهد زری، تو پیام‌آور عشق هستی. تو در این مسیر عشق، به عنوان نشانه‌ای از عشق واقعی شناخته می‌شوی.
ببر این نامه و عزم سبا کن
ولی افسر بنه منصب رها کن
هوش مصنوعی: این نامه را ببر و عزم سفر به سبا کن، اما از مقام و مقام‌خواهی دست بردار.
چه میگویم سلیمانی چو برخاست
اگر منصب کنی آید ترا راست
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چه باید بگویم وقتی سلیمان برمی‌خیزد، اما اگر به مقام و جایگاه دست یابی، او نیز به‌راحتی به سمت تو خواهد آمد.
سلیمانت طلب داشت از جهانی
که تو غایب شدی از وی زمانی
هوش مصنوعی: سلیمان، که نماد قدرت و حکمت است، از جهانی که تو در آن غایب شده‌ای، درخواست و خواسته‌ای دارد. به نوعی، به این معناست که او نیاز و آرزویی دارد که به خاطر غیبت تو از آن دنیا برآورده نشده است.
چو تو در پرده چندین جاه داری
چرا پیوسته سر در راه داری
هوش مصنوعی: چرا با وجود آنکه این همه مقام و موقعیت داری، همواره در تلاش برای جلب توجه و حضور هستی؟
تویی جبریل هم بر فرش ادریس
چرا پیکی کنی در عرش بلقیس
هوش مصنوعی: تو ای فرشته بزرگ، چرا بر زمین فرش ادریس می‌نشینی و پیام می‌فرستی به بلقیس در عرش؟
اگر پیکی، چو جبریل امین شو
بیک دم زاسمان سوی زمین شو
هوش مصنوعی: اگر پیامبری مانند جبرئیل باشی، در یک لحظه می‌توانی از آسمان به زمین بیایی.
فلک از عشق پر آوازه گردان
جهان از نامهٔ گل تازه گردان
هوش مصنوعی: آسمان را به عشق به صدا درآور و جهان را به تازگی و زیبایی گل زیبا کن.