گنجور

بخش ۴۵ - بازگردیدن بسر قصه

الا ای کبک کهسار معانی
چو آتش خورده آب زندگانی
بمانده در کنار خضر و الیاس
شده مشغول دُر سفتن بالماس
ترا چون چشمهٔ خضرست بر در
چه ماندی در عجایب چون سکندر
ز تاریکی، بسوی چشمه شو باز
ز چشمه، گوهر روشن برانداز
تو را این چشمه، کآبشخور از آنجاست
یقین دانم که این گوهر از آنجاست
تویی چون کبک در کان گهر تو
شده با تیغ دایم در کمر تو
چو اندر کوکب درّی سخن ساز
سخن گویی تو چون کبک دری باز
تو دایم همچو کبک نازنینی
که هر دم بر سر سنگی نشینی
چو کبکی میجهی از کان گوهر
ازین سرسنگ، بر سر سنگ دیگر
چو کبک از کوه، هر ساعت درایی
بقعر چشمهٔ گوهر برایی
اگر تو معنی سنگین ببینی
چو کبکی بر سر سنگی نشینی
کنی چون کبک، خون آلوده منقار
ز سنگ آتش برون آری بگفتار
کنی با سنگ چندانی ستیزه
که خصم تو شود آن سنگ ریزه

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای کبک کهسار معانی
چو آتش خورده آب زندگانی
هوش مصنوعی: ای کبک دامن‌دار کوهستان، معانی تو همچون آتش در وجودت، زندگی را به جریان می‌اندازد.
بمانده در کنار خضر و الیاس
شده مشغول دُر سفتن بالماس
هوش مصنوعی: در کنار خضر و الیاس، مشغول جمع‌آوری مروارید و جواهرات باارزش هستم.
ترا چون چشمهٔ خضرست بر در
چه ماندی در عجایب چون سکندر
هوش مصنوعی: تو مانند چشمهٔ خضر گرانقدر و ارزشمندی، پس چرا در قسمت‌های شگفت‌انگیز و حیرت‌انگیز زندگی مانند سکندر سرگردانی و درنگ می‌کنی؟
ز تاریکی، بسوی چشمه شو باز
ز چشمه، گوهر روشن برانداز
هوش مصنوعی: از تاریکی به سمت چشمه نور برو و از چشمه بهترین زیبایی‌ها را خارج کن.
تو را این چشمه، کآبشخور از آنجاست
یقین دانم که این گوهر از آنجاست
هوش مصنوعی: من یقین دارم که این چشمه، منبع آبش، از آنجا می‌باشد و تو نیز از آنجا آمده‌ای.
تویی چون کبک در کان گهر تو
شده با تیغ دایم در کمر تو
هوش مصنوعی: شما همانند کبکی هستید که در جویبار مروارید زندگی می‌کند، و همواره با چالش‌هایی که بر دوش دارید، دست و پنجه نرم می‌کنید.
چو اندر کوکب درّی سخن ساز
سخن گویی تو چون کبک دری باز
هوش مصنوعی: وقتی که درخشندگی و زیبایی یک ستاره را می‌بینی، سخنی را که می‌گویی مانند آواز دلنشین کبک دری است که در آن فضا می‌خواند.
تو دایم همچو کبک نازنینی
که هر دم بر سر سنگی نشینی
هوش مصنوعی: شما مثل کبک نازنینی هستی که همیشه بر روی یک سنگ نشسته‌ای.
چو کبکی میجهی از کان گوهر
ازین سرسنگ، بر سر سنگ دیگر
هوش مصنوعی: به مانند کبکی که از جایی که جواهرات وجود دارد پرواز می‌کند، تو نیز با آرامش و زیبایی از یک سنگ به سنگ دیگر می‌روی.
چو کبک از کوه، هر ساعت درایی
بقعر چشمهٔ گوهر برایی
هوش مصنوعی: مثل کبکی که از کوه پایین می‌آید، هر لحظه به عمق چشمه‌ای می‌رسی که پر از گوهر است.
اگر تو معنی سنگین ببینی
چو کبکی بر سر سنگی نشینی
هوش مصنوعی: اگر به چیزی با دیدگاهی عمیق و سنگین نگاه کنی، مانند کبکی خواهی بود که بر روی سنگی نشسته و مشغول تماشاست.
کنی چون کبک، خون آلوده منقار
ز سنگ آتش برون آری بگفتار
هوش مصنوعی: تو مانند کبکی می‌کنی، و با منقارت که به خون آغشته است، از سنگ آتش بیرون می‌آوری.
کنی با سنگ چندانی ستیزه
که خصم تو شود آن سنگ ریزه
هوش مصنوعی: چرا با سنگ‌ریزه‌ها درگیر می‌شوی، وقتی که می‌توانی با سنگ‌های بزرگ‌تر به مبارزه بپردازی؟

حاشیه ها

1388/05/04 18:08
رسته

بیت: 5
غلط: کابشجوراز
درست: کابشخور از
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.