گنجور

بخش ۳۹ - در صفت چنگ

یکی پیری که او در پشت خم داشت
رگ و پی جمله بیرون شکم داشت
بسان دختری در پیش مادر
شده چون مصلحان در زیر چادر
چو مادر دست در خنیاگری برد
ازان دختر بناخن دختری برد
بسر ناخن ز زیر نیم چادر
ده و دو پرده ظاهرکرد بر در
بلی کو خم گرفته چون گمان بود
بران پل بحر شعرتر روان بود
ولی بر بحر هرگز پل نبودست
مگر گویی پلی زان سوی رودست
که از هرجا که برگویی سرودی
بپل با تو برد بیرون برودی
چو آواز از رگ آزرده بنمود
ز یک پرده ده و دو پرده بنمود
ز پرده روی بیرون کرده بودی
ولی آواز او در پرده بودی
نجنبیدی برو یک رگ ز سستی
چو زخمش آمدی دیدی درستی
مر او را نام گنج باشگونه
که موی سر نبودش هیچگونه
چو موی سر نبودش هیچ بر جای
چگونه میکشید او موی در پای
کسی کان پیر را در بر گرفتی
خوشی آن پیر زاری درگرفتی
بزاری پیر را دل زنده میداشت
رگی با جان هر شنونده میداشت
اگرچه پشت خم داشت و کهن بود
ولیکن سخت پیری خوش سخن بود

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی پیری که او در پشت خم داشت
رگ و پی جمله بیرون شکم داشت
هوش مصنوعی: مردی سالخورده با کمر خمیده و ظاهری زشت، دارای رگ و پی‌های زیادی در بدنش بود.
بسان دختری در پیش مادر
شده چون مصلحان در زیر چادر
هوش مصنوعی: شبیه به دختری که در برابر مادرش قرار گرفته، مانند افرادی که در زیر چادر به اصلاح می‌پردازند.
چو مادر دست در خنیاگری برد
ازان دختر بناخن دختری برد
هوش مصنوعی: زمانی که مادر به سرودن و آواز خواندن مشغول شد، فرزندش نیز به تقلید از او به این کار روی آورد.
بسر ناخن ز زیر نیم چادر
ده و دو پرده ظاهرکرد بر در
هوش مصنوعی: دست خود را از زیر چادر بیرون بیار و دو پرده را کنار بزن تا نمایان شوی.
بلی کو خم گرفته چون گمان بود
بران پل بحر شعرتر روان بود
هوش مصنوعی: آری، مانند قوسی که خم شده است، گمان می‌کردند که بر روی پلی از افکار، شعر به راحتی جریان دارد.
ولی بر بحر هرگز پل نبودست
مگر گویی پلی زان سوی رودست
هوش مصنوعی: هیچ وقت بر روی دریا پلی وجود ندارد، مگر اینکه او را به نهر دیگری مرتبط کند.
که از هرجا که برگویی سرودی
بپل با تو برد بیرون برودی
هوش مصنوعی: هر جا که بخواهی، وقتی صدایی می‌زنی، انگار با تو همراه می‌شود و از تو خارج می‌شود.
چو آواز از رگ آزرده بنمود
ز یک پرده ده و دو پرده بنمود
هوش مصنوعی: وقتی که صدای آزاردهنده‌ای از رگ‌های درونی به گوش رسید، همه چیز از یک حالت ساده به دو حالت پیچیده تغییر کرد.
ز پرده روی بیرون کرده بودی
ولی آواز او در پرده بودی
هوش مصنوعی: تو به ظاهر خود را نشان داده‌ای، اما صدای تو هنوز در پس پرده مانده است.
نجنبیدی برو یک رگ ز سستی
چو زخمش آمدی دیدی درستی
هوش مصنوعی: اگر در برابر مشکلات و چالش‌ها بی‌تحرک بمانی و حرکتی نداشته باشی، زمانی که آسیب ببینی و به حقیقتِ موضوع پی‌ببری، دیگر کاری از دستت بر نخواهد آمد.
مر او را نام گنج باشگونه
که موی سر نبودش هیچگونه
هوش مصنوعی: او را به نام گنج می‌شناسند، مانند کسی که هیچ مویی در سر ندارد.
چو موی سر نبودش هیچ بر جای
چگونه میکشید او موی در پای
هوش مصنوعی: وقتی که دیگر هیچ مویی بر سر او باقی نمانده، چگونه می‌تواند موی پا را بلند کند؟
کسی کان پیر را در بر گرفتی
خوشی آن پیر زاری درگرفتی
هوش مصنوعی: چنانچه کسی آن پیر را در آغوش بگیرد، شادی آن پیر دلتنگی او را در بر خواهد گرفت.
بزاری پیر را دل زنده میداشت
رگی با جان هر شنونده میداشت
هوش مصنوعی: عشق و محبت در دل افراد، حتی در سنین بالا هم می‌تواند احساس زندگی و نشاط را زنده کند و ارتباط عاطفی عمیقی با هر کسی که آن را می‌شنود برقرار کند.
اگرچه پشت خم داشت و کهن بود
ولیکن سخت پیری خوش سخن بود
هوش مصنوعی: با وجود اینکه او سن و سالی داشت و پشتش کمی خمیده بود، اما هنوز هم فردی با کلامی دلنشین و با سخنانی شیرین بود.

حاشیه ها

1388/05/04 18:08
رسته

بیت: 10
غلط: رگی
درست: رگ

---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.