گنجور

بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدّیق

امام اهل دین سلطان اوّل
امیرالمؤمنین صدیق افضل
ولی عهد سپهر صدق صدّیق
خلافت را ولی او بود بتحقیق
چو یافت از فقر پیغمبر نسیمی
همه در باخت جز هیچ و گلیمی
نبود از معرفت پروای گفتش
ازینجا کن قیاس خورد و خفتش
شبانروزی خموشی پیشهٔ او
ورای هر دو کون اندیشهٔ او
خلافت را نخست او لایق آمد
که صدّیقست و صبحش صادق آمد
خلافت را اگر کس صبح دیدی
که بودی پیش او کاذب دمیدی
چودر عالم دمید آن صبح انوار
کواکب رنگ او گیرند هموار
چو اصحابش کواکب را مثالند
بنور صبح همرنگ از کمالند
ز نور او موحدّ شد مقرّب
که در صبحست همرنگی کوکب
ولی آن صبح صادق را بتحقیق
نمیداند کسی مانند صدّیق
بنور صبح صدّیقست لایق
که آنها کوکبند او صبح صادق
پس اینجا تو یقین دان کانکه هستند
بنور صبح صادق حق پرستند
نبی گفتست اگر ایمان صدّیق
بسنجد آنکه از ایمان بتحقیق
از ایمان خلایق بیش آید
پس آن بهتر که اوّل پیش آید
چو ابراهیم امّت را پدر بود
بصدیقیش قرآن جلوه گر بود
چو افضل آمد و دین را پدر شد
لقب صدّیق یافت و نامور شد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1393/05/15 18:08
طاها

شیعه و سنی با هم برابر و برادرند
در خسرونامه خویش، بعد از آنکه ضمن اشعاری به مدح و ثنای خلفای سه گانه می پردازد، هنگامی که به امام علی(ع) می رسد، چینین می سراید:
امام مطلق ارباب بینش * بدانش آفتاب آفرینش
چو اصل اهل بیت افتاد حیدر * بلی بایست شهر علم رادر
چو شهر علم دین پیغمبر آمد * اگر بابیست آن را حیدر آمد