گنجور

بخش ۴۶ - در اسرار قربت شیطان فرماید

حقیقت بشنو از اسرار او تو
چه اندیشی هم از کردار او تو
حقیقت بود او دانسته اسرار
که دائم دیده بُد اعیان اسرار
همه اشیاء بر او بود روشن
قدمگاهی بدش از هفت گلشن
همه در زیر فرمانش روان بود
چو آب اندر همه اشیا روان بود
کنون در فعل کلّی او روانست
ز اشیا دو رو مردود جهان است
ز وصل ابتدا دارد نشانی
کنون هر لحظهٔ اینجا بیانی
بزاری زار چون مینشنود کس
که او بیند یقین اللّه را بس
همی نالد خوشی اندر خرابات
سرش اینجاست یکسان در مناجات
ز وصل اوّلین چون شاد آمد
ز بود لعنتی آزاد آمد
که میداند یقین سّر خدا او
که خارج نیست اینجا از خدا او
یقین تحقیق میداند که رحمت
که رحمت از خداوندست و لعنت
شریعت کرد او را لعنت اینجا
که بهتر داند او از رحمت اینجا
چنان او عاشق است ازگفتن دوست
که پنداری که در کلّی همه اوست
چنان در عشق جانان در عتابست
ز ذوق عشق جانان در خطابست
خطابش در درون جان بماندست
از آن از بود خود حیران بماندست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حقیقت بشنو از اسرار او تو
چه اندیشی هم از کردار او تو
هوش مصنوعی: حقیقت را از رازهای خداوند بشنو و درباره اعمال او نباید ذهنیاتی داشته باشی.
حقیقت بود او دانسته اسرار
که دائم دیده بُد اعیان اسرار
هوش مصنوعی: او که حقیقت را می‌شناسد، به خوبی اسرار را درک کرده است، زیرا همیشه در حال تماشا و شناخت واقعیات بوده است.
همه اشیاء بر او بود روشن
قدمگاهی بدش از هفت گلشن
هوش مصنوعی: همه موجودات در پیش او روشن و واضح بودند، و جایگاه او از هفت باغ سرسبز و زیبا بهتر بود.
همه در زیر فرمانش روان بود
چو آب اندر همه اشیا روان بود
هوش مصنوعی: همه چیز تحت تاثیر و تسلط او در حرکت بود، مانند آبی که در تمام اجسام جاری است.
کنون در فعل کلّی او روانست
ز اشیا دو رو مردود جهان است
هوش مصنوعی: اکنون همه چیز تحت تأثیر عمل کلی اوست و چیزها به دو وجود متفاوت مردود شده‌اند.
ز وصل ابتدا دارد نشانی
کنون هر لحظهٔ اینجا بیانی
هوش مصنوعی: این شعر نشان می‌دهد که آغاز عشق یا وصال، نشانه‌هایی به همراه دارد و حالا هر لحظه در اینجا سخن و بیانی برای گفتن وجود دارد.
بزاری زار چون مینشنود کس
که او بیند یقین اللّه را بس
هوش مصنوعی: از شنیدن خبر غم‌انگیز و مشکلات دیگران، دل شخصی به شدت غمگین و پریشان می‌شود، زیرا او می‌داند که تنها راه درک حقیقت و یاری در این شرایط، از طریق ایمان به خداوند است.
همی نالد خوشی اندر خرابات
سرش اینجاست یکسان در مناجات
هوش مصنوعی: خوشی در میخانه شکایت می‌کند و می‌گوید که در اینجا، در حال مناجات و دعا، وضعیت من یکی است.
ز وصل اوّلین چون شاد آمد
ز بود لعنتی آزاد آمد
هوش مصنوعی: زمانی که از دیدار نخستینش خوشحال شدم، از وجود لعنتی این دنیا رهایی یافتم.
که میداند یقین سّر خدا او
که خارج نیست اینجا از خدا او
هوش مصنوعی: کسی که حقیقت خدا را می‌داند، می‌فهمد که خداوند در هر جا و هر مکان حضور دارد و هیچ چیز نمی‌تواند او را از خدا دور کند.
یقین تحقیق میداند که رحمت
که رحمت از خداوندست و لعنت
هوش مصنوعی: تحقیق و دانش به وضوح می‌دانند که رحمت الهی از طرف خداوند است و نفرین نیز به همین شکل است.
شریعت کرد او را لعنت اینجا
که بهتر داند او از رحمت اینجا
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که کسی که در مورد شریعت قضاوت می‌کند، ممکن است دچار لعنت شود، زیرا او از رحمتی که در اینجا وجود دارد، آگاهی بیشتری دارد. بنابراین، به نظر می‌رسد که درک و آگاهی از مسائل عمیق‌تر از سطح ظاهری بسیار مهم است.
چنان او عاشق است ازگفتن دوست
که پنداری که در کلّی همه اوست
هوش مصنوعی: او آن‌قدر عاشق است که وقتی از دوستش صحبت می‌کند، گویی که همه‌اش فقط به او تعلق دارد و در تمام وجودش فقط او را دارد.
چنان در عشق جانان در عتابست
ز ذوق عشق جانان در خطابست
هوش مصنوعی: عشق به محبوب به قدری شدید و تأثیرگذار است که حتی در زمان خشم و سرزنش او، لذت و شوق عشق همچنان وجود دارد.
خطابش در درون جان بماندست
از آن از بود خود حیران بماندست
هوش مصنوعی: سخنانش در عمق وجودش باقی مانده و از آنچه هست، سرگردان و در حیرت مانده است.