بخش ۴۳ - در روی گردانیدن از شیطان و فرمان ناکردن او فرماید
همه رسوائی عالم از او دان
بقول حق ازو رویت بگردان
مبر فرمان او و شاد دل باش
بکل فارغ ز نقش آب و گل باش
مبر فرمان او و زو تو بگریز
اگر مردی تو با شیطان بستیز
تو از سودای او غافل شدستی
از آن در دهر تو بیدل شدستی
ز شیطان هیچ نگشاید ترا کار
نبینی تو از او جز رنج و آزار
تمامت انبیا زو دور گشتند
از آن اینجا نهاد نور گشتند
تمامت انبیا او را بدیدند
از او یکبارگی از جان رمیدند
تو پیوستی خوشی با او بیاری
وگرنه اوفتی در عین خواری
چنین شیطان شناسی وندانی
که چونت رفت اینجا زندگانی
بهرزه زندگانی رفته بر باد
زمانی چون نکردستی تو آباد
چو شیطان ره نماید مر ترا او
کجا مانی تو اندر نام نیکو
همه بدنامی عالم از او دان
تو بد را بد شمر نیکو نکودان
همه بدنامی عالم از او است
از او اندر بدیها گفتگو است
ز بدنامی نیندیشی زمانی
که هر دم بر تو خوانم داستانی
همه شرکت حواس تست در راه
همه دیوان و غولانند بدخواه
همه طبعت حواس ناخوش تست
همه کِبرت بدوزخ آتش تست
ببین چندین هزاران سال کابلیس
نبودش کار جز تسبیح و تقدیس
همه طاعات او برهم نهادند
ز استغنای حق بر باد دادند
ز استغنا اگر فرمان درآید
همه امیّد معصومان سرآید
چو فردا پیش آن ایوان عالی
فرو کوبند کوس لایزالی
کجا ابلیس را باشد چه زهره
که پنهان دارد این عقل بخسره
چو او مسخ است اینجا رانده باشد
ترا نزدیک خود او خوانده باشد
چو او رانده است مر تو کرده نزدیک
چرا ماندی چنین در راه تاریک
چو او مردود حق شد ناگهانی
چرا تو همچو او حیران بمانی
مشو مانند او در عین لعنت
ز لعنت درگذر دریاب رحمت
چو رحمت هست از لعنت گذر کن
دل خود را ز ابلیست خبر کن
ترا ابلیست از راهت بیفکند
ندیدی تو که ناگاهت بیفکند
ترا ابلیس اینجا داوری کرد
ترا انداخت در اندوه و در درد
همه درد دل ازوی دان و خواری
از اویست جملهٔ اندوه خواری
زمانی خویش را بنموده اینجا
دلت ابلیس چون بربوده اینجا
چو نفس کافرت اندر نهاد است
که همراهی در اینجا اوفتاد است
تو همراه سگی سگ با تو همراه
از او دوری گزین استغفرالله
بگو لاحول نیز اندر شریعت
برد از دست وسواس طبیعت
براه انبیا رو تا توانی
که صورت ناگهان یابی تو فانی
بصورت ره مکن از خود فنا باش
بمعنی چون رسی ای دل خدا باش
بصورت ماندهٔ حیران دل و مست
اگر مرد رهی در نیست شو هست
ترا صورت کجا راهت نماید
کجا شیطان ترادر بر گشاید
ره مردانست جان در جان کن آگاه
وگرنه اوفتی اندر بن چاه
رو مردان طلب نی راه ابلیس
در این ره باش تو بی مکر و تلبیس
ره شیطان چه باشد دردی و خون
از این بسیار است از چه و چون
ره شیطان خیال اندر خیالست
همه عین وبال اندر وبالست
بخش ۴۲ - در عین حقیقت بودن و از آن بی خبر شدن فرماید: همه ملک جهان پیش تو هیچ استبخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید: حدیث خوش دمی شیطان نگوید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
همه رسوائی عالم از او دان
بقول حق ازو رویت بگردان
هوش مصنوعی: تمام ناهنجاریها و رسواییهای دنیا ناشی از اوست، پس به قول خداوند، از او روی برگردان.
مبر فرمان او و شاد دل باش
بکل فارغ ز نقش آب و گل باش
هوش مصنوعی: فرمان او را رها کن و با دل شاد زندگی کن، تمام نگرانیها و مشغولیتهای دنیایی را کنار بگذار.
مبر فرمان او و زو تو بگریز
اگر مردی تو با شیطان بستیز
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مردی باشی، از فرمان او دوری کن و از او فرار کن؛ به جای آن، با شیطان مبارزه کن.
تو از سودای او غافل شدستی
از آن در دهر تو بیدل شدستی
هوش مصنوعی: تو به خاطر عشق او غافل شدهای و در این دنیا از حس و حال خود بیخبر گشتهای.
ز شیطان هیچ نگشاید ترا کار
نبینی تو از او جز رنج و آزار
هوش مصنوعی: از شیطان هیچ خوبی به تو نخواهد رسید؛ تنها رنج و آزار از او خواهی دید.
تمامت انبیا زو دور گشتند
از آن اینجا نهاد نور گشتند
هوش مصنوعی: تمام پیامبران از این مکان دور شدند و نور اینجا برقرار شد.
تمامت انبیا او را بدیدند
از او یکبارگی از جان رمیدند
هوش مصنوعی: تمام پیامبران او را یک بار به طور کامل مشاهده کردند و از شدت حیرت و شگفتی جانشان از بدن جدا شد.
تو پیوستی خوشی با او بیاری
وگرنه اوفتی در عین خواری
هوش مصنوعی: اگر با او دوستی کنی و خوش باشی، زندگیات بهتر خواهد بود وگرنه به ذلت و ناامیدی دچار میشوی.
چنین شیطان شناسی وندانی
که چونت رفت اینجا زندگانی
هوش مصنوعی: شکل و شمایل شیطان را بشناس و بدان که زندگانیات در اینجا تا چه اندازه ممکن است تحت تأثیر او قرار گیرد.
بهرزه زندگانی رفته بر باد
زمانی چون نکردستی تو آباد
هوش مصنوعی: زندگی پراکنده و بیحاصل به هدر رفته است، زیرا تو هیچ تلاشی برای ساختن و پیشرفت نکردی.
چو شیطان ره نماید مر ترا او
کجا مانی تو اندر نام نیکو
هوش مصنوعی: وقتی شیطان تو را به راهی هدایت کند، تو در نام نیکو کجا باقی خواهی ماند؟
همه بدنامی عالم از او دان
تو بد را بد شمر نیکو نکودان
هوش مصنوعی: بدنامیها و ناپسندیهای جهان به او نسبت داده شده است، بنابراین تو باید بدیها را بد بشماری و خوبیها را نیکو بشناسی.
همه بدنامی عالم از او است
از او اندر بدیها گفتگو است
هوش مصنوعی: تمام بدنامیها و ناهنجاریهای دنیا به او برمیگردد و هر سخن دربارهی بدیها به او ارتباط دارد.
ز بدنامی نیندیشی زمانی
که هر دم بر تو خوانم داستانی
هوش مصنوعی: وقتی که هر لحظه برایت داستانی از بدنامی میگویم، چرا باید به آن فکر کنی؟
همه شرکت حواس تست در راه
همه دیوان و غولانند بدخواه
هوش مصنوعی: تمام توجه و همکاریها در مسیر مشکلات و موانع هستند که به دنبال آسیب رساندن به دیگراناند.
همه طبعت حواس ناخوش تست
همه کِبرت بدوزخ آتش تست
هوش مصنوعی: تمام ویژگیهای طبیعی تو ناپسند است و تمام غرور و خودبزرگبینیات به آتش جهنم مربوط میشود.
ببین چندین هزاران سال کابلیس
نبودش کار جز تسبیح و تقدیس
هوش مصنوعی: ببین که هزاران سال کابلیس (شیطان) تنها به ذکر و تعریف خداوند مشغول بوده است و کاری جز عبادت نداشته است.
همه طاعات او برهم نهادند
ز استغنای حق بر باد دادند
هوش مصنوعی: همهٔ عبادتها و کارهای نیک که انجام دادند، به خاطر بینیازی خداوند از آنها بیفایده و بیاثر شد.
ز استغنا اگر فرمان درآید
همه امیّد معصومان سرآید
هوش مصنوعی: اگر شخصی از نیازها و وابستگیها آزاد باشد، در این صورت امید و آرزوهای پاک و معصوم به واقعیت میپیوندد.
چو فردا پیش آن ایوان عالی
فرو کوبند کوس لایزالی
هوش مصنوعی: وقتی فردا در برابر آن ایوان بلند صدای بینهایت به گوش خواهد رسید.
کجا ابلیس را باشد چه زهره
که پنهان دارد این عقل بخسره
هوش مصنوعی: کجا ابلیس جرات دارد که عقل را در دل بپوشاند؟
چو او مسخ است اینجا رانده باشد
ترا نزدیک خود او خوانده باشد
هوش مصنوعی: وقتی او به یک موجود غیرعادی تبدیل شده، تو را از خود دور کرده است، اما همچنان تو را به نزدیکی خود فرامیخواند.
چو او رانده است مر تو کرده نزدیک
چرا ماندی چنین در راه تاریک
هوش مصنوعی: وقتی او تو را از خود دور کرده است، چرا هنوز در این مسیر تاریک ماندهای؟
چو او مردود حق شد ناگهانی
چرا تو همچو او حیران بمانی
هوش مصنوعی: وقتی او به ناگهان از نظر حق مطرود شد، چرا تو مانند او در سردرگمی باقی میمانی؟
مشو مانند او در عین لعنت
ز لعنت درگذر دریاب رحمت
هوش مصنوعی: سعی کن مانند او نباشی و به خاطر بیاحترامیها و بدیها گذشته را فراموش کنی و به رحمت و خوبیها توجه داشته باش.
چو رحمت هست از لعنت گذر کن
دل خود را ز ابلیست خبر کن
هوش مصنوعی: اگر رحمت و نعمت وجود دارد، از نفرین و بدیها بگذر؛ دل خود را از خبرهای شیطانی خالی کن.
ترا ابلیست از راهت بیفکند
ندیدی تو که ناگاهت بیفکند
هوش مصنوعی: تو که نمیدانی، ابلیس تو را از مسیر درست دور کرده و به ناگاه تو را به بیراهه انداخته است.
ترا ابلیس اینجا داوری کرد
ترا انداخت در اندوه و در درد
هوش مصنوعی: ابلیس در اینجا به قضاوت تو پرداخته و تو را به اندوه و درد مبتلا کرده است.
همه درد دل ازوی دان و خواری
از اویست جملهٔ اندوه خواری
هوش مصنوعی: هر نوع غم و اندوهی که دارید، منبع آن از اوست و همهٔ ناخوشیها به او مربوط میشود.
زمانی خویش را بنموده اینجا
دلت ابلیس چون بربوده اینجا
هوش مصنوعی: در اینجا، شخصی خود را در موقعیتی میبیند که به شیطانی دچار شده و احساس میکند که شخصیت واقعیاش تحت تاثیر و آسیب قرار گرفته است. به عبارت دیگر، او در این مکان تجربهای منفی و مغشوش دارد که باعث شده تا به دور از خود واقعیاش احساس کند.
چو نفس کافرت اندر نهاد است
که همراهی در اینجا اوفتاد است
هوش مصنوعی: زمانی که نفسی ناپسند در درون انسان وجود داشته باشد، باعث میشود که او در مسیر همراهی و دوستی به مشکل بربخورد و نتواند به خوبی ارتباط برقرار کند.
تو همراه سگی سگ با تو همراه
از او دوری گزین استغفرالله
هوش مصنوعی: اگر با دوستی بد رفتار کنی، او هم از تو دور میشود و بهترین راه دوری از این وضعیت، دوری از آن دوست است.
بگو لاحول نیز اندر شریعت
برد از دست وسواس طبیعت
هوش مصنوعی: بگو بینیازی از مشکلات و دغدغههای طبیعی، در دین و قوانین شرعی میتواند به ما کمک کند تا از وسواسهای فکری رهایی یابیم.
براه انبیا رو تا توانی
که صورت ناگهان یابی تو فانی
هوش مصنوعی: تا میتوانی در مسیر پیامبران قدم بگذار، تا اینکه ناگهان به حقیقتی عمیق و فناپذیری برسی.
بصورت ره مکن از خود فنا باش
بمعنی چون رسی ای دل خدا باش
هوش مصنوعی: به خودت فکر نکن و از خودت کنار برو. وقتی به مقصد رسیدی، فقط خدا را در نظر داشته باش.
بصورت ماندهٔ حیران دل و مست
اگر مرد رهی در نیست شو هست
هوش مصنوعی: اگر کسی در مسیر زندگی سرگردان و دچار سردرگمی باشد، باید به خود بباوراند که برای دستیابی به وجود واقعی و معنای زندگی، باید از حالت بیخبری خارج شده و به دنبال حقیقت برود.
ترا صورت کجا راهت نماید
کجا شیطان ترادر بر گشاید
هوش مصنوعی: چهره تو کجا میتواند راه را به تو نشان دهد و شیطان چگونه میتواند تو را به ورطه خطر بکشاند؟
ره مردانست جان در جان کن آگاه
وگرنه اوفتی اندر بن چاه
هوش مصنوعی: راه و روش مردان واقعی این است که به درک عمیق و آگاهی دست یابند؛ در غیر این صورت، ممکن است در مسیر زندگی به دردسر بیفتند و در چاهی بیفتند.
رو مردان طلب نی راه ابلیس
در این ره باش تو بی مکر و تلبیس
هوش مصنوعی: ای مردان بزرگ، در این مسیر فریب و نیرنگ را کنار بگذارید و با صداقت و بیپرده وارد شوید.
ره شیطان چه باشد دردی و خون
از این بسیار است از چه و چون
هوش مصنوعی: راه شیطان چه فایدهای دارد وقتی که درد و خونریزی بسیار است؟ این مسئله چه دلیلی دارد و چگونه میتواند توجیه شود؟
ره شیطان خیال اندر خیالست
همه عین وبال اندر وبالست
هوش مصنوعی: راههای فریب و وسوسه مانند زنجیرهای از مشکلات و دردسرها هستند که یکی پس از دیگری به وجود میآیند.