گنجور

بخش ۳۳ - در بلا و غصّه این جهان فرماید

در این دنیا همه عین غرور است
در اینجا قبض و بسط و ظلم و نورست
در این دنیا همه زهر است و خواری
در آنجا جان جان گر پایداری
در این دنیا چه خواهی کرد آخر
وز اینجاگه چه خواهی برد آخر
در این محنت سرا وجای ماتم
نماند جمله فرزندان آدم
گلاب و مشک عالم اشک و خونست
خوشی جُستن ز اشک و خون جنونست
درین غرقاب غم در عین دریا
وجود جمله ذرّاتست شیدا
در این گرداب غم در عین کشتی
ترا چه غم که آب از سرگذشتی
در این گرداب درماندی بزاری
که خواهی گشت غرق و ره نداری
که تا بیرون روی اندر کناری
همه مستند و تو مدهوش یاری
در این دریا بسی کشتی که غرقست
کزو مر سیل و باد و آب و برقست
گرفته ظلمت است و عین طوفان
به یک لحظه شود این خانه ویران
چو کشتی دررباید باد اینجا
کجا ماند دلی آباد اینجا
در این دنیا تو دریائی و کشتی
که یک لحظه بجائی درگذشتی
چنان حیران شدی در عین دریا
که خواهی گشت ناگاهی تو شیدا
چنان در عین دریا غرقه مانی
که راهی باز در موضع ندانی
در این بحر فنا و عین دریا
بگو تا چند مانی خوار و رسوا
فلک گردان ز بالا و نشیبست
نهنگ جانستان هم با نهیبست
یکی را کاندر این دریا خوش آمد
چو قُقنُس جای او درآتش آمد
از اینسان هر مثل کاید پدیدار
دل و جانست مر او را خریدار
کنون بابا مَثَلها بیشمار است
وجودم این زمان کل بیشمارست
شدم رسته ز خوف عین دریا
بخواهم رفت من در عین یکتا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در این دنیا همه عین غرور است
در اینجا قبض و بسط و ظلم و نورست
هوش مصنوعی: در این دنیا همه چیز به نوعی پر از خودخواهی و تکبر است. در اینجا، تضادها و ناملایمات وجود دارد و همزمان، زیبایی و نور هم خود را نشان می‌دهند.
در این دنیا همه زهر است و خواری
در آنجا جان جان گر پایداری
هوش مصنوعی: در این دنیا همه چیز تلخ و ناگوار است؛ اما در آنجا، اگر انسان صبر و استقامت داشته باشد، می‌تواند روح و جانش را حفظ کند.
در این دنیا چه خواهی کرد آخر
وز اینجاگه چه خواهی برد آخر
هوش مصنوعی: در این دنیا چه کارهایی انجام خواهی داد و در نهایت از این مکان چه چیزی برای خود به جا خواهی گذاشت؟
در این محنت سرا وجای ماتم
نماند جمله فرزندان آدم
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از مشکلات و اندوه، دیگر جایی برای سوگواری و غم برای تمامی فرزندان آدم باقی نمانده است.
گلاب و مشک عالم اشک و خونست
خوشی جُستن ز اشک و خون جنونست
هوش مصنوعی: عطر گلاب و مشک در جهان از اشک و خون ناشی می‌شود. جستجوی خوشی در میان این اشک و خون، کار دیوانگان است.
درین غرقاب غم در عین دریا
وجود جمله ذرّاتست شیدا
هوش مصنوعی: در این دریای عمیق غم، تمام ذرات وجود در حال تلاطم و شیدایی هستند.
در این گرداب غم در عین کشتی
ترا چه غم که آب از سرگذشتی
هوش مصنوعی: در این دریای مشکلات و غم، اگر تو در کشتی نشسته‌ای، نگران نباش که آب به بالای سر تو رسید، زیرا تو این سختی‌ها را پشت سر گذاشته‌ای.
در این گرداب درماندی بزاری
که خواهی گشت غرق و ره نداری
هوش مصنوعی: در این وضعیت سخت و دشوار، اگر درنگ کنی و عمل نکنی، غرق خواهی شد و راهی برای نجات نخواهی داشت.
که تا بیرون روی اندر کناری
همه مستند و تو مدهوش یاری
هوش مصنوعی: تا زمانی که به بیرون می‌روی و در کنار عده‌ای از دوستانت هستی، همه غرق در شادی و سرمستی‌اند، اما تو در عالم خواب و بی‌خبر از آن‌ها هستی.
در این دریا بسی کشتی که غرقست
کزو مر سیل و باد و آب و برقست
هوش مصنوعی: در این دریا کشتی های زیادی وجود دارد که به خاطر طوفان، سیل، باد و برق در حال غرق شدن هستند.
گرفته ظلمت است و عین طوفان
به یک لحظه شود این خانه ویران
هوش مصنوعی: در لحظه‌ای کوتاه، در میان تاریکی و آشفتگی، این خانه می‌تواند به کلی نابود شود.
چو کشتی دررباید باد اینجا
کجا ماند دلی آباد اینجا
هوش مصنوعی: وقتی که باد کشتی را به حرکت درمی‌آورد، دیگر دل آرامی در اینجا نمی‌ماند.
در این دنیا تو دریائی و کشتی
که یک لحظه بجائی درگذشتی
هوش مصنوعی: در این دنیا تو مانند دریایی هستی و زندگی‌ات به منزله کشتی‌ای است که هر لحظه ممکن است به سوی مقصدی برود.
چنان حیران شدی در عین دریا
که خواهی گشت ناگاهی تو شیدا
هوش مصنوعی: چنان غرق در تفکر و تعمق در عمق دریا شده‌ای که ناگهان ممکن است به سمت عشقی عمیق و بی‌خبر از خودت کشیده شوی.
چنان در عین دریا غرقه مانی
که راهی باز در موضع ندانی
هوش مصنوعی: چنان غرق در دل دریا هستی که حتی نمی‌توانی راهی برای خروج پیدا کنی.
در این بحر فنا و عین دریا
بگو تا چند مانی خوار و رسوا
هوش مصنوعی: در این دنیای زودگذر و پر از چالش‌ها، بگو تا چه زمانی می‌خواهی بی‌ارزش و مفتخر به زندگی ادامه دهی؟
فلک گردان ز بالا و نشیبست
نهنگ جانستان هم با نهیبست
هوش مصنوعی: آسمان در حال گردش است و در این رفت و آمد، نکته‌ای که مهم است این است که زندگی انسان نیز مانند نهنگی در دریا با تلاطم و فشارهای مختلف همراه است.
یکی را کاندر این دریا خوش آمد
چو قُقنُس جای او درآتش آمد
هوش مصنوعی: شخصی در این دریا به خوبی و راحتی زندگی می‌کند، مانند ققنوس که جای او در آتش است.
از اینسان هر مثل کاید پدیدار
دل و جانست مر او را خریدار
هوش مصنوعی: هر نمونه‌ای که از این طریق به وجود می‌آید، دل و جان را نمایان می‌سازد و کسی که قدرت خرید آن را دارد، به دنبال آن می‌رود.
کنون بابا مَثَلها بیشمار است
وجودم این زمان کل بیشمارست
هوش مصنوعی: الان پدر، مثال‌ها بسیارند و وجود من در این لحظه به اندازه زیادی پر از تنوع و گوناگونی است.
شدم رسته ز خوف عین دریا
بخواهم رفت من در عین یکتا
هوش مصنوعی: از ترس رهایی یافتم، می‌خواهم مانند دریا به سادگی و آزادی بروم، در عین حال که در یکتایی خویش باقی‌ام.