گنجور

بخش ۴۶ - جواب دادن شیخ کبیر مر شیخ جنید (قس) را

جوابش داد شیخ جمله عشاق
که همچون او نه بینی گرد آفاق
وجود او کجا در دهر باشد
که مثل ذات او دیگر نباشد
چو این دیگر نیاید در جهان باز
که این نامی است در عالم سرافراز
من او را دانم اینجا کس نداند
نمود اوبجز من کس نداند
من اورا دانم اینجا سرّ بیچون
که بنموده است رخ در بیچه و چون
کمال وصل دارد در دل و جان
حقیقت جان او بوده است جانان
نمود بود خود را مینماید
در عشاق اینجا میگشاید
در عشاق او خواهد گشودن
وصال عشق او خواهد نمودن
بگفت وهم بگوید او بسی راز
درآخر او بود در عشق سرباز
ورا اینجا جمال دوست پیدا
چنان کاینجا جلال اوست پیدا
حقیقت آمده است او بر سردار
که مستان را کند از خواب بیدار
جنید راهبر می پیر را هم
معایینه یقین دیدار شاهم
نهانی در همه آفاق مشهور
منم امروز و ذاتم سر منصور
سفرها کردهام با او بسی من
ازو اسرار دیدم جمله روشن
بسی اسرار ازو دیدستم اینجا
وصال او خریدستم من اینجا
من از وی دیدهام کل پایداری
که او بوده است اینجا پایداری
اگر من قصهها گویم ازو باز
سخن بسیار باشد ای سرافراز
حقیقت دان تو مر منصور واصل
در او مقصودها کلی بحاصل
همه مقصود خود دیده است اینجا
یقین معبود خود دیده است اینجا
همه مقصود او بود اینکه امروز
کند مر یادگاری این دل افروز
درین گفتار میبینم کنونش
خدا دانم خدا را رهنمونش
خدا دانم خدائی صورت او را
یقین اویست میبین صورت او را
جنیدا این زمان تو پیر راهی
بمعنی برتر از مائی و ماهی
منت گفتم رموزی تا بدانی
کنون تو صاحب شرع و بیانی
اگر خواهی قصاص شرع ران تو
که میخواهی چنین شاه جهان تو
مرا از پیش گفت او راز خود باز
مرا بنمود او انجام وآغاز
ریاضت یافته این شرع دیده
حقیقت اصل نیز و فرع دیده
وصول شرع دیده در نهانی
ولی میخواهد او صاحبقرانی
چه شبها اندرین بحر شریعت
بکرده نوش این رمز حقیقت
بچشم خویش دیدم سوی دریا
که یک شب در یقین این شاه بینا
بهندستان من و او یار بودیم
من و او صاحب اسرار بودیم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوابش داد شیخ جمله عشاق
که همچون او نه بینی گرد آفاق
هوش مصنوعی: شیخ به همه عاشقان پاسخ داد که کسی را در جهان مانند او نمی‌توان یافت.
وجود او کجا در دهر باشد
که مثل ذات او دیگر نباشد
هوش مصنوعی: وجود او در دنیا کجا پیدا می‌شود، که مانند ذات او، وجود دیگری باشد؟
چو این دیگر نیاید در جهان باز
که این نامی است در عالم سرافراز
هوش مصنوعی: وقتی دیگر چنین چیزی در دنیا وجود نخواهد داشت، زیرا این یک نامی است که در جهان، جایگاه والایی دارد.
من او را دانم اینجا کس نداند
نمود اوبجز من کس نداند
هوش مصنوعی: من او را می‌شناسم و هیچ‌کس دیگری در اینجا او را نمی‌شناسد، جز من که از او باخبرم.
من اورا دانم اینجا سرّ بیچون
که بنموده است رخ در بیچه و چون
هوش مصنوعی: من می‌دانم او در اینجا راز عجیبی دارد؛ زیرا چهره‌اش در این آینه به وضوح نمایان شده است.
کمال وصل دارد در دل و جان
حقیقت جان او بوده است جانان
هوش مصنوعی: کمال نزدیکی و وصل در دل و جان وجود دارد و حقیقت این است که جان محبوب او همان جانان است.
نمود بود خود را مینماید
در عشاق اینجا میگشاید
هوش مصنوعی: عشق و محبت در دل عاشقان به وضوح نشان داده می‌شود و در اینجا به اوج خود می‌رسد.
در عشاق او خواهد گشودن
وصال عشق او خواهد نمودن
هوش مصنوعی: در عشق او، افراد عاشق به وصال و پیوند خواهند رسید.
بگفت وهم بگوید او بسی راز
درآخر او بود در عشق سرباز
هوش مصنوعی: او به خاطر خیال و توهم، رازهای زیادی را بیان می‌کند، اما در نهایت، عشق او را به سرباز وفادار تبدیل می‌کند.
ورا اینجا جمال دوست پیدا
چنان کاینجا جلال اوست پیدا
هوش مصنوعی: این جا زیبایی معشوق به وضوح نمایان است، به گونه‌ای که جلال و عظمت او نیز در این مکان مشهود است.
حقیقت آمده است او بر سردار
که مستان را کند از خواب بیدار
هوش مصنوعی: حقیقت به سراغ کسی آمده که قدرت و رهبری دارد تا نوشیدگان مست را از خواب غفلت بیدار کند.
جنید راهبر می پیر را هم
معایینه یقین دیدار شاهم
هوش مصنوعی: جنید به عنوان یک راهنما، به دیدار شاه همت گماشته و یقین دارد که باید او را معاینه کند.
نهانی در همه آفاق مشهور
منم امروز و ذاتم سر منصور
هوش مصنوعی: من هم اکنون در سراسر جهان معروف هستم و ذات و وجود من به منصور تعلق دارد.
سفرها کردهام با او بسی من
ازو اسرار دیدم جمله روشن
هوش مصنوعی: مدت‌های زیادی را با او سفر کرده‌ام و از او رازهایی را دیده‌ام که به‌طور کامل و واضح مشخص هستند.
بسی اسرار ازو دیدستم اینجا
وصال او خریدستم من اینجا
هوش مصنوعی: من در اینجا رازهای زیادی از او دیدم و به همین خاطر موفق شدم به وصال او دست یابم.
من از وی دیدهام کل پایداری
که او بوده است اینجا پایداری
هوش مصنوعی: من از او چیزی را مشاهده کرده‌ام که نشان‌دهنده‌ی ثبات و استقامت او در این جاست.
اگر من قصهها گویم ازو باز
سخن بسیار باشد ای سرافراز
هوش مصنوعی: اگر من از او داستان‌ها بگویم، حرف‌های زیادی برای گفتن خواهد بود، ای بزرگوار.
حقیقت دان تو مر منصور واصل
در او مقصودها کلی بحاصل
هوش مصنوعی: حقیقت را بشناس و در درک آن به مسیری که منصور واصل رفته توجه کن، که او به هدف‌های بزرگ و کلی دست یافته است.
همه مقصود خود دیده است اینجا
یقین معبود خود دیده است اینجا
هوش مصنوعی: همه اهداف و آرزوهای خود را در اینجا مشاهده کرده است، بدون شک معبود و معشوق خود را نیز در اینجا دیده است.
همه مقصود او بود اینکه امروز
کند مر یادگاری این دل افروز
هوش مصنوعی: هدف او از این کار، امروز برندگی و یادگاری از این دلشاد و دل‌افروز است.
درین گفتار میبینم کنونش
خدا دانم خدا را رهنمونش
هوش مصنوعی: در این سخن می‌بینم که اکنون خدا را می‌شناسم و او را راهنمایی می‌کنم.
خدا دانم خدائی صورت او را
یقین اویست میبین صورت او را
هوش مصنوعی: خدا را می‌شناسم و می‌دانم که او را فقط به شکل ظاهری نمی‌توان دید. یقیناً او را می‌توان در نشانه‌ها و آثارش مشاهده کرد.
جنیدا این زمان تو پیر راهی
بمعنی برتر از مائی و ماهی
هوش مصنوعی: جنید در این بیت به حالتی اشاره دارد که او به عنوان یک روحانی و راهنما، از دیگران بالاتر و برتر است و به نوعی به مقام و منزلت خود در مسیر عرفان و spirituality اشاره می‌کند. او به کسانی که در این مسیر هستند یادآوری می‌کند که او تجربه و آگاهی بیشتری دارد.
منت گفتم رموزی تا بدانی
کنون تو صاحب شرع و بیانی
هوش مصنوعی: من نشانه‌هایی را به تو گفتم تا بدانی، حالا تو صاحب علم و بیان هستی.
اگر خواهی قصاص شرع ران تو
که میخواهی چنین شاه جهان تو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی قانون الهی اجرا شود، تو باید بخواهی که در زندگی‌ات مانند پادشاهی رفتار کنی.
مرا از پیش گفت او راز خود باز
مرا بنمود او انجام وآغاز
هوش مصنوعی: او پیش از این به من از رازهای خود گفت و حالا به من نشان داد که آن رازها چه شروع و چه پایانی دارند.
ریاضت یافته این شرع دیده
حقیقت اصل نیز و فرع دیده
هوش مصنوعی: کسی که تلاش و تمرین زیادی کرده، به خوبی اصول و مبانی دین را درک کرده و همچنین جزئیات آن را نیز دیده و شناخته است.
وصول شرع دیده در نهانی
ولی میخواهد او صاحبقرانی
هوش مصنوعی: رسیدن به حقیقت و قوانین الهی در باطن و نهان است، اما او در دل خود آرزوی سلطنت و قدرت دارد.
چه شبها اندرین بحر شریعت
بکرده نوش این رمز حقیقت
هوش مصنوعی: در شب‌های بسیاری در دنیای معنوی، به این اصول و قوانین مذهبی پرداخته‌ام و از آنها به عنوان پند و حقیقتی ناب بهره‌برداری کرده‌ام.
بچشم خویش دیدم سوی دریا
که یک شب در یقین این شاه بینا
هوش مصنوعی: من با چشمان خودم دیدم که به سمت دریا رفتم و یک شب به طور یقین این شاه را که بینا بود، مشاهده کردم.
بهندستان من و او یار بودیم
من و او صاحب اسرار بودیم
هوش مصنوعی: در سرزمین هند، من و او دوست بودیم و با هم رازها را می‌دانستیم.