گنجور

(۷) حکایت دیوانه که اشک می‬ریخت

یکی دیوانه می‌ریخت اشکِ بسیار
یکی گفتش چرا گرئی چنین زار
بگویم، گفت ازانم خون فشانی
که تا دل سوزدش بر من زمانی
یکی گفتش که او را دل نباشد
کسی کین گوید او عاقل نباشد
جوابش داد آن دیوانه پیشه
که او دارد همه دلها همیشه
همه دلها که او دارد شگرفست
چه گونه دل ندارد این چه حرفست
همه چیزی که اینجا هست از آنجاست
بدو نیک و بلند و پست از آنجاست
پس این دلهای ما ز آنجا بوَد نیز
دل تنها نمی‌گویم همه چیز
ترا گر خَیر و شرّ آید دوایت
از آنجا می‌توان کردن روایت
ببین تا خاک جبریل از چه خون کرد
که قوم سامری را سرنگون کرد
ولی چون باد ازو در مریم آمد
ز روح الله حیات عالم آمد
بدان اینجا که خیر و شر از آنجاست
اگر نفعست از آنجا ضر از آنجاست
تو زان رو بیخبر از قدس پاکی
که اندر تنگنای آب و خاکی
اگر تو زین خراب آزاد گردی
چو گنجی در خراب آباد گردی
هم اینجا گرچه زین دل خسته باشی
بدل باری بحق پیوسته باشی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی دیوانه می‌ریخت اشکِ بسیار
یکی گفتش چرا گرئی چنین زار
هوش مصنوعی: یک نفر دیوانه خیلی گریه می‌کرد. کسی از او پرسید چرا این‌قدر زار و پریشان شده‌ای؟
بگویم، گفت ازانم خون فشانی
که تا دل سوزدش بر من زمانی
هوش مصنوعی: بگویم که چون دلش به خاطر من می‌سوزد، خون گریه می‌کند و این نشان از عمق علاقه‌اش دارد.
یکی گفتش که او را دل نباشد
کسی کین گوید او عاقل نباشد
هوش مصنوعی: کسی گفت که اگر دل تو را نرنجاند، پس نشان می‌دهد که تو آدم عاقلی نیستی.
جوابش داد آن دیوانه پیشه
که او دارد همه دلها همیشه
هوش مصنوعی: جواب او را آن فرد دیوانه داد که همیشه دل‌ها را به خود جذب می‌کند.
همه دلها که او دارد شگرفست
چه گونه دل ندارد این چه حرفست
هوش مصنوعی: همه دل‌هایی که او دارد، بسیار شگفت‌انگیز است. چگونه ممکن است که هیچ دلی نداشته باشد؟ این چه حرفی است؟
همه چیزی که اینجا هست از آنجاست
بدو نیک و بلند و پست از آنجاست
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که در اینجا وجود دارند، از جایی دیگر آمده‌اند؛ خوب و بد، بزرگ و کوچک، همه از آنجا نمودیافته‌اند.
پس این دلهای ما ز آنجا بوَد نیز
دل تنها نمی‌گویم همه چیز
هوش مصنوعی: دل‌های ما از جایی دیگر برمی‌خیزند و به همین خاطر، نمی‌توانم تنها دل را بگویم؛ بلکه همه چیز را شامل می‌شود.
ترا گر خَیر و شرّ آید دوایت
از آنجا می‌توان کردن روایت
هوش مصنوعی: اگر برای تو خیر و شر اتفاق بیفتد، از همان مکان می‌توان داستان‌ها و روایت‌ها را بیان کرد.
ببین تا خاک جبریل از چه خون کرد
که قوم سامری را سرنگون کرد
هوش مصنوعی: ببین که چطور خاکی که جبرئیل بر آن نازل شده، باعث شد تا قوم سامری شکست بخورند و از عرش به فرش بیفتند.
ولی چون باد ازو در مریم آمد
ز روح الله حیات عالم آمد
هوش مصنوعی: اما وقتی که باد روح خدا بر مریم وزید، حیات و زندگی در عالم پدید آمد.
بدان اینجا که خیر و شر از آنجاست
اگر نفعست از آنجا ضر از آنجاست
هوش مصنوعی: بدان که اینجا، خیر و شر به هم وابسته‌اند؛ اگر چیزی سودمند باشد، ممکن است در همان مکان ضرر هم وجود داشته باشد.
تو زان رو بیخبر از قدس پاکی
که اندر تنگنای آب و خاکی
هوش مصنوعی: تو به همین دلیل از مکان مقدس و پاکی بی‌خبری که در محدودیت‌های آب و خاک زندگی می‌کنی.
اگر تو زین خراب آزاد گردی
چو گنجی در خراب آباد گردی
هوش مصنوعی: اگر از این ویرانی رهایی یابی، همچون گنجی در دل این ویرانه گرانقدر می‌شوی.
هم اینجا گرچه زین دل خسته باشی
بدل باری بحق پیوسته باشی
هوش مصنوعی: حتی اگر در اینجا از دل خسته‌ای، همیشه به حقیقت متصل باش.