گنجور

(۳) حکایت دیوانه به شهر مصر

بشهر مصر در شوریدهٔ‌ای بود
که در عین الیقینش دیده‌ای بود
چنین گفت او که هر شوریدهٔ راه
که میرد از غم معشوق ناگاه
عجب نیست آن، عجب اینست کین سوز
گذارد عاشقی در زندگی روز
اگر عاشق بماند زنده روزی
بوَد چون شمع در اشکی و سوزی
نگیرد کار عاشق روشنائی
مگر چون شمع سوزد در جدائی
چوسوز عاشق از صد شمع بیشست
چو شمعش روشنی از شمع خویشست
اگر معشوق یابد عاشق زار
روان گردد بسر مانند پرگار

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشهر مصر در شوریدهٔ‌ای بود
که در عین الیقینش دیده‌ای بود
هوش مصنوعی: در شهر مصر، فردی شگفت‌زده و سرگشته بود که با وجود یقین و آگاهی‌اش، چیزی را مشاهده کرده بود.
چنین گفت او که هر شوریدهٔ راه
که میرد از غم معشوق ناگاه
هوش مصنوعی: او می‌گوید هر شخصی که در مسیر عشق دچار شوری و بی‌قراری شده و ناگهان از غم معشوقش می‌میرد.
عجب نیست آن، عجب اینست کین سوز
گذارد عاشقی در زندگی روز
هوش مصنوعی: جالب نیست که انسان دچار احساسی عمیق و سوز در عشق شود؛ بلکه شگفتی در این است که این احساس و سوز به زندگی روزمره او راه پیدا کند.
اگر عاشق بماند زنده روزی
بوَد چون شمع در اشکی و سوزی
هوش مصنوعی: اگر کسی در عشق باقی بماند، روزی مانند شمعی خواهد بود که در اشک می‌سوزد و دچار درد و رنج می‌شود.
نگیرد کار عاشق روشنائی
مگر چون شمع سوزد در جدائی
هوش مصنوعی: عاشق تنها زمانی نور و روشنایی را احساس می‌کند که مانند شمعی در آتش جدایی بسوزد.
چوسوز عاشق از صد شمع بیشست
چو شمعش روشنی از شمع خویشست
هوش مصنوعی: عاشق مانند شعله‌ای است که از نور صد شمع بیشتر می‌درخشد، اما روشنی او تنها به خاطر شعله‌ی وجود خود اوست.
اگر معشوق یابد عاشق زار
روان گردد بسر مانند پرگار
هوش مصنوعی: اگر معشوق عاشق را به خود نزدیک کند، عاشق بسیار شاد و سرزنده خواهد شد، مثل پرگاری که دور خودش می‌چرخد و زندگی‌اش را رنگین می‌کند.

حاشیه ها

1389/07/30 09:09
amin

در بیت اول عین الیقین اشتباه تایپ شده است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1389/07/30 09:09
amin

در بیت دوم ناگاه صحیح می نماید.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.