(۴) حکایت آن طفل که با مادر ببازار آمد و گم شد
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
سلام.وقت بخیر
تو نسخه کتاب العی نامه من بیت پنجم ، ششم و چهاردهم جور دیگری نوشته شده که البته از نظر معنی تفاوتی ایجاد نمی کند.
ولی به نظر می آید بهتره چند بیت پایانی رو بنویسم تا ریتم خوندن شعر حفظ بشه.
بیت 15) ولی چون تو ننوشی خون علی الحق / نبینی در دو جهان مطلوب مطلق
بیت 16) ولی تو تو نه ای، تو عکس اویی / از آن دائم جمیلی و نکویی
بیت 18) تو را این احولی خود او نهادست / نه ای نیکو تو او نهاده است
و ضمن اینکه بیت آخر نیز اصلا سروده نشده است که اینچنین می باشد.
بیت آخر) پر است از وی دو عالم آن نکوبین / مبین خود را گرت چشم است، او بین.
تشکر
آتش به جانهای غریب می اندازی ای شیخ با کلامت
چنین گفت او که پر دردست جانم
که نام آن محلت هم ندانم
بدو گفتند پس با تو چه سازیم
که تو میسوزی و ما میگدازیم
چنین گفت او که من سرگشتهٔ راه
نیم از مادر و از نامش آگاه
محلّت میندانم خانه هم نیز
بجز مادر نمیدانم دگر چیز