جواب پدر
پدر گفتش تو زنهار این میندیش
که برگیرم خیال شهوة از پیش
ولی چون تو ز عالم این گزیدی
هم این گفتی و هم این را شنیدی
بدان مانست کز صد عالم اسرار
نهٔ تو جز ز یک شهوة خبردار
منت زان این سخن گفتم بخلوت
که تا بیرون نهی گامی ز شهوت
چو با عیسی توان هم راز بودن
که خواهد با خری انباز بودن
چرا با خر شریک آئی به شهوت
چو با عیسی توان بودن بخلوت
چو یک دم بیش نیست این شهوة آخر
ازان به جاودانی خلوة آخر
چودایم میکند باقیست خلوت
زمانی در گذر یعنی ز شهوت
ز شهوة نیست خلوة هیچ مطلوب
کسی کین سر ندارد هست معیوب
ولیکن چون رسد شهوة بغایت
ز شهوة عشق زاید بینهایت
ولی چون عشق گردد سخت بسیار
محبّت از میان آید پدیدار
محبّت چون بحد خود رسد نیز
شود جان تو در محبوب ناچیز
ز شهوة درگذر چون نیست مطلوب
که اصل جمله محبوبست محبوب
اگر کُشته شوی در راه او زار
بسی به زانکه در شهوة گرفتار
المقالة الثانیة: پسر گفتش گر این شهوت نباشد(۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد: شهی را سیمبر شهزادهای بود
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پدر گفتش تو زنهار این میندیش
که برگیرم خیال شهوة از پیش
هوش مصنوعی: پدر به او توصیه کرد که نگران این نباشد که من به طور ناگهانی از رویای خواستههای دنیاست دست بکشم.
ولی چون تو ز عالم این گزیدی
هم این گفتی و هم این را شنیدی
هوش مصنوعی: اما وقتی که تو از این دنیا انتخاب کردی، هم این را گفتی و هم این را شنیدی.
بدان مانست کز صد عالم اسرار
نهٔ تو جز ز یک شهوة خبردار
هوش مصنوعی: بدان که از صدها جهان و رازهایی که در آنها نهفته است، تو فقط از یک تمایل و خواستهای باخبر هستی.
منت زان این سخن گفتم بخلوت
که تا بیرون نهی گامی ز شهوت
هوش مصنوعی: من از روی محبت این حرف را در خلوت گفتم تا تو بتوانی قدمی از خواستههای نفس بیرون بگذاری.
چو با عیسی توان هم راز بودن
که خواهد با خری انباز بودن
هوش مصنوعی: اگر بتوانی با عیسی (پیامبر بزرگ) همراز و هم نشین باشی، چه نیازی به دوستی با یک الاغ (حیوانی بیارزش) داری؟
چرا با خر شریک آئی به شهوت
چو با عیسی توان بودن بخلوت
هوش مصنوعی: چرا خود را با کسانی که در آرزوها و خواستههای ناپسند غرقاند، درگیر میکنی، هنگامی که میتوانی به طور معنوی و با ارادهی قویتر به مقام بالاتری دست یابی؟
چو یک دم بیش نیست این شهوة آخر
ازان به جاودانی خلوة آخر
هوش مصنوعی: این تمایلات دنیوی فقط لحظهای و زودگذر هستند، در حالی که راحتی و آرامش واقعی در جاودانگی و خلوتی است که از این دنیا فراتر میرود.
چودایم میکند باقیست خلوت
زمانی در گذر یعنی ز شهوت
هوش مصنوعی: وقتی که از من جدا میشود، هنوز در تنهایی لحظهای در حال گذر وجود دارد که نشانهای از شهوت است.
ز شهوة نیست خلوة هیچ مطلوب
کسی کین سر ندارد هست معیوب
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ آرزویی از تمایل و خواهش خالی نیست، زیرا هر خواستهای دارای نقص و کمبودهایی است.
ولیکن چون رسد شهوة بغایت
ز شهوة عشق زاید بینهایت
هوش مصنوعی: اما زمانی که نیاز به رسیدن به کمال به اوج خود میرسد، از آرزوی عشق احساس بینهایت به وجود میآید.
ولی چون عشق گردد سخت بسیار
محبّت از میان آید پدیدار
هوش مصنوعی: اما زمانی که عشق به شدت شعلهور شود، محبت به وضوح آشکار میشود.
محبّت چون بحد خود رسد نیز
شود جان تو در محبوب ناچیز
هوش مصنوعی: زمانی که محبت به اوج خود برسد، دیگر جان تو در نظر محبوب ارزشی ندارد.
ز شهوة درگذر چون نیست مطلوب
که اصل جمله محبوبست محبوب
هوش مصنوعی: از خواستههای نفسانی پرهیز کن، زیرا در اینجا چیزی که مطلوب هست، خود اصل محبوب است.
اگر کُشته شوی در راه او زار
بسی به زانکه در شهوة گرفتار
هوش مصنوعی: اگر در مسیر او جان بدهی، بهتر از این است که در خوشیها و لذیذهای دنیا غرق شوی.