گنجور

(۱۷) حکایت محمود و شمار کردن پیلان

مگر یک روز محمود عدوبند
پسر را گفت کای داننده فرزند
ببین تا پیل چندست این زمانم
که من اکنون عددشان می‌ندانم
پسر بشمرد و گفتش ای خداوند
هزار و چار صد پیلست در بند
شهش گفتا که خود را یاد دارم
که یک بُز می‌نیامد در شمارم
کنون گر تا بعرشم کار و بارست
ز من نیست آن ز فضل کردگارست
چو هستت نعمت حق بی‌کناره
ترا از شکرِ منعم نیست چاره
چو در حقّ تو نعمت بر دوامست
دمی بی شکرِ حق بودن حرامست
وگر نفس تودر شکرست کاهل
دلت باید که این مشکل کند حل
چو نفست کاهلی دارد همیشه
دلت را هست جِدّ و جهد پیشه
چو نفست مردِ کار خویش باشد
دلت در کار خود درویش باشد
نکو زان سود کرد و بد زیان کرد
که هر کس آنچه دارد خرج آن کرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگر یک روز محمود عدوبند
پسر را گفت کای داننده فرزند
هوش مصنوعی: محمود عدوبند به پسرش گفت: ای فرزند دانا و آگاه، در یک روز...
ببین تا پیل چندست این زمانم
که من اکنون عددشان می‌ندانم
هوش مصنوعی: ببین چند تا فیل در این زمان وجود دارد که من اکنون نمی‌دانم عددشان چقدر است.
پسر بشمرد و گفتش ای خداوند
هزار و چار صد پیلست در بند
هوش مصنوعی: پسر حساب کرد و گفت ای خداوند، هزار و چهارصد فیل در بند وجود دارند.
شهش گفتا که خود را یاد دارم
که یک بُز می‌نیامد در شمارم
هوش مصنوعی: او می‌گوید که خود را به خوبی می‌شناخته، به طوری که یک بز هم در جمع او حساب نمی‌شده است.
کنون گر تا بعرشم کار و بارست
ز من نیست آن ز فضل کردگارست
هوش مصنوعی: اکنون اگر کار و زندگی‌ام به خوبی پیش می‌رود، باید بدانید که این از لطف و رحمت خداوند است و من در این موضوع نقشی ندارم.
چو هستت نعمت حق بی‌کناره
ترا از شکرِ منعم نیست چاره
هوش مصنوعی: وقتی که نعمت‌های بی‌پایان خداوند در اختیارت است، هیچ راهی برای جبران شکر منعم وجود ندارد.
چو در حقّ تو نعمت بر دوامست
دمی بی شکرِ حق بودن حرامست
هوش مصنوعی: زمانی که نعمت‌های خداوند در حق تو دائمی است، لحظه‌ای بدون شکرگزاری از خداوند جایز نیست.
وگر نفس تودر شکرست کاهل
دلت باید که این مشکل کند حل
هوش مصنوعی: اگر نفس تو در شکرگزاری تنبلی کند، دل تو باید این مشکل را حل کند.
چو نفست کاهلی دارد همیشه
دلت را هست جِدّ و جهد پیشه
هوش مصنوعی: اگر نفس تو کسالت و تنبلی دارد، دل تو همیشه باید کوششی جدی و پیگیر داشته باشد.
چو نفست مردِ کار خویش باشد
دلت در کار خود درویش باشد
هوش مصنوعی: زمانی که روح تو درگیر کار خودت باشد، قلبت نیز باید درگیر کار خود و زحمتت باشد.
نکو زان سود کرد و بد زیان کرد
که هر کس آنچه دارد خرج آن کرد
هوش مصنوعی: هر کس که خوبی کند، از آن سود می‌برد و هر کس بدی کند، زیان می‌بیند. به این معنی که هر فرد با توجه به آنچه دارد و می‌کند، نتیجه‌اش را تجربه خواهد کرد.