گنجور

(۱۵) حکایت زنبور با مور

یکی زنبور می‌آمد ز خانه
بغایت بیقرار و شادمانه
مگر موری چنان دلشاد دیدش
ز حکم بندگی آزاد دیدش
بدو گفتا چرا شادی چنین تو
که از شادی نگنجی در زمین تو
جوابش داد آن زنبور کای مور
چرا نبوَد ز شادی در دلم شور
که هر جائی که می‌باید نشینم
زهر خوردی که می‌خواهم گزینم
بکام خویش می‌گردم جهانی
چرا اندوهگین باشم زمانی
بگفت این پاسخ و چون تیرِ پرتاب
روان شد تا یکی دکّان قصاب
مگر از گوشت آنجا شهلهٔ بود
در آن زنبور در زد نیش را زود
همی زد از قضا قصّاب ساطور
ز زخم او دو نیمه گشت زنبور
بخاک افتاد حالی تا خبر داشت
درآمدمور ازو یک نیمه برداشت
بزاری می‌کشیدش خوار در راه
زبان برداشته می‌گفت آنگاه
که هر کو آن خورد کو را بوَد رای
نشیند بر مراد خویش هرجای
همه آنچش نباید دید ناکام
همه همچون تو آن بیند سرانجام
کسی کو بر مراد خود کند زیست
چو تو میرد ببین تا آخرت چیست
چو گام از حدِّ خود بیرون نهادی
بنادانی قدم در خون نهادی
غرور و کبر کم باید گرفتن
ره خُلق و کرم باید گرفتن
کم از یک جَو مر او را زورِ بازوست
که وزن کوه قافش در ترازوست
کم آزاری گزین و بُردباری
کزین نزدیکتر راهی نداری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی زنبور می‌آمد ز خانه
بغایت بیقرار و شادمانه
هوش مصنوعی: یک زنبور از خانه بیرون می‌آمد و به شدت بی‌قرار و شاداب به نظر می‌رسید.
مگر موری چنان دلشاد دیدش
ز حکم بندگی آزاد دیدش
هوش مصنوعی: آیا مورچگان را دیدی که چقدر خوشحال هستند وقتی از بندگی رهایی می‌یابند؟
بدو گفتا چرا شادی چنین تو
که از شادی نگنجی در زمین تو
هوش مصنوعی: به او گفتند، چرا اینقدر خوشحالی که گویی جا برای خوشحالی‌ات در این دنیا وجود ندارد؟
جوابش داد آن زنبور کای مور
چرا نبوَد ز شادی در دلم شور
هوش مصنوعی: زنبور به مور پاسخ داد که چرا در دلم از شادی خبری نیست و حالتی شاداب ندارم.
که هر جائی که می‌باید نشینم
زهر خوردی که می‌خواهم گزینم
هوش مصنوعی: هر جا که باید در آنجا بمانم، زهر (رنج و درد) را نوشیده‌ام تا انتخابی که می‌خواهم انجام دهم.
بکام خویش می‌گردم جهانی
چرا اندوهگین باشم زمانی
هوش مصنوعی: من برای رسیدن به آرزوهایم تلاش می‌کنم و نمی‌خواهم در جهانی که در آن زندگی می‌کنم، ناراحت و غمگین باشم.
بگفت این پاسخ و چون تیرِ پرتاب
روان شد تا یکی دکّان قصاب
هوش مصنوعی: او این را گفت و مانند تیری که رها می‌شود، به سرعت به سمت دکان قصابی رفت.
مگر از گوشت آنجا شهلهٔ بود
در آن زنبور در زد نیش را زود
هوش مصنوعی: آیا از آن مکان، شیرینی و طعمی وجود دارد که زنبور در آنجا با سرعت نیش خود را وارد کند؟
همی زد از قضا قصّاب ساطور
ز زخم او دو نیمه گشت زنبور
هوش مصنوعی: سرنوشت به طور ناگهانی قصابی را به یاد می‌آورد که با ضربه ساطورش زنبوری را به دو نیم تقسیم کرده است.
بخاک افتاد حالی تا خبر داشت
درآمدمور ازو یک نیمه برداشت
هوش مصنوعی: به زمین افتاد و در حالتی از ناباوری به سر می‌برد که خبر آمد و یک موجود کوچک (مور) از او یک تکه برداشت.
بزاری می‌کشیدش خوار در راه
زبان برداشته می‌گفت آنگاه
هوش مصنوعی: در حین حرکت، آن شخص به تنهایی و با سردی در حال گذر بود و هنگام عبور از یک مسیر، عده‌ای با زبانی تند و تندخو به او بی‌احترامی کرده و از او انتقاد کردند.
که هر کو آن خورد کو را بوَد رای
نشیند بر مراد خویش هرجای
هوش مصنوعی: هر کسی که چیزی را به دست بیاورد، به خاطر تصمیم و خواستهٔ خودش است و می‌تواند در هر لحظه به هدفش برسد.
همه آنچش نباید دید ناکام
همه همچون تو آن بیند سرانجام
هوش مصنوعی: همه آنچه که باید ندید، کسانی که ناکام هستند، همه مانند تو در پایان کار خود را خواهند دید.
کسی کو بر مراد خود کند زیست
چو تو میرد ببین تا آخرت چیست
هوش مصنوعی: کسی که فقط به خواسته‌ها و آرزوهای خود زندگی می‌کند، مانند تو زندگی‌اش پایان می‌یابد. بنابراین، به این فکر کن که در نهایت نتیجه این زندگی چه چیزی خواهد بود.
چو گام از حدِّ خود بیرون نهادی
بنادانی قدم در خون نهادی
هوش مصنوعی: وقتی از مرزهای خود قدم بیرون بگذاری، نمی‌دانی که ممکن است پا در جایی خطرناک و مملو از دشواری‌ها گذاشته‌ای.
غرور و کبر کم باید گرفتن
ره خُلق و کرم باید گرفتن
هوش مصنوعی: باید از احساس غرور و خودبزرگ‌بینی دوری کرد و به مهربانی و بخشش روی آورد.
کم از یک جَو مر او را زورِ بازوست
که وزن کوه قافش در ترازوست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که به نظر می‌رسد ناتوان یا ضعیف است، ممکن است در حقیقت دارای قدرتی بزرگ باشد. او به ظاهر چیزی به اندازه یک جَو (یک واحد وزن کوچک) ندارد، اما در واقع به اندازه کوهی بزرگ قدرت دارد. این اشاره به این دارد که ارزش و توانایی‌های واقعی انسان‌ها گاهی فراتر از آنچه به چشم می‌آید، است.
کم آزاری گزین و بُردباری
کزین نزدیکتر راهی نداری
هوش مصنوعی: کمترین آسیب را انتخاب کن و با بردباری پیش برو، زیرا هیچ راهی نزدیک‌تر از این نیست.

حاشیه ها

1388/03/01 17:06
رسته

بیت: 7
غلط: یک
درست: یکی
بیت: 15
غلط: کام
درست: گام
بیت: 17
غلط: کم ز یک
درست: کم از یک

----
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.