گنجور

(۱۳) مناجات آن بزرگ با حق تعالی

سحرگاهی بزرگی در مناجات
زبان بگشاد وگفت ای قایم الذات
من از تو راضیم هم روز و هم شب
تو از من نیز راضی باش یا رب
چنین گفت او که آوازی شنیدم
که در دعوی ترا کذّاب دیدم
اگر خود بودئی راضی ز ما تو
زما کی جستئی هرگز رضا تو
اگر راضی شدی از ما تو مجنون
رضای ما چرا جستی تو اکنون
کسی کو در رضا عین کمالست
چو راضیست او رضا جستن محالست
اگر تو راضئی از ما چه جوئی
وگرنه خویش را راضی چه گوئی
رضا ده صبر کن بنشین و مخروش
چه سودا می‌پزی مستیز و کم جوش
زمانی در تمّنای محالی
زمانی در جوال صد خیالی
سخن می‌نشنوی یک ذرّه آخر
که گشتی از محالی غِرّه آخر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحرگاهی بزرگی در مناجات
زبان بگشاد وگفت ای قایم الذات
هوش مصنوعی: در سحرگاه، یک بزرگی در دل من سخن گفت و خطاب به من گفت: ای وجودی که همیشه پایدار هستی.
من از تو راضیم هم روز و هم شب
تو از من نیز راضی باش یا رب
هوش مصنوعی: من از تو راضی هستم، چه در روز و چه در شب؛ امیدوارم تو هم از من راضی باشی، ای خدا.
چنین گفت او که آوازی شنیدم
که در دعوی ترا کذّاب دیدم
هوش مصنوعی: او گفت: من صدایی شنیدم که در مورد تو حرف‌هایی شنیدم و متوجه شدم که در ادعاهایت دروغ می‌گویی.
اگر خود بودئی راضی ز ما تو
زما کی جستئی هرگز رضا تو
هوش مصنوعی: اگر خودت راضی بودی به ما، پس چرا همیشه از ما دوری می‌کنی و هرگز راضی نمی‌شوی؟
اگر راضی شدی از ما تو مجنون
رضای ما چرا جستی تو اکنون
هوش مصنوعی: اگر تو از ما راضی هستی، پس چرا اکنون به دنبال رضایت ما هستی؟
کسی کو در رضا عین کمالست
چو راضیست او رضا جستن محالست
هوش مصنوعی: کسی که در حالتی از رضا و خشنودی قرار دارد، به بالاترین مرتبه کمال دست یافته است. از این رو، اگر او راضی باشد، جستجوی رضا از او غیرممکن است.
اگر تو راضئی از ما چه جوئی
وگرنه خویش را راضی چه گوئی
هوش مصنوعی: اگر تو از ما راضی هستی، چه نیازی به درخواست داری؟ و اگر هم خودت را راضی کنی، چه فایده‌ای دارد؟
رضا ده صبر کن بنشین و مخروش
چه سودا می‌پزی مستیز و کم جوش
هوش مصنوعی: ای رضا، آرام باش و نگران نباش. چه فکری در سر داری که نا آرامی؟ به خودت مسلط باش و از هیجان کم کن.
زمانی در تمّنای محالی
زمانی در جوال صد خیالی
هوش مصنوعی: در یک دوره، به دنبال آرزوهای غیرممکن بودم و در زمانی دیگر در دنیایی پر از خیالات و خواب‌ها زندگی می‌کردم.
سخن می‌نشنوی یک ذرّه آخر
که گشتی از محالی غِرّه آخر
هوش مصنوعی: سخنی نمی‌شنوی مگر آنکه در انتها متوجه شوی که دچار اشتباه بزرگی شده‌ای.