گنجور

در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه

اساسی کز حیا ایمان نهادست
امیرالمؤمنین عثمان نهادست
فلک از بحر علم او بخاری
زمین از کوه حلم او غباری
جهان معرفت جان مصوّر
دو مغز آنگه ز دو نور پیمبر
چه می‌گویم سه مغز آمد ز انوار
ازان دو نور و از قرآن زهی کار
کسی کو در حریم این سه نورست
گرش روشن نه بیند خصم کورست
که گر خورشید نقد عین دارد
مدد از نور ذوالنورین دارد
جز او کس را بنودست این تمامی
ز پیغامبر در فرزند گرامی
چو بر اندوه نازل گشت قرآن
کسی را کاهل آنست اینست برهان
که بر اندوه از دنیا شود دور
چنین بودست آن خورشید ذوالنور
کسی کو این کرامت از خدا یافت
که دو چشم و چراغ مصطفی یافت
چو ذوالنورین هم از خانه دان بود
چگونه منکر صدقش توان بود
کسی کز آسمانش این دو نورست
مه و خورشید با او در حضورست
دم از بغضش گر از دل می بر آری
مه و خورشید را گل می برآری
عصای او بزانو آنکه بشکست
خوره در زانویش افتاد پیوست
عصائی را که در معنی چنان شد
که ثعبان وار خصم دشمنان شد
گر او را دشمنی در کون باشد
که باشد، نایب فرعون باشد
چنین گفت او که در بیعت مرا دست
چو با دست نبی الله پیوست
ز بهر حرمت دستش از آنگاه
به مکروهی نبود آن دست را راه
دلش دریای اعظم بود از علم
تن او کوه راسخ بود از حلم
حقیقت جامع قرآن دلش بود
همه اسرار عالم حاصلش بود
ز جامع بود جمعیت مدامش
ز فرقان فرق کردن خاص و عامش
چو در قرآن امام خاص و عامست
چرا در حکم خویشان ناتمامت
همه عمر او نخفتی و نخوردی
که تا در هر شبی ختمی نکردی
دران غوغا غلامانش بیکبار
سلاح آور شدند از بهر پیگار
بدیشان گفت هر بنده که امروز
سلاح انداخت آزادست و پیروز
چو شاهد بود قرآنش همیشه
مدامش جمع جامع بود پیشه
شهید قرب شاهد گشت آخر
ز قرآن یافت خونش طشت آخر
چو قرآن بود معشوقش ز آفاق
شد آخر محو قرآن شمع عشاق
اگرچه شمع جنّت بود فاروق
چو شمع او باخت سر در راه معشوق

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اساسی کز حیا ایمان نهادست
امیرالمؤمنین عثمان نهادست
هوش مصنوعی: امیرالمؤمنین عثمان بر اساس حیا و شرم، بنیان‌گذار ایمان و اصول دینی بوده است.
فلک از بحر علم او بخاری
زمین از کوه حلم او غباری
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر دانش او مانند بخاری از دریاست و زمین به خاطر بردباری او همچون غباری از کوه است.
جهان معرفت جان مصوّر
دو مغز آنگه ز دو نور پیمبر
هوش مصنوعی: جهان شناخت و آگاهی به مانند یک تصویر زنده است که روح آن از نور دو پیامبر روشن می‌شود.
چه می‌گویم سه مغز آمد ز انوار
ازان دو نور و از قرآن زهی کار
هوش مصنوعی: چه بگویم؟ سه مغز (دانش یا فهم) به واسطه نورهایی که از آن دو نور (نور علم و نور وحی) می‌تابد، به وجود آمده است. خوشا به حال کسی که به این دانش دست پیدا کند.
کسی کو در حریم این سه نورست
گرش روشن نه بیند خصم کورست
هوش مصنوعی: هر کسی که در سایه این سه نور قرار دارد، حتی اگر دشمنش روشنایی او را نبیند، او نسبت به آن دشمن بی‌خیال است.
که گر خورشید نقد عین دارد
مدد از نور ذوالنورین دارد
هوش مصنوعی: اگر خورشید واقعی به روشنی خود کمک کند، از نور ذوالنورین بهره‌مند است.
جز او کس را بنودست این تمامی
ز پیغامبر در فرزند گرامی
هوش مصنوعی: جز او کسی نیست، این همه در پی پیامبری است که در فرزند عزیزش ادامه یافته است.
چو بر اندوه نازل گشت قرآن
کسی را کاهل آنست اینست برهان
هوش مصنوعی: وقتی که قرآن بر اندوه نازل می‌شود، کسی نباید در عمل به آن سهل‌انگاری کند؛ این خود دلیلی است بر اهمیت توجه به قرآن.
که بر اندوه از دنیا شود دور
چنین بودست آن خورشید ذوالنور
هوش مصنوعی: کسی که از اندوه‌های دنیا دور شود، همانند این است که به نور و روشنی خورشید دست یافته است.
کسی کو این کرامت از خدا یافت
که دو چشم و چراغ مصطفی یافت
هوش مصنوعی: کسی که این نعمت را از خدا دریافت کرد، یعنی دو چشمی که نور و روشنی از حضرت محمد (ص) باشد، از دانش و بصیرت ویژه‌ای بهره‌مند شده است.
چو ذوالنورین هم از خانه دان بود
چگونه منکر صدقش توان بود
هوش مصنوعی: ذوالنورین، که به عنوان شخصیتی بزرگ و معتبر شناخته می‌شود، از خانواده‌ای معروف و معتبر بوده است. حال چگونه می‌توان به صداقت او شک کرد یا آن را انکار کرد؟
کسی کز آسمانش این دو نورست
مه و خورشید با او در حضورست
هوش مصنوعی: کسی که در آسمانش این دو نور یعنی ماه و خورشید همیشه حضور دارند، در واقع جایگاه والایی دارد و مورد توجه و اهمیت است.
دم از بغضش گر از دل می بر آری
مه و خورشید را گل می برآری
هوش مصنوعی: اگر از دل او بغض و ناراحتی را بیرون بری، می‌توانی ماه و خورشید را به گل تبدیل کنی. یعنی به اندازه‌ای قدرت و تأثیرگذاری در احساسات او وجود دارد که می‌تواند زیبایی‌ کائنات را رقم بزند.
عصای او بزانو آنکه بشکست
خوره در زانویش افتاد پیوست
هوش مصنوعی: عصای شخصی که به خاطر بیماری، زانویش آسیب دیده و شکسته، بر زمین افتاده و به تکیه‌گاه او تبدیل شده است.
عصائی را که در معنی چنان شد
که ثعبان وار خصم دشمنان شد
هوش مصنوعی: عصا به قدری جان و توان پیدا کرد که مانند یک مار به دشمنان حمله کرد.
گر او را دشمنی در کون باشد
که باشد، نایب فرعون باشد
هوش مصنوعی: اگر در جهان کسی به او دشمنی بورزد، آن دشمن می‌تواند به اندازه فرعون قدرتمند و تأثیرگذار باشد.
چنین گفت او که در بیعت مرا دست
چو با دست نبی الله پیوست
هوش مصنوعی: او اینگونه بیان کرد که وقتی به ان پیوند زدم، دست من مانند دست پیامبر خدا به هم متصل شد.
ز بهر حرمت دستش از آنگاه
به مکروهی نبود آن دست را راه
هوش مصنوعی: برای احترام به او، از آن زمان دیگر دستی به کار ناپسند نیافت، و آن دست هرگز به راهی نادرست نرفت.
دلش دریای اعظم بود از علم
تن او کوه راسخ بود از حلم
هوش مصنوعی: دل او همچون دریایی عمیق و گسترده از دانش بود و جسمش به مانند کوهی محکم و استوار از خویشتن‌داری و صبر برخوردار بود.
حقیقت جامع قرآن دلش بود
همه اسرار عالم حاصلش بود
هوش مصنوعی: قرآن حاوی تمامی حقایق و اسرار جهان است و دل آن مفاهیم عمیق را در خود جای داده است.
ز جامع بود جمعیت مدامش
ز فرقان فرق کردن خاص و عامش
هوش مصنوعی: معنی این بیت بدین صورت است که: اجتماع و جمعیت همیشگی او به خاطر وجود کمالش، باعث می‌شود که از دسته‌های مختلف، فرق و تمایز قائل شوند. به عبارت دیگر، او با خصوصیت‌های ویژه‌اش، افراد را به دسته‌های خاص و عام تقسیم می‌کند.
چو در قرآن امام خاص و عامست
چرا در حکم خویشان ناتمامت
هوش مصنوعی: اگر در قرآن پیامبر و امام به‌طور عمومی و ویژه معرفی شده‌اند، پس چرا در قضاوت‌ها و حکم‌ها نسبت به نزدیکان و خانواده خودشان، به‌طور کامل و جامع عمل نمی‌شود؟
همه عمر او نخفتی و نخوردی
که تا در هر شبی ختمی نکردی
هوش مصنوعی: تمام عمر را بیدار بودی و چیزی نخوردی، چون در هیچ شبی ختم قرآن را انجام ندادی.
دران غوغا غلامانش بیکبار
سلاح آور شدند از بهر پیگار
هوش مصنوعی: در آن هیاهو، خدمتگزارانش ناگهان سلاح‌ها را آماده کردند تا در میدان نبرد حاضر شوند.
بدیشان گفت هر بنده که امروز
سلاح انداخت آزادست و پیروز
هوش مصنوعی: به آنها گفت که هر سرباز که امروز سلاح خود را بر زمین بگذارد، آزاد و پیروز است.
چو شاهد بود قرآنش همیشه
مدامش جمع جامع بود پیشه
هوش مصنوعی: وقتی که قرآنی همیشه به عنوان شاهد در دست دارد و مدام به آن توجه می‌کند، تمامی معانی و آموزه‌های آن را در بر می‌گیرد.
شهید قرب شاهد گشت آخر
ز قرآن یافت خونش طشت آخر
هوش مصنوعی: شاهدی که جان خود را در راه حق داد، در پایان از خداوند قرب و نزدیکی یافت و به واسطه قرآن، خون او را در آخرین لحظه‌ها به عنوان نشانه‌ای از پاکی و صداقت معرفی کرد.
چو قرآن بود معشوقش ز آفاق
شد آخر محو قرآن شمع عشاق
هوش مصنوعی: معشوق او همچون قرآن است و از همه جهات نفوذ دارد. در نهایت، عشق به او باعث می‌شود که عشق‌ورزها همچون شمع در برابر نور او محو شوند.
اگرچه شمع جنّت بود فاروق
چو شمع او باخت سر در راه معشوق
هوش مصنوعی: هرچند که فاروق (علی علیه‌السلام) شمعی در بهشت بود، اما با وجود این، جانش را در راه معشوق از دست داد.