غزل شمارهٔ ۹۹
نور ایمان از بیاض روی اوست
ظلمت کفر از سر یک موی اوست
ذره ذره در دو عالم هر چه هست
پردهای در آفتاب روی اوست
هر که را در هر دو عالم قبلهای است
گرچه نیست آگاه آنکس سوی اوست
هر دو عالم هیچ میدانی که چیست
هر دو عکس طاق دو ابروی اوست
چون کمان ابروی او درکشیم
کان کمان پیوسته بر بازوی اوست
آن همه غوغای روز رستخیز
از مصاف غمزهٔ جادوی اوست
رستخیز آری کلمح باالبصر
از خدنگ چشم چون آهوی اوست
هم زمین از راه او گردی است بس
هر فلک سرگشتهای در کوی اوست
زان سیه گردد قیامت آفتاب
تا شود روشن که او هندوی اوست
آسمان را از درش بویی رسید
تا قیامت سرنگون بر بوی اوست
خلق هر دو کون را درد گناه
بر امید ذرهای داروی اوست
تا که بویی یافت عطار از درش
دل نمیداند که در پهلوی اوست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نور ایمان از بیاض روی اوست
ظلمت کفر از سر یک موی اوست
هوش مصنوعی: روشنی ایمان از سفیدی چهره او ناشی میشود و تاریکی کفر به اندازه یک تار موی اوست.
ذره ذره در دو عالم هر چه هست
پردهای در آفتاب روی اوست
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا و آن دنیا وجود دارد، به نوعی پوشیده و پنهان از دید ماست. این پوشش مانند پردهای است که نور حقیقت را در خود گرفته و ما را از درک کامل آن بازمیدارد.
هر که را در هر دو عالم قبلهای است
گرچه نیست آگاه آنکس سوی اوست
هوش مصنوعی: هر کسی در این دو جهان (دنیا و آخرت) قبلهای دارد، یعنی مقصدی که به سوی آن حرکت میکند. حتی اگر او از این موضوع بیخبر باشد، باز هم در نهایت به سمت آن مقصد میرود.
هر دو عالم هیچ میدانی که چیست
هر دو عکس طاق دو ابروی اوست
هوش مصنوعی: هر دو جهان را هیچ نمیدانی، تمامی واقعیات و زیباییها تنها بازتابی از دو قوس ابروی اوست.
چون کمان ابروی او درکشیم
کان کمان پیوسته بر بازوی اوست
هوش مصنوعی: وقتی که ابروی او را به صورت کمان در نظر میآوریم، درمییابیم که این کمان همیشه بر بازوی او قرار دارد.
آن همه غوغای روز رستخیز
از مصاف غمزهٔ جادوی اوست
هوش مصنوعی: همه شلوغی و هیاهوی روز قیامت به خاطر جادوی نگاه enchanting اوست.
رستخیز آری کلمح باالبصر
از خدنگ چشم چون آهوی اوست
هوش مصنوعی: قیامت حتمی است، همچون چشم بر هم زدنی که مانند تیرکی از چشم آهو زودگذراست.
هم زمین از راه او گردی است بس
هر فلک سرگشتهای در کوی اوست
هوش مصنوعی: همه زمین به خاطر او در حال چرخش است و هر آسمانی که به گرد او میچرخد، سرگشته و حیران در مسیر او قرار دارد.
زان سیه گردد قیامت آفتاب
تا شود روشن که او هندوی اوست
هوش مصنوعی: از شدت تاریکی، خورشید قیامت سیاه خواهد شد تا اینکه روشن گردد، زیرا او جذابیتی هندی دارد.
آسمان را از درش بویی رسید
تا قیامت سرنگون بر بوی اوست
هوش مصنوعی: بویی از آسمان به زمین رسیده که تا روز قیامت، دنیا تحت تأثیر آن باقی خواهد ماند.
خلق هر دو کون را درد گناه
بر امید ذرهای داروی اوست
هوش مصنوعی: تمامی موجودات دنیا به دلیل گناهانشان احساس رنج و درد میکنند، اما امید آنها به یک ذره داروست که میتواند آنها را نجات دهد.
تا که بویی یافت عطار از درش
دل نمیداند که در پهلوی اوست
هوش مصنوعی: وقتی عطار از حضور او بویی را استشمام کرد، دلش نمیدانست که او در کنار او قرار دارد.
حاشیه ها
1399/04/06 00:07
هنگامه حیدری
بیت هشتم مصراع دوم به جای
هر فلک
هم فلک
درست است.
1404/03/10 21:06
سیدمحمد جهانشاهی
هم فلک ، سرگشتهای در کوی اوست