گنجور

غزل شمارهٔ ۸۲۵

در همه شهر خبر شد که تو معشوق منی
این همه دوری و پرهیز و تکبر چه کنی
حد و اندازهٔ هرچیز پدیدار بود
مبر از حد صنما سرکشی و کبر و منی
از پی آنکه قضا عاشق تو کرد مرا
این همه تیر جفا بر من مسکین چه زنی
از غم تو غنیم وز همه عالم درویش
نیست چون من به جهان از غم درویش غنی
مکن ای دوست تکبر که برآرم روزی
نفسی سوخته وار از سر بی‌خویشتنی
این همه کبر مکن حسن تو را نیست نظیر
نه ختن ماند و نه نیز نگار ختنی
این دم از عالم عشق است به بازی مشمر
گر به بازی شمری قیمت خود می‌شکنی
گر تو خواهی که چو عطار شوی در ره عشق
سر فدا باید کردن تو ولی آن نکنی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در همه شهر خبر شد که تو معشوق منی
این همه دوری و پرهیز و تکبر چه کنی
هوش مصنوعی: همه جا خبر از این است که تو محبوب من هستی. با این حال، این همه فاصله، اجتناب و خودپسندی چه فایده‌ای دارد؟
حد و اندازهٔ هرچیز پدیدار بود
مبر از حد صنما سرکشی و کبر و منی
هوش مصنوعی: هر چیزی اندازه و حد خاصی دارد، اما زیبایی و کبر تو از این حدود فراتر است.
از پی آنکه قضا عاشق تو کرد مرا
این همه تیر جفا بر من مسکین چه زنی
هوش مصنوعی: قضا و تقدیر باعث شده که من عاشق تو شوم، حالا تو چرا اینقدر به من ظلم می‌کنی و به من آسیب می‌زنی؟
از غم تو غنیم وز همه عالم درویش
نیست چون من به جهان از غم درویش غنی
هوش مصنوعی: از اندوه تو غمگینم و در میان همه مردم، هیچ کس مانند من نیست که از این درد و غم خود را بی‌نیاز احساس کنم.
مکن ای دوست تکبر که برآرم روزی
نفسی سوخته وار از سر بی‌خویشتنی
هوش مصنوعی: ای دوست، مغرور و متکبر نباش، زیرا روزی می‌آید که من با حالتی آشفته و جان بر آتش، از سر فقدان خودم به سوی تو خواهم آمد.
این همه کبر مکن حسن تو را نیست نظیر
نه ختن ماند و نه نیز نگار ختنی
هوش مصنوعی: این همه خودپسندی را کنار بگذار، زیرا تو هیچ‌گونه برتری و شباهتی ندارید؛ نه در ختن کسی مثل تو پیدا می‌شود و نه در میان زیبایانی که در ختن هستند.
این دم از عالم عشق است به بازی مشمر
گر به بازی شمری قیمت خود می‌شکنی
هوش مصنوعی: این لحظه مربوط به دنیای عشق است، پس آن را بی‌ارزش ندان. اگر این لحظه را بی‌اهمیت بگیری، ارزش خود را از دست می‌دهی.
گر تو خواهی که چو عطار شوی در ره عشق
سر فدا باید کردن تو ولی آن نکنی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مانند عطار در عشق و محبت به بالاترین مراحل برسی، باید آماده باشی که جان و دل خود را فدای این مسیر کنی، اما به نظر می‌رسد که تو این کار را نخواهی کرد.

حاشیه ها

1398/01/29 15:03
..

این دم از عالم عشق است
به بازی مشمر..