غزل شمارهٔ ۷۹۵
گر من اندر عشق مرد کارمی
از بد و نیک و جهان بیزارمی
کفر و دین درباختم در بیخودی
چیستی گر بیخود از دلدارمی
کاشکی گر محرم مسجد نیم
محرم دردیکش خمارمی
کاشکی گر در خور مصحف نیم
یک نفس اندر خور زنارمی
در دلم گر هیچ هشیاریستی
از می غفلت دمی هشیارمی
چون نمیبینم جمال روی دوست
زین مصیبت روی در دیوارمی
گر ندارم از وصال او نشان
باری از کویش نشانی دارمی
گر مرا در پرده راهستی دمی
محرم او زحمت اغیارمی
گر نبودی راه از من در حجاب
من درین ره رهبر عطارمی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر من اندر عشق مرد کارمی
از بد و نیک و جهان بیزارمی
هوش مصنوعی: اگر من در عشق غرق شوم، از خوبی و بدی و از دنیا دلزده میشوم.
کفر و دین درباختم در بیخودی
چیستی گر بیخود از دلدارمی
هوش مصنوعی: در حالت بیخبری و غفلت، من به کفر و دین دچار شدم. بنابراین، بگو در این حالت بیخود، خودت را چگونه مییابی اگر در عشق محبوب غرق شوی؟
کاشکی گر محرم مسجد نیم
محرم دردیکش خمارمی
هوش مصنوعی: ای کاش کسانی که در مسجد حضور دارند، فقط افرادی که درد و رنج عشق را میشناسند، باشند.
کاشکی گر در خور مصحف نیم
یک نفس اندر خور زنارمی
هوش مصنوعی: ای کاش که بتوانم یک لحظه از محبت و مهربانی که در دل دارم، برای تو نثار کنم و به گونهای تو را در آغوش بگیرم که همیشه یادگار بماند.
در دلم گر هیچ هشیاریستی
از می غفلت دمی هشیارمی
هوش مصنوعی: اگر در دل من هیچ آگاهی و هوشیاری وجود ندارد، تنها یک لحظه از مستی و غفلت دور میشوم.
چون نمیبینم جمال روی دوست
زین مصیبت روی در دیوارمی
هوش مصنوعی: به خاطر نداشتن دیدار با چهرهی دوست، از این درد و اندوه، روی خود را به دیوار میزنم.
گر ندارم از وصال او نشان
باری از کویش نشانی دارمی
هوش مصنوعی: اگر از دیدن او نشانی ندارم، لااقل نشانی از کوی او به من بدهید.
گر مرا در پرده راهستی دمی
محرم او زحمت اغیارمی
هوش مصنوعی: اگر تو در پرده باشی و کمی مرا درک کنی، دیگران را از زحمت و دردسر دور میکنی.
گر نبودی راه از من در حجاب
من درین ره رهبر عطارمی
هوش مصنوعی: اگر نبود راهی که من به خاطر حجاب و موانع موجود در این مسیر میروم، در این حال، من هم مانند عطار، راهنمایی نداشتم.