غزل شمارهٔ ۷۸۸
گرد مه خط معنبر می کشی
سر کشانت را به خط در می کشی
عاشقانت را به مستی دم به دم
خرقهٔ هستی ز سر بر می کشی
بر بتان چین و ترکان چگل
از کمال حسن لشکر می کشی
جاودانی پای بنهاد از جهان
هر که را یک بوسه بر سر می کشی
جام می مینوشی و بر می زنی
وانگهی بر عقل خنجر می کشی
بیش شد عطار را اکنون غمت
زانکه با او باده کمتر می کشی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرد مه خط معنبر می کشی
سر کشانت را به خط در می کشی
هوش مصنوعی: با دقت و مهارت، خط زیبایی را به خوبی بر روی لشکر خود میکشی و آن را به شکل دلخواه در میآوری.
عاشقانت را به مستی دم به دم
خرقهٔ هستی ز سر بر می کشی
هوش مصنوعی: عاشقانت را در حال مستی و سرخوشی مدام از زندگی و وجود خودشان میکشی.
بر بتان چین و ترکان چگل
از کمال حسن لشکر می کشی
هوش مصنوعی: تو با کمال زیباییات، بر زیباییهای دلربای چینیها و ترکها غلبه میکنی.
جاودانی پای بنهاد از جهان
هر که را یک بوسه بر سر می کشی
هوش مصنوعی: هر کسی که یک بار برایش احترامی مانند بوسهای بر سرش میگذاری، دیگر از دنیا فانی در امان است و به جاودانگی دست مییابد.
جام می مینوشی و بر می زنی
وانگهی بر عقل خنجر می کشی
هوش مصنوعی: تو شراب مینوشی و سرخوشی، اما به همان میزان بر عقل و درک خود حمله میکنی.
بیش شد عطار را اکنون غمت
زانکه با او باده کمتر می کشی
هوش مصنوعی: عطار اکنون بیش از پیش غم احساس میکند، زیرا تو کمتر با او باده مینوشی.