غزل شمارهٔ ۷۷۲
جانا دهنی چو پسته داری
در پسته گهر دو رسته داری
صد شور به پسته در فتاده است
زان قند که مغز پسته داری
قندیم فرست و مرهمی ساز
زین بیش مرا چه خسته داری
در هر سر موی زلف شستت
صد فتنهٔ نانشسته داری
گفتی به درست عهد کردم
صد عهد چنین شکسته داری
در تاز و جهان بگیر کز حسن
صد ابلق تنگ بسته داری
یک گل ندهی ز رخ به عطار
وانگاه هزار دسته داری
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانا دهنی چو پسته داری
در پسته گهر دو رسته داری
هوش مصنوعی: عزیزم، تو مانند پستهای هستی که درونش دو گوهر ارزشمند نهفته است.
صد شور به پسته در فتاده است
زان قند که مغز پسته داری
هوش مصنوعی: پستهها به خاطر مغز شیرین و لذیذشان، شوق و شادی زیادی را تجربه میکنند.
قندیم فرست و مرهمی ساز
زین بیش مرا چه خسته داری
هوش مصنوعی: ای قند، برایم بفرست و زخم هایم را دوا کن، دیگر از دست تو چه رنجی میبرم؟
در هر سر موی زلف شستت
صد فتنهٔ نانشسته داری
هوش مصنوعی: در هر رشته موی زلف تو، صد نوع جذابیت و زیبایی نهفته است که میتواند دلها را به تپش درآورد.
گفتی به درست عهد کردم
صد عهد چنین شکسته داری
هوش مصنوعی: گفتی که به درستی عهد کردم و به همین خاطر چنین عهدهایی را شکستهای.
در تاز و جهان بگیر کز حسن
صد ابلق تنگ بسته داری
هوش مصنوعی: در این دنیا و در میان انسانها، تو باید از زیباییهای فراوانی که در اختیار داری بهره ببری و آنها را در زندگی خود به کار بگیری.
یک گل ندهی ز رخ به عطار
وانگاه هزار دسته داری
هوش مصنوعی: اگر از چهرهات حتی یک گل هم به عطار ندهی، در این صورت هزار دسته گل هم که داشته باشی، فایدهای ندارد.