غزل شمارهٔ ۷۶۴
ای لبت ختم کرده دلبندی
بنده بودن تو را خداوندی
آفتاب سپهر رویت را
بر گرفته ز ره به فرزندی
دیدهام آب زندگانی تو
من بمیرم ز آرزومندی
در غم آب زندگانی تو
گر بمیرم به درد نپسندی
تا به زلفت دراز کردم دست
همچو زلفت به پای افکندی
چون به زلف تو دست بگشادیم
چون به موییم در فروبندی
قلعهٔ آسمان به یک سر موی
بگشایی به حکم دلبندی
عاشقان چون سپر بیفکندند
زره زلف چند پیوندی
چون کرشمه کنی به نرگس مست
گم شود عقل را خردمندی
تا به آزادی آمدی در کار
سرو را بن ز بیخ بر کندی
بوسهای بی جگر بده آخر
چند عطار را جگر بندی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای لبت ختم کرده دلبندی
بنده بودن تو را خداوندی
هوش مصنوعی: ای لبهای تو، نشان دلبستگی من به توست، تو را به عنوان معبودی بزرگ میپرستم.
آفتاب سپهر رویت را
بر گرفته ز ره به فرزندی
هوش مصنوعی: نور خورشید زیبایی چهرهات را از مسیر روشنایی به فرزندی برگزیده است.
دیدهام آب زندگانی تو
من بمیرم ز آرزومندی
هوش مصنوعی: من به زیباییها و جذابیتهای زندگی تو نگاه کردهام و آرزو میکنم که بتوانم برای همیشه در کنار آنها باشم. احساس میکنم این آرزو برای من به مرگ میانجامد.
در غم آب زندگانی تو
گر بمیرم به درد نپسندی
هوش مصنوعی: اگر در غم زندگی تو بمیرم، این مرگ به خاطر درد و رنجی که میکشم، برای تو خوشایند نخواهد بود.
تا به زلفت دراز کردم دست
همچو زلفت به پای افکندی
هوش مصنوعی: من به سمت زلف تو دست دراز کردم، ولی تو همچون زلفت، مرا به زیر کشیدی.
چون به زلف تو دست بگشادیم
چون به موییم در فروبندی
هوش مصنوعی: زمانی که به زلف تو دست زدم، گویا در مویی گرفتار شدم که نمیتوانم از آن خارج شوم.
قلعهٔ آسمان به یک سر موی
بگشایی به حکم دلبندی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، میتوانی با یک حرکت ساده، به همه چیز دسترسی پیدا کنی، چرا که عشق و جذبهات این قدرت را به تو میدهد.
عاشقان چون سپر بیفکندند
زره زلف چند پیوندی
هوش مصنوعی: عاشقان همچون سپر، زره و حفاظ موهای خود را کنار گذاشتهاند و به عشق بیپروایی و شجاعت روی آوردهاند.
چون کرشمه کنی به نرگس مست
گم شود عقل را خردمندی
هوش مصنوعی: وقتی که به زیبایی و با ناز و کرشمه خود نگاهی میکنی، عقل و خرد آدمی در جذب جذابیت تو گم میشود.
تا به آزادی آمدی در کار
سرو را بن ز بیخ بر کندی
هوش مصنوعی: زمانی که به آزادی رسیدی، در تلاش هستی تا درخت سرو را از ریشه بیرون بکشی.
بوسهای بی جگر بده آخر
چند عطار را جگر بندی
هوش مصنوعی: یک بوسه بدون عشق و احساس بده، تا اینکه بتوانی دل عطار را تسکین دهی.
حاشیه ها
1396/10/17 19:01
نادر..
ای لبت ختم کرده دلبندی..
من بمیرم ز آرزومندی...