گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲

چشم خوشش مست نیست لیک چو مستان خوش است
خوشی چشمش از آنست کین همه دستان خوش است
نرگس دستان گرش دست دل از حیله برد
هرچه کند چشم او ور ببرد جان خوش است
زلف پریشانش را حلقه به گوشم از آنک
بر رخ چون ماه او زلف پریشان خوش است
خندهٔ شیرین او گریهٔ من تلخ کرد
گریهٔ خونین من زان لب خندان خوش است
پستهٔ شیرین او شور دل عاشقانش
شور دل عاشقانش زین شکرستان خوش است
چون سخنش را گذر بر لب شیرین اوست
آن سخن تلخ او همچو شکر زان خوش است
عقل لبش را مرید از بن دندان شده است
نیست درین هیچ شک کان لب و دندان خوش است
سبزهٔ خطش دمید بر لب آب حیات
با خط سرسبز او چشمهٔ حیوان خوش است
بحر صفت شد به نطق خاطر عطار ازو
در صفت حسن او بحر درافشان خوش است

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم خوشش مست نیست لیک چو مستان خوش است
خوشی چشمش از آنست کین همه دستان خوش است
هوش مصنوعی: چشم او به نظر مست نمی‌آید، اما مانند مستان شاداب است. شادی چشم او به خاطر این است که همه این دستان زیبا و دلنشین هستند.
نرگس دستان گرش دست دل از حیله برد
هرچه کند چشم او ور ببرد جان خوش است
هوش مصنوعی: اگر دستان او مانند نرگس زیبا باشد و دل مرا از فریب و نیرنگش رها کند، هر کاری که او با چشمانش انجام دهد یا اگر جانم را بگیرد، برایم خوشایند خواهد بود.
زلف پریشانش را حلقه به گوشم از آنک
بر رخ چون ماه او زلف پریشان خوش است
هوش مصنوعی: زلف‌های شلوغ و بی‌نظم او برای من مانند یک حلقه است، چرا که زیبایی و جذابیت چهره‌اش، همچون ماه، باعث می‌شود این زلف‌های پریشان برایم دلنشین باشد.
خندهٔ شیرین او گریهٔ من تلخ کرد
گریهٔ خونین من زان لب خندان خوش است
هوش مصنوعی: خندهٔ شیرین او باعث شد که من گریه کنم و این گریهٔ خونین من به خاطر لبخند دلنشین اوست.
پستهٔ شیرین او شور دل عاشقانش
شور دل عاشقانش زین شکرستان خوش است
هوش مصنوعی: پستهٔ شیرین او، دل عاشقان را شاد می‌کند و شور و حال آنها را از این باغ شیرین بیشتر می‌کند.
چون سخنش را گذر بر لب شیرین اوست
آن سخن تلخ او همچو شکر زان خوش است
هوش مصنوعی: زمانی که حرف‌هایش با لحن شیرین و دلنشینی بیان می‌شود، حتی اگر محتوای صحبت تلخ باشد، به خاطر نحوه بیانش، مانند شکر شیرین و خوشایند خواهد بود.
عقل لبش را مرید از بن دندان شده است
نیست درین هیچ شک کان لب و دندان خوش است
هوش مصنوعی: عقل به گونه‌ای تحت تاثیر زیبایی لب و دندان است که هیچ شکی در این نیست که این لب و دندان زیباست.
سبزهٔ خطش دمید بر لب آب حیات
با خط سرسبز او چشمهٔ حیوان خوش است
هوش مصنوعی: سبزه‌ای که به زیبایی رشد کرده و در کنار آب حیات قرار گرفته، با خطوط سبز رنگش، جریانی از زندگی و شادابی را به وجود آورده و باعث خوشحالی موجودات زنده شده است.
بحر صفت شد به نطق خاطر عطار ازو
در صفت حسن او بحر درافشان خوش است
هوش مصنوعی: عطار به وسیله کلامش از ویژگی‌های زیبایی او سخن گفته است، و این گفتگو به اندازه‌ای عمیق و زیباست که می‌توان آن را به دریا تشبیه کرد. این زیبایی مانند دریا که جوش و خروشی دلنواز دارد، فراوان و شگفت‌انگیز است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۷۲ به خوانش فرید حامد

حاشیه ها

1389/09/24 11:11
مینائی

با دروود و سپاس فراوان
غزل 71 گویا دارای اشتباهاتی در نوشتن ابیات دارد خواهش میکنم مرا روشن فرمائید. سپاسگزارم
---
پاسخ: حاشیهٔ بعدی را ببینید.

1389/09/25 20:11
نگین شکروی

با درود و سپاس فراوان
صورت منظم شعر بدینگونه است:
چشم خوشش مست نیست لیک چو مستان خوش است
خوشی چشمش از آنست کین همه دستان خوش است
نرگس دستان گرش دست دل از حیله برد
هرچه کند چشم او ور ببرد جان خوش است
زلف پریشانش را حلقه به گوشم از آنک
بر رخ چون ماه او زلف پریشان خوش است
خنده‌ی شیرین او گریه‌ی من تلخ کرد
گریه‌ی خونین من زان لب خندان خوش است
پسته‌ی شیرین او شور دل عاشقانش
شور دل عاشقانش زین شکرستان خوش است
چون سخنش را گذر بر لب شیرین اوست
آن سخن تلخ او همچو شکر زان خوش است
عقل لبش را مرید از بن دندان شده است
نیست درین هیچ شک کان لب و دندان خوش است
سبزه‌ی خطش دمید بر لب آب حیات
با خط سرسبز او چشمه‌ی حیوان خوش است
بحر صفت شد به نطق خاطر عطار ازو
در صفت حسن او بحر درافشان خوش است
---
پاسخ: با تشکر، مشکل طولانی بودن بیت اول بود و با اضافه شدن استایل مناسب حل شد.