غزل شمارهٔ ۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۷ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
بیت اول احتملن اشکال ردیف دارد و بجای را باید ما باشد . اشکال چاپی است ؟
به نظر میاد هم در بیت اول و هم در بیت چهارم مشکل ردیف وجود دارد
توی دومصرع احتمالا ردیف از"ما" به "را"به صورت اشتباه تایپ شده.
شگفتی واژه ی "درد" در بیت آخر این است که مشخص نیست دقبقا "درد"(Dard) است یا "درد"(Dord) است.
دُردآشام یک واژه است. یعنی کسی که جام را یکجا سرمیکشد. واژه دَردآشام وجود ندارد. این فاصله بیجا مرا هم برای مدتی گیح کرد. من فقط دیپلم دارم. وار به حال کمسوادترها.
در دو جا مشکل ردیف حس میشود
به نظر حقیر درد در بیت آخر بیشتر درد dord است چون بحث آشامیدن دارد و برای بیان دردDARD ابتدا آن را شبیه به شراب کرده شاعر
مثل بیت 5ام (درد درد درد)
البته از استادان گرامی تقاضا دارم در صورت نیاز نظر بنده را تصحیح کنید.!
در بیت پنجم ، مصراع دوم کلمه اول را دُرد بخوانیم.
به معنی دردی که ته نشین یا کهنه شده است .
یعنی احساس درد کهنه ی او تمام وجود ما را فرا گرفت
بار دگر شور آفرید این پیر درد آشام ما
دُرد آشام یک واژه است : دُردآشام کسی که جام می را یکنفس ته میکشد. همینوار یکنفس هم یک واژه است و گر نه یک دانه نفس معنی میدهد. کم زدن هم یک واژه است: کمزدن یعنی عجز طلب کردن، افتادگی کردن. هفتاندام نیز یک واژه است به معنی هفت عضو بدن، یا تمام وجود، سر تا پا و نه هفت عدد بدن. فاصلههای بیجا برای افراد ناشی چون من زمان میگیرند. سپاس از توجه شما به این مطلب.
بیت ۴: آیا خواناتر نیست اگربس کمزنی استاد شد بی خانه و بنیاد شد را اینگونه نگارش کنیم: بس کمزنی استاد شد بیخانهوبنیاد شد چونکِ بی هم به خانه مربوط است و هم به بنیاد. با برداشت فاصلهها بین واژههای ترکیبدهنده گنگی ایجار میشود. اینکه آیا بیخانه شده ولی بنیاد پیدا کرده، بیخانه اما پابرجا شده یا بیخانه شده و بیبنیاد. هنگامی که منظورهم بیخانه وهم بیبنیاد میباشد ولی وزن بهم میخورد و بی دومی را باید برداشت.

عطار