غزل شمارهٔ ۶۲۶
ای جان ز جهان کجات جویم
جانی و چو جان کجات جویم
چون نام و نشانت می ندانم
بی نام و نشان کجات جویم
چون کون و مکان حجاب راه است
در کون و مکان کجات جویم
چون تو نه نهانی و نه پیدا
پیدا و نهان کجات جویم
هستی تو چو آسمان سبکرو
در بند گران کجات جویم
ای از بر من چو تیر رفته
من همچو کمان کجات جویم
چون تو نرسی به کسی یقین است
پس من به گمان کجات جویم
در پرده شدی خموش گشتی
من نعرهزنان کجات جویم
گفتی که مرا میان جان جوی
جان نیست عیان کجات جویم
هستیم درین میانه کوهی است
کوهی به میان کجات جویم
چون جان فرید در تو محو است
دل در خفقان کجات جویم
گفتی که چو گم شوی مرا جوی
گم گشتهٔ جان کجات جویم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جان ز جهان کجات جویم
جانی و چو جان کجات جویم
هوش مصنوعی: ای جان، از کجا میتوانم تو را در این جهان پیدا کنم؟ و اگر تو جان منی، کجا باید به دنبالت بگردم؟
چون نام و نشانت می ندانم
بی نام و نشان کجات جویم
هوش مصنوعی: چون از تو هیچ نشانی ندارم، نمیدانم کجا باید دنبالت بگردم.
چون کون و مکان حجاب راه است
در کون و مکان کجات جویم
هوش مصنوعی: چون وجود و مکان مانع رسیدن به حقیقت هستند، در وجود و مکان تو را کجا جستجو کنم؟
چون تو نه نهانی و نه پیدا
پیدا و نهان کجات جویم
هوش مصنوعی: تو نه در دل پنهانی و نه در ظاهر آشکار، پس کجای تو را جستجو کنم؟
هستی تو چو آسمان سبکرو
در بند گران کجات جویم
هوش مصنوعی: وجود تو همچون آسمان بیوزن و آزاد است، در حالی که بار سنگین کجا دیده میشود؟
ای از بر من چو تیر رفته
من همچو کمان کجات جویم
هوش مصنوعی: ای کسی که به دور از من رفتهای، من مانند کمانی هستم که برای پیداکردن تو پرتاب شدهام.
چون تو نرسی به کسی یقین است
پس من به گمان کجات جویم
هوش مصنوعی: زمانی که تو به کسی نمیرسی، مطمئن هستم که من هم نمیتوانم تو را پیدا کنم. پس برای یافتن تو، به گمان و حدسهایم مراجعه میکنم.
در پرده شدی خموش گشتی
من نعرهزنان کجات جویم
هوش مصنوعی: تو در سایه خاموش شدی و من با فریاد به دنبالت میگردم.
گفتی که مرا میان جان جوی
جان نیست عیان کجات جویم
هوش مصنوعی: گفتی که در دل من جان و عشق تو وجود ندارد، من نمیدانم کجا باید به دنبالت بگردم.
هستیم درین میانه کوهی است
کوهی به میان کجات جویم
هوش مصنوعی: در این دنیای پیچیده و پر از چالشها، ما مانند کوهی بزرگ در وسط این ماجراها قرار داریم. در تلاش هستم تا در درون تو، هستهای از این کوه را پیدا کنم.
چون جان فرید در تو محو است
دل در خفقان کجات جویم
هوش مصنوعی: وقتی که جانم به خاطر تو در شوق و حیرت است، کجا میتوانم دل خود را که در فشار و اندوه است، پیدا کنم؟
گفتی که چو گم شوی مرا جوی
گم گشتهٔ جان کجات جویم
هوش مصنوعی: تو گفتی که اگر گم شوم، باید من را پیدا کنی. حالا من باید جستجو کنم تا آن گم شدهٔ وجودت را پیدا کنم؛ پس کجا باید بروم تا تو را بیابم؟
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۶۲۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/12/11 18:03
دکتر اندیشه قدیریان
در مصراع اوّل بیت هفتم، کسی باید به کس تبدیل شود
1395/12/11 22:03
پریشان روزگار
گفتی که چو گم شوی، مرا جوی
گم گشته ی جان!؟ کجات جویم؟
ای درمیان جانم و جان ازتو بی خبر......

عطار