غزل شمارهٔ ۶۱۸
اکنون که نشانهٔ ملامیم
وانگشت نمای خاص و عامیم
تا کی سر نام و ننگ داریم
زیرا که نه مرد ننگ و نامیم
در شهر ندا زنیم و گوییم
معشوقهٔ خویش را غلامیم
هم نام به باد داده هم ننگ
واندر طلب نشان و نامیم
لیکن شب و روز در خرابات
با رود وسرود و نقل و جامیم
واجب نبود نگار دیدن
زیرا که به کار ناتمامیم
دیوانه نهایم حاشلله
با عقل و هدایت تمامیم
نیکوست وصال یار با فال
زیرا که درین چنین مقامیم
عطار وجود خود برون نه
چون دانستی که ناتمامیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اکنون که نشانهٔ ملامیم
وانگشت نمای خاص و عامیم
هوش مصنوعی: اکنون که مورد انتقاد قرار گرفتهایم و همه ما را به چشم میبینند و شناخته شدهایم.
تا کی سر نام و ننگ داریم
زیرا که نه مرد ننگ و نامیم
هوش مصنوعی: تا کی باید به زشتیها و افتخارات بیمعنا اهمیت دهیم، در حالی که خودمان نه مردی برای ننگیم و نه مردی برای نام.
در شهر ندا زنیم و گوییم
معشوقهٔ خویش را غلامیم
هوش مصنوعی: در شهر فریاد میزنیم و از عشقمان میگوییم که چقدر به معشوقهمان عشق میورزیم و او را همچون غلامی میپرستیم.
هم نام به باد داده هم ننگ
واندر طلب نشان و نامیم
هوش مصنوعی: ما هم نام و اعتبارمان را از دست دادهایم و هم شرم و ننگ بر دوش داریم، در حالی که در جستجوی نشانی و هویتی هستیم.
لیکن شب و روز در خرابات
با رود وسرود و نقل و جامیم
هوش مصنوعی: ما در هر شب و روز در محفل و پایکوبی مشغول هستیم و با نوشیدن و موسیقی و داستانگویی به سر میبریم.
واجب نبود نگار دیدن
زیرا که به کار ناتمامیم
هوش مصنوعی: نیازی به دیدن معشوق نیست، چون هنوز کار ناتمامی در زندگی دارم.
دیوانه نهایم حاشلله
با عقل و هدایت تمامیم
هوش مصنوعی: ما دیوانه نیستیم، بلکه به لطف عقل و هدایت کامل، درستی را درک کردهایم.
نیکوست وصال یار با فال
زیرا که درین چنین مقامیم
هوش مصنوعی: دوست داشتن و رسیدن به محبوب بسیار خوب است، زیرا ما در این موقعیت و جایگاه خاص قرار داریم.
عطار وجود خود برون نه
چون دانستی که ناتمامیم
هوش مصنوعی: عطار به ما میگوید که خودمان را از درون پیدا کنیم و به دقت بررسی کنیم، چرا که ما هنوز کامل نشدهایم.

عطار