غزل شمارهٔ ۶۱۴
ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم
عارض تو بی قلم خط زده بر لوح سیم
روح دهن مانده باز در سر زلفت مدام
عقل میان بسته چست بر سر کویت مقیم
در یتیم توام تا که درآمد به چشم
چشمهٔ چشمم بماند غرقهٔ در یتیم
زین سر زلفت که هست مملکت جم توراست
زانکه سر زلف توست بر صفت جیم و میم
چون سر زلف تو را باد پریشان کند
جیم در افتد به میم، میم درافتد به جیم
تیره گلیم توام رشتهٔ صبرم متاب
چند زنی بیش ازین طبل به زیر گلیم
برد لب لعل تو از بر عطار دل
تا دل عطار ماند چون لب تو از دو نیم
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم
عارض تو بی قلم خط زده بر لوح سیم
هوش مصنوعی: ای صدف که دُرّی گرانبها به تو تعلق دارد، زیبایی چهرهٔ تو به گونهای است که بر لوح نقرهای به شکلی زیبا و جاودان ثبت شده است.
روح دهن مانده باز در سر زلفت مدام
عقل میان بسته چست بر سر کویت مقیم
هوش مصنوعی: روح من همیشه در زلف تو گیر کرده و عقل من دائماً در اینجا درگیر است، و من همواره در کنار کوی تو مقیم هستم.
در یتیم توام تا که درآمد به چشم
چشمهٔ چشمم بماند غرقهٔ در یتیم
هوش مصنوعی: من در میان یتیمی به سر میبرم و وقتی به چشمانم نگاه میکنم، غرق در احساس یتیمی هستم.
زین سر زلفت که هست مملکت جم توراست
زانکه سر زلف توست بر صفت جیم و میم
هوش مصنوعی: از موهای زیبای تو که مظهر سلطنت و زیبایی است، میتوان فهمید که دلربایی و جذابیتی خاص داری، زیرا که این موها به شکل حروف جیم و میم در آمدهاند.
چون سر زلف تو را باد پریشان کند
جیم در افتد به میم، میم درافتد به جیم
هوش مصنوعی: وقتی که باد، موهای تو را به هم میریزد، جیم از میم جدا میشود و میم با جیم ترکیب میشود.
تیره گلیم توام رشتهٔ صبرم متاب
چند زنی بیش ازین طبل به زیر گلیم
هوش مصنوعی: گلیم تیرهای که تحت پاهایم است، نشانهای از صبر من است، پس دیگر بیش از این نزن به طبل این گلیم.
برد لب لعل تو از بر عطار دل
تا دل عطار ماند چون لب تو از دو نیم
هوش مصنوعی: لب لعل تو، مثل عطری دلنشین است که وقتی از نزدیک بگذرد، دلها را مجذوب میکند. اما وقتی این لب تو از دو طرف تقسیم شود، آن جاذبه و تاثیرش از بین میرود و دلها همچنان به یاد لطافت و زیبایی تو باقی میمانند.

عطار