گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱

ذره‌ای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است
هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است
کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو
نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است
آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است
وانکه زو فهمی کند دیوانه‌ای صورتگر است
کس سر مویی ندارد از مسما آگهی
اسم می‌گویند و چندان کاسم گویی دیگر است
هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
کی بود مفهوم تو او کو از آن عالی‌تر است
ای عجب بحری است پنهان لیک چندان آشکار
کز نم او ذره ذره تا ابد موج‌آور است
صورتی کان در درون آینه از عکس توست
در درون آینه هر جا که گویی مضمر است
گر تو آن صورت در آئینه ببینی عمرها
زو نیابی ذره‌ای کان در محلی انور است
ای عجب با جملهٔ آهن به هم آن صورت است
گرچه بیرون است ازآن آهن بدان آهن در است
صورتی چون هست با چیزی و بی چیزی به هم
در صفت رهبر چنین گر جان پاکت رهبر است
ور مثالی دیگرت باید به حکم او نگر
صورتش خاک است و برتر سنگ و برتر زان زر است
تا که در دریای دل عطار کلی غرق شد
گوییا تیغ زبانش ابر باران گوهر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذره‌ای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است
هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است
هوش مصنوعی: ذره‌ای از غم و اندوه تو از تمام خوشی‌های دنیا بیشتر ارزش دارد. هر کسی که بگوید چنین احساسی وجود ندارد، در واقع نمی‌داند که این احساس چطور است و در واقع بر کفر است.
کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو
نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است
هوش مصنوعی: کافر بودن باعث شادی‌ست و این شادی ارتباطی به غم تو ندارد، زیرا کار او از اندوه و شادی بالاتر است.
آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است
وانکه زو فهمی کند دیوانه‌ای صورتگر است
هوش مصنوعی: کسی که از او غافل باشد، مانند دیوانه‌ای است که علم و آگاهی ندارد و کسی که توانسته باشد او را درک کند، همچون هنرمندی است که می‌تواند چهره‌اش را با مهارت بیافریند.
کس سر مویی ندارد از مسما آگهی
اسم می‌گویند و چندان کاسم گویی دیگر است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس حتی به اندازه یک موی سر نیز از حقیقت و واقعیت آگاه نیست، اما با این وجود، افراد نام‌ها و عناوین می‌سازند و از آنها صحبت می‌کنند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است.
هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
کی بود مفهوم تو او کو از آن عالی‌تر است
هوش مصنوعی: هر چیزی که به فهم تو برسد، همان مفهوم توست. اما مفهوم واقعی بالاتر از آن است که تو بتوانی درک کنی و تو را به آن رسا نمی‌کند.
ای عجب بحری است پنهان لیک چندان آشکار
کز نم او ذره ذره تا ابد موج‌آور است
هوش مصنوعی: عجب دریایی است که درونش پنهان است، اما به قدری مشخص و نمایان است که از رطوبت آن، ذره ذره تا همیشه موجی به پا می‌شود.
صورتی کان در درون آینه از عکس توست
در درون آینه هر جا که گویی مضمر است
هوش مصنوعی: چهره‌ای که در آینه می‌بینم، از تصویر توست و در هر نقطه‌ای که بخواهی، می‌توانی آن را پنهان بیابی.
گر تو آن صورت در آئینه ببینی عمرها
زو نیابی ذره‌ای کان در محلی انور است
هوش مصنوعی: اگر تو آن چهره را در آینه ببینی، هرگز از او حتی یک ذره هم نخواهی یافت، همان‌طور که در جایی روشن و تابناک وجود دارد.
ای عجب با جملهٔ آهن به هم آن صورت است
گرچه بیرون است ازآن آهن بدان آهن در است
هوش مصنوعی: عجب است که همهٔ آهن‌ها به یک شکل هستند، هرچند از نظر ظاهری متفاوت به نظر می‌رسند، اما در واقع درون آن‌ها از همان جنس آهن است.
صورتی چون هست با چیزی و بی چیزی به هم
در صفت رهبر چنین گر جان پاکت رهبر است
هوش مصنوعی: چهره‌ای شبیه به واقعیت دارد، هم با وجود و هم بدون وجود، و در وصف یک رهبر اینگونه است: اگر جان پاکت راهبر باشد.
ور مثالی دیگرت باید به حکم او نگر
صورتش خاک است و برتر سنگ و برتر زان زر است
هوش مصنوعی: اگر بخواهی مثالی دیگر از او بدهی، باید بدانی که شکلش از خاک است و از سنگ بالاتر است و از طلا هم برتر است.
تا که در دریای دل عطار کلی غرق شد
گوییا تیغ زبانش ابر باران گوهر است
هوش مصنوعی: عطار به شدت در احساسات و عواطف خود غوطه‌ور است، به‌گونه‌ای که کلامش مانند بارانی از جواهرات می‌بارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۱ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۶۱ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/10/24 03:12
ناشناس

دیوانه ک باشی
با ی بیت شعر هم
دنبال جنون میگردی

1395/04/01 16:07
محمد طاهری

وزن شعر فاعلات فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است
---
پاسخ: با تشکر، به شکل «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» تصحیح شد.

1396/07/05 00:10
مهدی

ای کاش تفسیری از این شعر مینوشتید خیلی فکرم رو درگیر خودش کرده مخصوصا اونجا که میگه هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو

1397/03/27 03:05
میثم سعدی

درود بر ادب دوستان.
پاسخی‌ست به مهدی بزرگوار که درباره‌ی "هر چه در فهم تو آید همان بود مفهوم تو" پرسش کردن.
به راستی که این مصرع بسیار تفاسیر در خود گنجانیده. من نیز با برداشتی که از این مصرع داشتم، شما را از آن می‌آگاهانم.
یعنی هر برداشتی که شما از رخدادها و جُستارهای پیرامون‌تون دارید، اون مفهوم شما را می‌رسانه، این که تا به چه اندازه درک و خرد و قدرت تحلیل بر زندگی دارید، باورها و اندیشه‌های شما را مشخص میکنه.
من میگم مثبت اندیش باشی بسیار خوبه. شخصیت شما را مشخص میکنه.
امیدوارم که این برداشت مورد پذیرش دوستداران ادب و ادبیات قرار گرفته باشه.
کامیاب باشید. بدرود.

1397/03/18 19:06
نادر..

ای عجب بحری است پنهان لیک چندان آشکار..
زمین نیز بحری پنهان و آشکار است و امواجش کوه ها

1397/07/14 19:10
بهروز

با درود خدمت دوستان عرض کنم که با توجه به سایر ابیات که از کافر حرف زده شده میتوان گفت که در مصرع " آنچه در فهم تو آید آن بود مفهوم توست " , عطار به خداوند اشاره کرده .. یعنی من خدا را با فهم خودم میفهمم , در حالی که خداوند از آنچه من میفهمم عالی تر است .. یعنی همان الله اکبر

1397/10/16 11:01
نیما

باید به آقای تورج عرض کنم که :
آموزش بسیاری در آن نهفته است بیشتر غور کنید
هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو

1398/04/18 13:07
Vafa

مفهوم دقیقتر اشعار عطار فقط برای سالک قابل درک میباشد و خواندن آن برای عوام فایده ای ندارد ...

1398/07/11 16:10
سعید

هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
توصیف بسیار زیادی از حقیقت روح یا جان و نفس آدمی که امروزه در روانشناسی بدان شخصیت گفته می شود. آنچه مسلم است در پس نقاب جسمانی انسان حقیقتی نهفته است. این مصرع توصیف حقیقت شخصیت انسانی است که شخصیت از جنس علم و آگاهی است و مجموعه همه فهم های انسان، حقیقت شخصیت می باشد

1398/11/12 19:02
محمود جعفری

کلبات شعر بزرگی خدا و عظمت خدا داره بیان میکنه و کوچکی بنده ی خدا رو ولی دوستان میخوان بزرگی و نام الله رو با صفاتی مثل نیرو و حکیم و .... کم رنگ کنن و دنبال مفاهیم زمینی بگردن.
آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است
کسی که از خدا غافل هست دیوانه ای بیش نیست
وانکه زو فهمی کند دیوانه‌ای صورتگر است
و کسی که از خدا چیزی حاصل کند در نظر خلق مجنون مینماید
کس سر مویی ندارد از مسما آگهی
مسما باز هم اشاره به الله و بزرگی الله داره که کسی ازش خبر نداره
ای عجب بحری است پنهان لیک چندان اشکار
بزرگی الله رو به دریایی تشبیه میکنه که بزرگه و بی حد ولی
پنهان که فقط برای کسی به دنبال الله هستن قابل دیدن هست
من دفعه اول هست اینجا حاشیه ای مینویسم و متاسفانه افراد زیادی رو دیدم یاداشت هایی میکنن و خیلی سطحی در حالی که این بزرگواران وقتی به شعر ها شون توجه کنی رابطه ی خالق و مخلوق هست تا صحبت در مورد زمین و دریا و کوه و....

1399/01/25 23:03
فززاد رضایی

مصرع آخرکلمه ((تیغ))درست نیست چون در همان مصرع اشاره به ابر باران آور کرده بنابرین کلمه ((میغ))به معنای ابر درست است

1399/01/18 19:04
سید مهدی

خواهش میکنم فایل صوتی اش را هم قرار دهید!

1399/04/11 23:07
سعید

آنچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو
هم سویی با شعر با ای برادر تو همه اندیشه ای
مابقی خود استخوان و ریشه ای
فهم و ادراک انسان جوهر نفسانی و شاکله وجودی وی را تشکیل می دهد

1399/05/18 13:08
A.saharkhiz

مفهوم من از فهم این بیت اینه که؛ مسئولیت ،پاسخگوئی و نتیجه هر کس و هر چیزی از کائنات به اندازه درکی که از اون داره هست(به شرطی که خودشو فریب نده و درکش رو در مقابل خواسته هاش نادیده نگیره)

1400/11/01 20:02
saidjam

در این شعر از همون بیت اول برخی عبارات و واژه ها تعریف شدند مثل "کافر" و " دیوانه‌ای نامحرم". مصرع موردنظر هم عبارت "مفهوم کسی شدن" رو تعریف کرده. مصرع بعد هم بر اساس همون تعریف گفته شده.

وقتی مصرع رو از جاش خارج میکنین این افاضات هم از توش درمیاد.