غزل شمارهٔ ۶۰۸
تا ما سر ننگ و نام داریم
بر دل غم تو حرام داریم
تو فارغ و ما در اشتیاقت
بیچارگیی تمام داریم
ز اندیشهٔ آنکه فارغی تو
اندیشهٔ بر دوام داریم
گه دست ز جان خود بشوییم
گه دست به سوی جام داریم
گه زهد و نماز پیش گیریم
گه میکده را مقام داریم
گه بر سر درد درد ریزیم
گه بر سر کام کام داریم
ما با تو کدام نوع ورزیم
وز هر نوعی کدام داریم
از تو به گزاف وصل جوییم
یارب طمعی چه خام داریم
عطار چو فارغ است از نام
ما گفتهٔ او به نام داریم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ما سر ننگ و نام داریم
بر دل غم تو حرام داریم
هوش مصنوعی: تا وقتی که ما عزت و نام و ننگ داریم، نباید دلمان پر از غم تو شود.
تو فارغ و ما در اشتیاقت
بیچارگیی تمام داریم
هوش مصنوعی: تو بیخیال و ما در آرزوی تو به شدت دچار سختی و رنج هستیم.
ز اندیشهٔ آنکه فارغی تو
اندیشهٔ بر دوام داریم
هوش مصنوعی: از این فکر که تو از دغدغهها آزاد هستی، به اندیشهای پایدار میاندیشیم.
گه دست ز جان خود بشوییم
گه دست به سوی جام داریم
هوش مصنوعی: گاهی از زندگی خود دست میکشیم و گاهی به سمت نوشیدنی و لذتهای دنیا میرویم.
گه زهد و نماز پیش گیریم
گه میکده را مقام داریم
هوش مصنوعی: گاهی به عبادت و پرهیزگاری میپردازیم و گاهی نیز در میکده و لذتهای دنیا غرق میشویم.
گه بر سر درد درد ریزیم
گه بر سر کام کام داریم
هوش مصنوعی: گاهی بر عبور از مشکلات و رنجها تمرکز میکنیم و گاهی هم بر روی لذتها و خوشیها.
ما با تو کدام نوع ورزیم
وز هر نوعی کدام داریم
هوش مصنوعی: ما با تو چه نوع ارتباط برقرار کنیم و از کدام شیوه استفاده کنیم؟
از تو به گزاف وصل جوییم
یارب طمعی چه خام داریم
هوش مصنوعی: ای خدا، ما با امید و آرزوی وصال تو به جستجوی تو میپردازیم، اما در واقع چه طمعی میتوانیم داشته باشیم در حالی که حال و وضع ما خام و ناپخته است.
عطار چو فارغ است از نام
ما گفتهٔ او به نام داریم
هوش مصنوعی: وقتی عطار از یاد ما آزاد میشود، به خاطر گفتههایش در مورد ما، ما هم برایش معروف میشویم.