گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹

آن دهان نیست که تنگ شکر است
وان میان نیست که مویی دگر است
زان تنم شد چو میانت باریک
کز دهان تو دلم تنگ‌تر است
به دهان و به میانت ماند
چشم سوزن که به دو رشته در است
هر که مویی ز میان و ز دهانت
خبری باز دهد بی‌خبر است
از میان تو سخن چون مویی است
وز دهان تو سخن چون شکر است
نه کمر را ز میانت وطنی است
نه سخن را ز دهانت گذر است
میم دیدی که به جای دهن است
موی دیدی که میان کمر است
چه میان چون الفی معدوم است
چه دهان چون صدفی پر گوهر است
چون میان تو سخن گفت فرید
چون دهان تو از آن نامور است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن دهان نیست که تنگ شکر است
وان میان نیست که مویی دگر است
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که آن دهان، برای شیرینی مناسب و تنگ نیست و همچنین آن میان، برای داشتن موهای متفاوت و متفاوت نیست. در واقع، اشاره به این دارد که ویژگی‌های مورد نظر در آن‌ها وجود ندارد.
زان تنم شد چو میانت باریک
کز دهان تو دلم تنگ‌تر است
هوش مصنوعی: بدن من به خاطر تو مثل گلویم تنگ و باریک شده، چون دل من از حرف‌ها و عشق تو بیشتر تنگ می‌شود.
به دهان و به میانت ماند
چشم سوزن که به دو رشته در است
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این دارد که چیزی یا کسی مانند یک سوزن است که در دو رشته قرار دارد. به گونه‌ای که اگر به آن نگاه کنی، می‌توانی احساس کنی که در نگاهش نوعی عمق و دقت وجود دارد. در واقع، این تصویر نشان‌دهنده‌ی ظرافت و توجه خاص در ارتباط با دیگران یا در مواجهه با احساسات و روابط است.
هر که مویی ز میان و ز دهانت
خبری باز دهد بی‌خبر است
هوش مصنوعی: هر که از میانه‌ی خود یا از دهانش خبری بگوید، در واقع از حقیقت بی‌خبر است.
از میان تو سخن چون مویی است
وز دهان تو سخن چون شکر است
هوش مصنوعی: سخنان تو در مقایسه با سخنان دیگران بسیار شیرین و دلنشین است. حرف‌هایی که تو می‌زنی ارزش و لطافت ویژه‌ای دارند.
نه کمر را ز میانت وطنی است
نه سخن را ز دهانت گذر است
هوش مصنوعی: نه کمر از میانت وطن است و نه سخن از دهانت عبور می‌کند.
میم دیدی که به جای دهن است
موی دیدی که میان کمر است
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت اندام اشاره دارد. در آن به زینت و جلوه موی سر که در پایین کمر قرار دارد، اشاره شده و نشان می‌دهد که زیبایی‌های طبیعی در برخی نقاط بدن وجود دارد و می‌تواند توجه فرد را جلب کند.
چه میان چون الفی معدوم است
چه دهان چون صدفی پر گوهر است
هوش مصنوعی: میان انسان‌ها مانند چیزی ناپیدا است، اما دهان او مانند صدفی پر از گنجینه‌های باارزش است.
چون میان تو سخن گفت فرید
چون دهان تو از آن نامور است
هوش مصنوعی: وقتی فرید با تو سخن می‌گوید، مانند این است که تو به اندازه او صحبت می‌کنی، چون صدای تو به اندازه او معروف است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۹ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۵۹ به خوانش فاطمه زندی