غزل شمارهٔ ۵۸۵
ما هر چه آن ماست ز ره بر گرفتهایم
با پیر خویش راه قلندر گرفتهایم
در راه حق چو محرم ایمان نبودهایم
ایمان خود به تازگی از سر گرفتهایم
چون اصل کار ما همه روی و ریا نمود
یکباره ترک کار مزور گرفتهایم
از هر دو کون گوشهٔ دیری گزیدهایم
زنار چار کرده بهبر در گرفتهایم
اندر قمارخانه چو رندان نشستهایم
وز طیلسان و خرقه قلم برگرفتهایم
زان چشمهٔ حیات که در کوی دوست بود
تا روز حشر ملک سکندر گرفتهایم
برتر ز هست و نیست قدم در نهادهایم
بیرون ز کفر و دین ره دیگر گرفتهایم
بر روی دوست ساغر و دست از میان برون
از دست دوست باده به ساغر گرفتهایم
عطار تا بیان مقامات عشق کرد
از لفظ او دو کون به گوهر گرفتهایم
غزل شمارهٔ ۵۸۴: هر شبی وقت سحر در کوی جانان میرومغزل شمارهٔ ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفتهایم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما هر چه آن ماست ز ره بر گرفتهایم
با پیر خویش راه قلندر گرفتهایم
هوش مصنوعی: ما هر چیزی که داریم از خودمان است و با راهنمایی و تجربه ی شخصی بزرگتر، به سمت زندگی معنوی و حقیقتجویانه قدم گذاشتهایم.
در راه حق چو محرم ایمان نبودهایم
ایمان خود به تازگی از سر گرفتهایم
هوش مصنوعی: در مسیر حق، ما هرگز به عنوان افرادی با ایمان نبودهایم و در حال حاضر ایمانمان را تازه به دست آوردهایم.
چون اصل کار ما همه روی و ریا نمود
یکباره ترک کار مزور گرفتهایم
هوش مصنوعی: ما از ابتدا همه چیز را بر پایه ظاهر و فریب پیش بردیم و اکنون تصمیم گرفتهایم که به طور ناگهانی کارهای ناپاک و غیرصادقانهمان را ترک کنیم.
از هر دو کون گوشهٔ دیری گزیدهایم
زنار چار کرده بهبر در گرفتهایم
هوش مصنوعی: ما از هر دو جهت در گوشهای از دنیا زندگی میکنیم و خود را به چیزی محکم بستهایم که به ما ثبات بخشد و ما را حفظ کند.
اندر قمارخانه چو رندان نشستهایم
وز طیلسان و خرقه قلم برگرفتهایم
هوش مصنوعی: در جایی که در قمارخانه جمع شدهایم، به دور از ظواهر مذهبی و تعهدات، فقط به بازی و خوشگذرانی مشغولیم.
زان چشمهٔ حیات که در کوی دوست بود
تا روز حشر ملک سکندر گرفتهایم
هوش مصنوعی: از چشمهٔ زندگیای که در نزد دوست قرار دارد، ما تا روز قیامت از آن بهرهمند شدهایم.
برتر ز هست و نیست قدم در نهادهایم
بیرون ز کفر و دین ره دیگر گرفتهایم
هوش مصنوعی: ما فراتر از وجود و عدم قدم برداشتهایم و از محدوده کفر و دین خارج شده، راهی دیگر را انتخاب کردهایم.
بر روی دوست ساغر و دست از میان برون
از دست دوست باده به ساغر گرفتهایم
هوش مصنوعی: ما در کنار دوست، جامی پر از شراب داریم و از دستان او میخواهیم که از میان برود تا تنها طعم آن باده را بچشیم.
عطار تا بیان مقامات عشق کرد
از لفظ او دو کون به گوهر گرفتهایم
هوش مصنوعی: عطار، وقتی در مورد مقامها و فلسفههای عشق صحبت کرد، به واسطهی کلامش دو جهان را مانند جواهر ارزشمند درآوردهایم.

عطار